هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
این پست پاک شده!
-
romisa
توضیحش سخته
منم که سختگیر
️
بیخیال فرض کن هیچی نشده -
@Infinitie-A در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Masoumeh-sh در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Infinitie-A دلتم بخواد داداش من باشی
وای دوباره یاد یه چیزی افتادم اعصابم بهم ریخت
همش تقصیر معصومه اس
مصی بد
چی شده؟یکیشون وقتی صحبت می کرد میگف برادرانه
ولی بعدا فهمیدم ک نگاهش برادرانه نیست...
واقعا خیلی حس بدی دارم یه حس عذاب وجدان مزخرفی دارم ک من گروهبندی دوستامو بهم ریختم...romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Infinitie-A در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Masoumeh-sh در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Infinitie-A دلتم بخواد داداش من باشی
وای دوباره یاد یه چیزی افتادم اعصابم بهم ریخت
همش تقصیر معصومه اس
مصی بد
چی شده؟یکیشون وقتی صحبت می کرد میگف برادرانه
ولی بعدا فهمیدم ک نگاهش برادرانه نیست...
واقعا خیلی حس بدی دارم یه حس عذاب وجدان مزخرفی دارم ک من گروهبندی دوستامو بهم ریختم...این تو و افکارت هم یه امانته
اگه بخواد توی اذیت و فشار باشه
دیگه سخت میتونه به اون اندازه مهربون باشه و شاید از یه جا دیگه بزنه بیرون و بیشتر اون روحیه مهربون و خراب کنه با عذاب وجدان
پس این اصلا خودخواهی نیست
این ینی به فکر خودتی
دوستاتم اگه دوستن
باید اینو متوجه بشن -
این پست پاک شده!
-
خب چرا عکس نمیاد
-
-
_____ در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
_____ در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
خب چرا عکس نمیاد
اره داداش خوب داشتن هم نعمته.
-
الان من کرم رپیلای گرفتم ولی با ایشون مکالمه ایی نداشتم
خواستم مزه بریزم
-
اینقدر اعصابم بهم ریخته بود و سیمام اتصالی کرده بود
دلم میخواست یه جوری بهشون گند بزنم دیگه نتونن توو کلاسمون راه برن
ولی با این کار باز ب دوستام صدمه می زدم
ولی حتی این سکوت هم واسم عذاب آوره
حتی روابط بین ما و چن تا از بقیه ی دخترای کلاس رو سر همین گروهبندی بهم ریختن...
از یه طرفی واقعا دلممیخواد ببخشمشون ولی اتفاقاتی ک واسه بقیه افتاد رو چجور فراموش کنم -
همش دارم میگم بابااااا چته چرا برا چیزی که دست تو نیست انقد غصه میخوری
-
قرب خطرناکه
️
مخصوصا واسه یه متزلزل -
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Infinitie-A در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Masoumeh-sh در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Infinitie-A دلتم بخواد داداش من باشی
وای دوباره یاد یه چیزی افتادم اعصابم بهم ریخت
همش تقصیر معصومه اس
مصی بد
چی شده؟یکیشون وقتی صحبت می کرد میگف برادرانه
ولی بعدا فهمیدم ک نگاهش برادرانه نیست...
واقعا خیلی حس بدی دارم یه حس عذاب وجدان مزخرفی دارم ک من گروهبندی دوستامو بهم ریختم...این تو و افکارت هم یه امانته
اگه بخواد توی اذیت و فشار باشه
دیگه سخت میتونه به اون اندازه مهربون باشه و شاید از یه جا دیگه بزنه بیرون و بیشتر اون روحیه مهربون و خراب کنه با عذاب وجدان
پس این اصلا خودخواهی نیست
این ینی به فکر خودتی
دوستاتم اگه دوستن
باید اینو متوجه بشن@Señorita در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Infinitie-A در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Masoumeh-sh در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Infinitie-A دلتم بخواد داداش من باشی
وای دوباره یاد یه چیزی افتادم اعصابم بهم ریخت
همش تقصیر معصومه اس
مصی بد
چی شده؟یکیشون وقتی صحبت می کرد میگف برادرانه
ولی بعدا فهمیدم ک نگاهش برادرانه نیست...
واقعا خیلی حس بدی دارم یه حس عذاب وجدان مزخرفی دارم ک من گروهبندی دوستامو بهم ریختم...این تو و افکارت هم یه امانته
اگه بخواد توی اذیت و فشار باشه
دیگه سخت میتونه به اون اندازه مهربون باشه و شاید از یه جا دیگه بزنه بیرون و بیشتر اون روحیه مهربون و خراب کنه با عذاب وجدان
پس این اصلا خودخواهی نیست
این ینی به فکر خودتی
دوستاتم اگه دوستن
باید اینو متوجه بشنمی دونی دوستام هیچی بهم نمیگن
حتی هیچی ازم نمی پرسن تا وقتی خودم بهشون نگم
ولی بعد از این همه آسیب حتی اونا هم دیگه آدمای سابق نیستن و از همه فاصله می گیرن کمتر حرف می زنن حتی کمتر می خندن یعنی یه اتفاقات بدی هم پشت سر هم بعدش برای تک تک اونا افتاد
یه همچین شرایط مشابهی ک زمینه سازش اتفاقات قبلی بود -
چقدر بده که من نمیتونم ماست بخورم
دلم برای طعم خنکش تنگ شده -
واقعا ازدواج تو سن پایین اشتباهه
تو سن بالا هم اشتباهه
اصلا کلا از نظر من اشتباهه
واقعا دلم میخاد بزرگ تر که شدم
تنها زندگی کنم بی دغدغه
ی حیوون خونگی هم خواهم داشت.
