هرچی تودلته بریز بیرون7

[Gharibe Gomnam]

خانوم
نمیدونم چرا امتیاز ۴/۶ از ۵ گرفته
واجب شد خودمم بخونمش

[خانوم]

@N-n-good در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

خانوم
دیر سین کن
درسته این رفتارا دقیقا برای حفظ دوستی خوبه نه برای زندگی دوتا ادم عاقل

بله و کلی چیزای دیگه....
حالا برداشت آدم ها هم مهمه
به قول شما اگه کسی نیاز به شنیدن اون حرفا برای تایید کاراش داره این کتاب عملا براش بهشته
اما برای من :))

[Uranium]

خانوم در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

@N-n-good در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

@Alba
از اون بحثاس که پربار میشه
اگه واقعا همینارو کتاب بخواد جا بندازه متاسفانه دیدگاه و عملکرد حال حاضر خیلیاس

دقیقا زدی به هدف
فکر کردی چرا انقد طرفدار داره پس؟ :))

اره الان البته من خانمای بالای ۳۰ روهم میبینم که اینطوری عمل میکنن
شاید از تاثیر این کتابا و رمانا و متناس

[خانوم]

@haniehno در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

خانوم واجب شد قبل مطالعه کامل کتاب نظری در موردش ندم

همه میتونن نظر بدن
حتی تونستی بخونش
ولی خودت هم تفکر کن روش.
ببین پشت چیزی که میگه واقعا چیع.

[Succinate]

خانوم در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

@Alba در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

خانوم در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

@Alba در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

خانوم در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

@Alba در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

خانوم در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

اگر کتب زنان زیرک رو خوندین
بدون تعصب میگم
عملا دوتا شمشیر بر بدن عزت نفستون زدین.
متاسفانه هنوز هم میخوننش
یک بار در موردش تو تاپیک حرف خواهم زد :)))

مگه تو کتابش در مورد چی گفته میشه؟

خودتو تغییر بده از اساس بشو ی عروسک خودشیفته و خوشگل و خودخواه تا طرفت رو تو رابطه نگه داری
حرف اصلیش همینه.
امروز درموردش حرف میزنیم حتما.

تبدیل شدن به یه عروسک خودشیفته و خوشگل و خودخواه زیاد جالب نمیزنه
اینطور برداشت کردم که طبق معیار ها باشیم و خود واقعی مون رو قبول و دوست نداشته باشیم
به نظرم صحبت کردن در موردش جالب میشه

نه نمیگه طبق معیار های خودمون باشیم
میگه چیزی باشیم که ی مرد رو نگه داره و حفظ کنه
تصور کن بخواب نقش بازی کنی

تو اگه زیبایی و جذابیت و استايلت رو مبتنی بر خودت بزاری درسته یا بر اساس چیزی که مرد میخواد؟

اون به کنار.
این که خودمونو دور از دسترس و همواره دیر سین کن به اصطلاح نشون بدیم
بیشتر توصیه ی دختر 17 ساله به دوستاش برای این که دوس پسرشون رو نگه دارن
نه برای ی زندگی مشترک و دوتا آدم بالغ کنار هم :)))

حتی آقایون هم که کتاب رو خوندن دیدن نگاه کتاب به زن ها ابزاریه

اها که اینطور پس به نظر نه زیاد جالب نمیزنه
دقیقا به نظرم مناسب زندگی نیست
خود آقایون هم همچین نظری دارن
نویسندش چطوری واقعا برداشته نوشته

نویسنده تو آمریکا نوشته
عملا با مقتضیات جغرافیایی خودش نوشته کتاب رو
خیلی از چیزایی که به کار برده تو فرهنگ خاورمیانه جایی نداره
اما چون مارو محدود کردن که هرچی تو اروپاس خوب و درسته
الانم کلی طرفدار داره کتاب :))))

حالا جهان اولی باشن هر چی باشن یه سری فرهنگ هاشون به ما نمیخوره چون سبکای زندگی فرق داره
الکی الکی معروف شده...

[Uranium]

خانوم در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

@Alba در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

خانوم در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

@Alba در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

خانوم در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

@Alba در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

خانوم در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

اگر کتب زنان زیرک رو خوندین
بدون تعصب میگم
عملا دوتا شمشیر بر بدن عزت نفستون زدین.
متاسفانه هنوز هم میخوننش
یک بار در موردش تو تاپیک حرف خواهم زد :)))

مگه تو کتابش در مورد چی گفته میشه؟

خودتو تغییر بده از اساس بشو ی عروسک خودشیفته و خوشگل و خودخواه تا طرفت رو تو رابطه نگه داری
حرف اصلیش همینه.
امروز درموردش حرف میزنیم حتما.

