|
شعردانه
هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
یه وقتا چراغا رو خاموش کن تا واقعیتا تو تاریکی برق بزنن
بزار همه برن و ببین کی میمونه؛) -
ی عکس سم از ی وروجک پیدا کردم
️ -
در برابر بی مهری آدم ها هیچ نمیگویم؛ فقط سکوت و سکوت و سکوت.
انگار که لال شده باشم، شاید هم کور و کر.
دیگر نه انرژی توضیح دادن دارم و نه حتی حوصله اش را.
_فروغ فرخزاد -
خیلی وقته ندیدمش هعی
-
خانوم در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
مولانا :
عشق را محکم بگیر و ساکنِ این لانه باش
میشه یه شعر در وصف من که دارم لیوان تو دستم رو میشکونم بگین
@Farzam-Yousefi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
خانوم در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
مولانا :
عشق را محکم بگیر و ساکنِ این لانه باش
میشه یه شعر در وصف من که دارم لیوان تو دستم رو میشکونم بگین
کلمه دست رو دیدم یاد این بخش شعر از احمدرضا احمدی افتادم
از سرما هم اگر نمی‌مردیم
از عشق می‌مردیم
این دست‌های تو
پاسخ روز را خواهد داد -
@Zahra-Hamrang در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Infinitie-A یه بار گوشی‌ت رو هک میکنم عکساتو ببینم
گوشی من غیرقابل هکه
بعدشم، زیباترین پسر جهان رو تصور کنی، انگار منو تصور کردی، کاری نداره -
@Farzam-Yousefi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
خانوم در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
مولانا :
عشق را محکم بگیر و ساکنِ این لانه باش
میشه یه شعر در وصف من که دارم لیوان تو دستم رو میشکونم بگین
کلمه دست رو دیدم یاد این بخش شعر از احمدرضا احمدی افتادم
از سرما هم اگر نمی‌مردیم
از عشق می‌مردیم
این دست‌های تو
پاسخ روز را خواهد داد -
@Farzam-Yousefi
نه چرا؟ -
بلاخره تمووووم شد گفتم تموش میکنم
🥲
@M-an
شما چه کردین خانوم مدیر؟
-
Sachli سلام
خوبی؟ -
@Farzam-Yousefi
نه کلا سخت ناراحت میشم مگر در موارد معدود -
Sachli در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
یکی نیست به من بگه آخه مگه بیکاری بشر؟
حالا بگرد تا بتونی درستش کنی:/اخه مگه بیکاری بشر؟
-
گاهی برگرد و بغلم کن
برگرد و تنگ بغلم کن
وقتی حافظه‌ی تن بیدار می‌شود
هوسی قدیمی دوباره در خون می‌دود
وقتی لب‌ها و پوست یادشان می‌آید
و دست‌ها هوای لمس تو را دارند
گاهی برگرد و بغلم کن
وقتی لب‌ها و پوست یادشان می‌آید
مرا با خود ببر
در شب
