شعردانه
|
هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
هععععععععی
-
ببین دختر جون
شاید دفعه اول و دوم و سوم و حتی چهارم
کاری بهت نداشته باشمو صبر کنم اما دفعه پنجم که تکرار کردی
تاوان کل کاراتو یجا بهت پس میدم این صبرایی که میکنم واست تاوان داره
خودتم میدونی که اغراق نمیکنم.
آدمی نیستم که تحمل کنم بقیه باهام اینجوری رفتار کنن
و دفعه اول و آخرت باشه و گرنه بدجوری پشیمونت میکنم
هنوز منو نشناختی و خیلی مونده تا بشناسی،خانوم کوچولو۹ مرداد ۱۴۰۱
#مخاطب اینجا نیست
#تودلی -
@jahad-128 درحال تجزیه تحلیل اتفاقات بودم ک سرم گیج گرف. سمت پیتر چرخیدم تا بهش بگم ی لیوان اب برام بیاره ولی با نگاه خیرش ب من و پوزخند کجش متوجه شدم ی جای کار میلنگه.. صب کن ببینم.. اون بستنی؟...
تعادلمو از دست دادم و رو زانوم افتادم. پیتر لگدی ب پهلوم زد و پخش زمین شدم.. چونمو گرفت و ب چشمام خیره شد:
همین الانشم زیادی کاراگاه بازی دراوردی کوچولوی فوضول.. -
Michael Vey
یاد این پست افتادم -
_MILAD_ خداااایی پیتر ادم بده جذابی میشد
-
Michael Vey
آره ولی دختره میا یکم خنگ بود تو این زمینه من شخصیت جانبی نداشتم بهش کمک کنه -
_MILAD_ اوفف میا ک کلا درحال غش و ضعف بود اهه
دختره اسکلMichael Vey
اگه قبلش شخصیتشو یجوری چیده بودم که قوی باشه و باهوش الان انقدر متکی به پیتر نمیشد بعدشم من که نمینوشتم غش کرده هیی بقیه مینوشتن من بیدارش میکردممن تهی پیمانه بودم، سر کشیدم خویش را
-
_MILAD_ اوفف میا ک کلا درحال غش و ضعف بود اهه
دختره اسکلهمون اول یک بار باید می زاشتم غش کنه یا نه کلان بره تو کما اونجا هرچی بلا می خواست سرش بیا
-
Michael Vey
اگه قبلش شخصیتشو یجوری چیده بودم که قوی باشه و باهوش الان انقدر متکی به پیتر نمیشد بعدشم من که نمینوشتم غش کرده هیی بقیه مینوشتن من بیدارش میکردم -
Michael Vey
اگه قبلش شخصیتشو یجوری چیده بودم که قوی باشه و باهوش الان انقدر متکی به پیتر نمیشد بعدشم من که نمینوشتم غش کرده هیی بقیه مینوشتن من بیدارش میکردم_MILAD_ رع
-
همون اول یک بار باید می زاشتم غش کنه یا نه کلان بره تو کما اونجا هرچی بلا می خواست سرش بیا
@jahad-128 اصن من بودم میا رو همون اول داستان میکشتم بس رو مخم بود..
ناتینگ برای گفتن
-
@jahad-128 اصن من بودم میا رو همون اول داستان میکشتم بس رو مخم بود..
-
ولی ایده داستان نوشتنه خییلی باحال بودد.. بازم از اینکارا کنیم
ناتینگ برای گفتن
-
ولی ایده داستان نوشتنه خییلی باحال بودد.. بازم از اینکارا کنیم
-
ببین دختر جون
شاید دفعه اول و دوم و سوم و حتی چهارم
کاری بهت نداشته باشمو صبر کنم اما دفعه پنجم که تکرار کردی
تاوان کل کاراتو یجا بهت پس میدم این صبرایی که میکنم واست تاوان داره
خودتم میدونی که اغراق نمیکنم.
آدمی نیستم که تحمل کنم بقیه باهام اینجوری رفتار کنن
و دفعه اول و آخرت باشه و گرنه بدجوری پشیمونت میکنم
هنوز منو نشناختی و خیلی مونده تا بشناسی،خانوم کوچولو۹ مرداد ۱۴۰۱
#مخاطب اینجا نیست
#تودلی@Elham650 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
ببین دختر جون
شاید دفعه اول و دوم و سوم و حتی چهارم
کاری بهت نداشته باشمو صبر کنم اما دفعه پنجم که تکرار کردی
تاوان کل کاراتو یجا بهت پس میدم این صبرایی که میکنم واست تاوان داره
خودتم میدونی که اغراق نمیکنم.
آدمی نیستم که تحمل کنم بقیه باهام اینجوری رفتار کنن
و دفعه اول و آخرت باشه و گرنه بدجوری پشیمونت میکنم
هنوز منو نشناختی و خیلی مونده تا بشناسی،خانوم کوچولو۹ مرداد ۱۴۰۱
#مخاطب اینجا نیست
#تودلیاین میتونه شامل حال هر کی بشه
"قبل اینکه وصیت کنی من نصیحتت کردم" -
Michael Vey
قبلی تموم نشد که -
_MILAD_ اخرین پارتو من نوشتم دیگ کسی ادامه نداد
یکی ادامش بدههدیگه به تاریخ پیوست پیدا شندش
یک سفر به تاریخ نیاز داره
️