تبدیل شدن به یه عروسک خودشیفته و خوشگل و خودخواه زیاد جالب نمیزنه
اینطور برداشت کردم که طبق معیار ها باشیم و خود واقعی مون رو قبول و دوست نداشته باشیم
به نظرم صحبت کردن در موردش جالب میشه

نه نمیگه طبق معیار های خودمون باشیم
میگه چیزی باشیم که ی مرد رو نگه داره و حفظ کنه
تصور کن بخواب نقش بازی کنی

تو اگه زیبایی و جذابیت و استايلت رو مبتنی بر خودت بزاری درسته یا بر اساس چیزی که مرد میخواد؟

اون به کنار.
این که خودمونو دور از دسترس و همواره دیر سین کن به اصطلاح نشون بدیم
بیشتر توصیه ی دختر 17 ساله به دوستاش برای این که دوس پسرشون رو نگه دارن
نه برای ی زندگی مشترک و دوتا آدم بالغ کنار هم :)))

حتی آقایون هم که کتاب رو خوندن دیدن نگاه کتاب به زن ها ابزاریه

اها که اینطور پس به نظر نه زیاد جالب نمیزنه
دقیقا به نظرم مناسب زندگی نیست
خود آقایون هم همچین نظری دارن
نویسندش چطوری واقعا برداشته نوشته

نویسنده تو آمریکا نوشته
عملا با مقتضیات جغرافیایی خودش نوشته کتاب رو
خیلی از چیزایی که به کار برده تو فرهنگ خاورمیانه جایی نداره
اما چون مارو محدود کردن که هرچی تو اروپاس خوب و درسته
الانم کلی طرفدار داره کتاب :))))

تقلید بی تفکر

[خانوم]

@N-n-good در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

خانوم در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

@N-n-good در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

@Alba
از اون بحثاس که پربار میشه
اگه واقعا همینارو کتاب بخواد جا بندازه متاسفانه دیدگاه و عملکرد حال حاضر خیلیاس

دقیقا زدی به هدف
فکر کردی چرا انقد طرفدار داره پس؟ :))

اره الان البته من خانمای بالای ۳۰ روهم میبینم که اینطوری عمل میکنن
شاید از تاثیر این کتابا و رمانا و متناس

کتاب زرد به ما توهم خوشبختی رو میفروشه
و آدما این روزا دنبال تایید بی مورد میگردن
رابطه یک مسیر دو طرفه اس
چیزی که کتاب میگه اینه که
تو مهمی کلا. همسرت؟ اونو بزار کنار اگه بزاری کنار عاشقت میشه.
واقعا وقتی میشینی بهش فکر میکنی میبینی
داره فکر زن رو محدود میکنه به دست نیافتنی بودن
ولی مگه رابطع عاطفی نمایش‌ه؟
مگه مرد ها رباتن؟
خیلی عجیبه برام که هنوز همه دارن میخونن و میگن خوبع.
حس میکنم نشون میده خانومای ما چقدر عدم عزت نفس دارن

[خانوم]

این مثال امتیاز دقیقا نمونه اینه که هرچی خیلی طرفدار داره باید بهش شک کنی

[خانوم]

امروز حتماااا درموردش حرف میزنیم

[چیچک]

خانوم آره خب میخونمش
چون بهتره آدم اگه قراره رفتاری داشته باشه یا نه ، نسبت بهش شناخت داشته باشه نه اینکه کورکورانه انجام بده

[Succinate]

بچه ها بحث کتاب و اینطور چیزا هست
میشه یه کتاب ادبی یا تاریخی بهم معرفی کنید؟
در عین حال جالب باشه ولی سنگین هم نباشه...

[خانوم]

عجیب ترین بخش داستان اینه که
خیلی آقایونی که در باره این کتاب نظر دادن
میگن این زنی که کتاب ترسیم کرده
پسند ما نیست
یعنی کتاب میگه اینجوری باش که مردت رو نگه داری
و مرد اینجوری زده میشه

[خانوم]

@Alba در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

بچه ها بحث کتاب و اینطور چیزا هست
میشه یه کتاب ادبی یا تاریخی بهم معرفی کنید؟
در عین حال جالب باشه ولی سنگین هم نباشه...

آیشمن در اورشلیم:)))

[Hamed.s]

اسیر شدیم از دست بیمه‍️....

[Succinate]

خانوم در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

@Alba در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

بچه ها بحث کتاب و اینطور چیزا هست
میشه یه کتاب ادبی یا تاریخی بهم معرفی کنید؟
در عین حال جالب باشه ولی سنگین هم نباشه...

