شعردانه
هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
خب من چمی دونستم
️ -
یاد این لالاییه افتادم که واسه خواهرم میزاشتمش
دختر خوبم
ناز و عزیزم
پسر ریز و تر و تمیزم
افتاب سر اومد
مهتاب میتابه
بچه کوچیک
اروم میخوابه
لا لا لا لایی لا لاااا
لا لا لا لایی لا لا لا لاااا
باتو بخونه
پسته خندون
صورت ماهت گل تو گلدون
چقدر شیرین قند تو قندون
برات میخونم از دل و از جون
لا لا لا لایی لا لاااا
لا لا لا لایی لا لا لا لاااا
چیک و چیک و چیک، صدای بارون
داره می باره از تو آسمون
شبنم می زنه رو گل و ریحون
خدای خوبم، منمونم ممنون
تیک و تیک و تیک ساعت بی تابه
خاله قورباغه توی مردابه
واسه بچه هاش قصه می خونه
خوابشون میاد اینو می دونه
لالا لالایی لالا لالایی
لالا لالایی لالا لالایی -
چی بگم خب
اصن عجیب شد ماجرا -
چقد باحال بود
-
ولی قشنگ به نتیجه رسیدم باید طور دیگه ایی میگفتم
ولی خب
تجربه شد -
بگو عا من چرا نمیفهمیدم چی شد
نگو هنو یچی دیگه مونده بود -
-
_MILAD_
ادم هایی که همه با یک نخ بهم وصل شدن و هیچکس نمیتونه از اون نخ ها جدا بشه همه باید باهم برن جلو اما سال های طولانیه که این ادمها به دلیل رفتارهای نادرستشون نمیتونن حتی دوقدمم بردارن چون این نخ ها به پاهاشون اونم فاصله کم وصل شده هرکس ساز خودشو میزنه و تنها راه پاره شدن این نخ ها اینه که باهم همکاری بکنن و باهم به قله برسن و بلاخره این کار رو انجام میدن
تو یه ربع میشه جمعش کرد
...............
ایده بعدیم راجع به یک دختر تنهاست که کنار خیابون نشسته و داره نقاشی میکشه در نقطه مقابلش مردم زیادی درگیر روزمرگی های خودشو هستن هیچکس به هیچکس اهمیت نمیده و این دختر نقاشی شهر رویاهاش رو میکشه مردمی که هوای هم رو دارن درختای زیبا پدر و مادر مهربون در حین نقاشی کشیدن کاغذش رو باد میبره دنبال کاغذش میدوه ولی به یک مرد گنده برخورد میکنه مرد با یک ناسزا گفتن از کنارش میگذره
وقتی برمیگرده میبینی مداد رنگی هاشم نیستن
برگه نقاشی رو باد میبره و میبره و میبره و تا میفته توی رودخونه و رودخونه رنگ نقاشی دختر میشه با طراوت میشه ماهیاش زنده میشن اب رودخونه میریزه زیر درخت و همینطور این چرخه ادامه پیدا میکنه
.............
ایده دیگه هم دارم حس نوشتن نیست
مثل سرنوشت دوتا پروانه که یکی نا امیده و میدونه توسط بزرگترها خورده میشه و یکی امیدواره و برای زندگیش تلاش میکنه
یا میتونه سیر تغییرات ظاهری انسان از تولد تا مرگ باشه
یا میتونه داستان یه دیوار کثیف باشه که چندتا بچه با لباس های خاکی روش نقاشی میکشن و وارد نقاشیشون میشن
راجع به تلاش یک انسان برای بیرو اومدن از قفس ذهنش
و...Gharibe Gomnam خوب دوستان بکار بردن واژه برگام به این همه خلاقیت اینجا بکار میره
-
آقا اینترنتو قطع کردن ؟ هیچ جا به جز الاخونه باز نمیشه://
-
@Ariana-Ariana
ن!:/ -
امشب هم ماه خیلی قشنگه🥲
دومین شبیِ که از پنجره اتاق انقد درخشان ماه معلومه
️ -
@Infinitie-A در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
0-0ftm نه حالا اونطورم نبود
فدا سرت
️اوه شرمنده جدا.منظوری نداشتم جز شوخی0-0ftm چیزی نیست
اوکیه -
Gharibe Gomnam
۱۷۵ -
@roghayeh-eftekhari
تو گفتی منم باور کردم
برو خودتو مسخره کن بچههههGharibe Gomnam در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@roghayeh-eftekhari
تو گفتی منم باور کردم
برو خودتو مسخره کن بچههههمیبینید ریحانه خانم؟!
همش چاخان میکنه