و البته مسافرت -
امید داشتن چ چیز عجیبه
وسط این شرایط دارم برای 20 سال بعد برنامه میریزم -
@Señorita در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Infinitie-A در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Masoumeh-sh در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Infinitie-A دلتم بخواد داداش من باشی
وای دوباره یاد یه چیزی افتادم اعصابم بهم ریخت
همش تقصیر معصومه اس
مصی بد
چی شده؟یکیشون وقتی صحبت می کرد میگف برادرانه
ولی بعدا فهمیدم ک نگاهش برادرانه نیست...
واقعا خیلی حس بدی دارم یه حس عذاب وجدان مزخرفی دارم ک من گروهبندی دوستامو بهم ریختم...این تو و افکارت هم یه امانته
اگه بخواد توی اذیت و فشار باشه
دیگه سخت میتونه به اون اندازه مهربون باشه و شاید از یه جا دیگه بزنه بیرون و بیشتر اون روحیه مهربون و خراب کنه با عذاب وجدان
پس این اصلا خودخواهی نیست
این ینی به فکر خودتی
دوستاتم اگه دوستن
باید اینو متوجه بشنمی دونی دوستام هیچی بهم نمیگن
حتی هیچی ازم نمی پرسن تا وقتی خودم بهشون نگم
ولی بعد از این همه آسیب حتی اونا هم دیگه آدمای سابق نیستن و از همه فاصله می گیرن کمتر حرف می زنن حتی کمتر می خندن یعنی یه اتفاقات بدی هم پشت سر هم بعدش برای تک تک اونا افتاد
یه همچین شرایط مشابهی ک زمینه سازش اتفاقات قبلی بودromisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Señorita در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Infinitie-A در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Masoumeh-sh در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Infinitie-A دلتم بخواد داداش من باشی
وای دوباره یاد یه چیزی افتادم اعصابم بهم ریخت
همش تقصیر معصومه اس
مصی بد
چی شده؟یکیشون وقتی صحبت می کرد میگف برادرانه
ولی بعدا فهمیدم ک نگاهش برادرانه نیست...
واقعا خیلی حس بدی دارم یه حس عذاب وجدان مزخرفی دارم ک من گروهبندی دوستامو بهم ریختم...این تو و افکارت هم یه امانته
اگه بخواد توی اذیت و فشار باشه
دیگه سخت میتونه به اون اندازه مهربون باشه و شاید از یه جا دیگه بزنه بیرون و بیشتر اون روحیه مهربون و خراب کنه با عذاب وجدان
پس این اصلا خودخواهی نیست
این ینی به فکر خودتی
دوستاتم اگه دوستن
باید اینو متوجه بشنمی دونی دوستام هیچی بهم نمیگن
حتی هیچی ازم نمی پرسن تا وقتی خودم بهشون نگم
ولی بعد از این همه آسیب حتی اونا هم دیگه آدمای سابق نیستن و از همه فاصله می گیرن کمتر حرف می زنن حتی کمتر می خندن یعنی یه اتفاقات بدی هم پشت سر هم بعدش برای تک تک اونا افتاد
یه همچین شرایط مشابهی ک زمینه سازش اتفاقات قبلی بودینی یه غم جمعی دارین که میدونین سر چیه
همتون زخم خورده این
ولی میدونی
یه بارهمه رو جمع کن
بشینین از چیزایی کع اذیتتون کرد و اون رابطه خوبتونو از بین برد صحبت کنین
ببین الان ینی اون ادما
اومدن قشنگ روی احوالات شما تسلط پیدا کردن
و شما هیچ کاری نمیکنین
میدونما
میدونم ناراحتی یه بازه زمانی داره
باید این بازش طی بشه وگرنه بحرانه
ولی اگه بیشتر از اون بازه هم باشه بحرانه
پس هر وقت تونستی
یکاری کنین حرف بزنن
ک نخواین بخاطر کسای دیگه
ادامه زندگیتونو خراب کنین یا دیگه نتونین به کسی اعتماد کنین -
منم باید مثه این قدیمیای خیلی قدیمی که زیادی قدیمین
یه یکی دوسال برم از انجمن بعد بیام بگم
اع اینجا
بعد چار نفر بیان بگن اععع شما فسیل شدین -
منم باید مثه این قدیمیای خیلی قدیمی که زیادی قدیمین
یه یکی دوسال برم از انجمن بعد بیام بگم
اع اینجا
بعد چار نفر بیان بگن اععع شما فسیل شدین@Infinitie-A ما قدیمی های جدید هم یه روش خودمونو داریم
اونم اینه که همیشه هستیم! -
@Señorita