هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
romisa سلاممم
چرااا ناراحت؟ چیشده مگه؟
آخه وقتی تو میومدی من نبودم بگم
من عذرخواهم از شما بانو، عذر مرا پذیرا باشید
خوبی؟نوشتهشده در ۸ مهر ۱۴۰۱، ۲۲:۴۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهSachli در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
romisa سلاممم
چرااا ناراحت؟ چیشده مگه؟
آخه وقتی تو میومدی من نبودم بگم
من عذرخواهم از شما بانو، عذر مرا پذیرا باشید
خوبی؟هیچی فک کردم باهام قهری ک حرف نمی زنی
خودت خووووبی چه خبر چی کار می کنی دلم واست تنگ شده بود نبودت حس میشد -
Sachli در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
romisa سلاممم
چرااا ناراحت؟ چیشده مگه؟
آخه وقتی تو میومدی من نبودم بگم
من عذرخواهم از شما بانو، عذر مرا پذیرا باشید
خوبی؟هیچی فک کردم باهام قهری ک حرف نمی زنی
خودت خووووبی چه خبر چی کار می کنی دلم واست تنگ شده بود نبودت حس میشد -
romisa نه بابا قهر چیه؟ دوستیم
الحمدالله خوبممم خبر اینکه میرم مدرسه یعنی در اصل میبرنم مدرسه🥲
منم دلم برات تنگ شده بود چند وقت نبودی یاام میومدی وقتایی بود که من نبودم🥺️
-
Sachli اهاان مدرسه واقعا حق داری
️
️
اره دیگه مهره و سرت شلوغه
منم چن وقت دیگ شروع میشه
پس اوکیه -
نوشتهشده در ۸ مهر ۱۴۰۱، ۲۳:۰۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
تیر خطاست زندگی
-
نوشتهشده در ۸ مهر ۱۴۰۱، ۲۳:۱۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
همه عیب خلق دیدن نه مروت است و نه مردی
نگهی ب خویشتن کن ک تو هم گناه داری... -
نوشتهشده در ۸ مهر ۱۴۰۱، ۲۳:۱۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
مباش در پی آزار و هرچه خواهی کن
ک در شریعت غیر از این گناهی نیست... -
نوشتهشده در ۸ مهر ۱۴۰۱، ۲۳:۱۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
نقش او در چشم ما هرروز خوشتر می شود..
-
نوشتهشده در ۸ مهر ۱۴۰۱، ۲۳:۱۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
موجیم ک اسودگی ما عدم ماست...
-
نوشتهشده در ۸ مهر ۱۴۰۱، ۲۳:۱۵ آخرین ویرایش توسط انجام شدهاین پست پاک شده!
-
نوشتهشده در ۸ مهر ۱۴۰۱، ۲۳:۱۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
هزار تلخ بگویی هنوز شیرینی...
-
نوشتهشده در ۸ مهر ۱۴۰۱، ۲۳:۲۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
باز میشه این در
صب میشه این شب -
نوشتهشده در ۸ مهر ۱۴۰۱، ۲۳:۲۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
خودکرده جرم و خلق گنهکار می کنی...
-
نوشتهشده در ۸ مهر ۱۴۰۱، ۲۳:۲۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
کس دل ب اختیار ب مهرت نمی دهد
دامی نهاده ای ک گرفتار می کنی -
نوشتهشده در ۸ مهر ۱۴۰۱، ۲۳:۲۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۸ مهر ۱۴۰۱، ۲۳:۲۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
هرکه سودای تو دارد چ غم از هردو جهانش
نگران تو چ اندیشه و بیم از دگرانش -
نوشتهشده در ۸ مهر ۱۴۰۱، ۲۳:۲۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
سعدی از سرزنش غیر نترسد هیهات
غرقه در نیل چ اندیشه کند باران را -
نوشتهشده در ۸ مهر ۱۴۰۱، ۲۳:۲۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
روزگاریست که سودازده روی توام
خوابگه نیست مگر خاک سر کوی توامبه دو چشم تو که شوریدهتر از بخت منست
که به روی تو من آشفتهتر از موی توام -
نوشتهشده در ۸ مهر ۱۴۰۱، ۲۳:۳۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@Marzieh-m
ولی من فراموشت نکردم و دلم واست تنگ شده