آیشمن در اورشلیم:)))

ممنونم از پیشنهاد تون

[Gharibe Gomnam]

خانوم
رفتم دنبال نقدها و جمله های کتاب.اینارو پیدا کردم

بخشی از قسمت هاش:
قانون جاذبه شماره ۲: زنانی که مردها را وادار می‌کنند تا به خاطر آنها از سختی‌ها و موانع عبور کنند، همیشه هم موجوداتی استثنایی نیستند، بلکه معمولا از آن دسته از زنانی هستند که توجه بیش از حد از خود نشان نمی‌دهند.

موضوع این نیست که چطور نقش بازی کنید یا کسی را بازیچه قرار دهید. بلکه باید روشن کنید که آیا شما واقعا شخصیتی وابسته هستید یا این توانایی را دارید که به او نشان دهید برایش شریکی برابرید. اگر از همان روز اول نشان دهید که آمادگی کوتاه آمدن در برابر وی را دارید چه اتفاقی خواهد افتاد؟
قانون شماره ۱۹: مردها این موضوع که تمایلات جنسی از کدامیک از اینها ناشی می‌شود را به طور غریزی حس می‌کنند، از اعتماد به نفس یا نبود اعتماد به نفس. وقتی زنی تنها برای خشنود کردنش با او رابطه جنسی برقرار می‌کند او می‌فهمد.

قانون شماره ۲۱: اگر او باعث می شود شما نسبت به خود احساس عدم اطمینان کنید بگذارید این احساس راهنمای شما باشد.

نقدها:
برای زنانی که به فمنیسم و برابری حقوق باور داشته باشند، کتاب ناامیدکننده و کلیشه‌ای است. در سراسر کتاب مانند بسیاری از کتاب‌های خودمراقبتی دهه نود و دو هزار، نویسنده دائما تکرار کلیشه‌هایی را می‌کند که از مادربزرگ‌ها احتمالا شنیده باشید. اینکه زن باید چطور باشد و مرد در برابر چطور باید با اسب سفید از راه برسد. این بخشی از کتاب است: «وقتی مثل تارزان رفتار می‌کنید، او حس می‌کند می‌تواند جِین باشد. در کنار او حتی یک پشه را نکشید. لاستیک ماشین را خودتان عوض نکنید. بیش از دو بار چیزی را از مرد خود نخواهید.». با این حال بخش‌های خوبی هم دارد و کلیشه‌ی زنان مطیع را زیر سوال می برد

مردی که وقتی می‌گوید تماس می‌گیرد و نمی‌گیرد، می‌تواند من را تنها بگذارد. این مرد به درد نخور و دروغگو است. از کتاب‌هایی که تحقیر را در پروسه شناخت مرد بپذیرند خسته شده‌ام. سراسر کتاب چنین چیزی را می‌بینید. چرا باید اهمیت بدهیم که آنها فاحشه‌ها را دوست دارند؟ چون خودم را دوست دارم و به خودم احترام می‌گذارم، بی اینکه نیاز داشته باشم فاحشه باشم. حتی نیاز ندارم چنین واژه‌ای را چیزی مثبت بپذیرم. واقعا باور نمی‌کنم نویسنده توصیه کرده که اگر سرانجام مرد شما را فاحشه صدا کند، در چیزی موفق شده‌اید

کتاب افتضاحی است. دلیلش را به شما می‌گویم. بیشتر مردانی که در کتاب توصیف شده‌اند، آدم‌های حال بهم زنی هستند. نویسنده ادعا می‌کرد اطلاعات خود را از مردان گرفته است. مشکلی نیست. حتما همینطور بوده است. اما آن مردانی که این اطلاعات را به او دده‌اند، مردان مزخرفی بوده‌اند. هنوز هم از سر و کله زدن با چنین مردانی خسته نشده‌ایم؟ قرن بیست و یکم است و من برای خودم احترام قائلم. آنقدر برای خودم احترام قائل هستم که نخواهم با مردی در رابطه باشم که کار مثل یک بازی پیش برود.

قسمتی از کتاب:
اگر زنی احساسات خود را آشکار نکند، به نظر کمتر احساساتی و بیشتر جذاب می‌آید و این باعث می‌شود رابطه خیلی روان پیش برود. برای مثال اگر مردی می‌خواهد سرکار برود به آن معنا نیست که نمی‌خواهد با همسرش وقت بگذراند، زنی که برنامه‌ی همسرش را درک می‌کند و به او آزادی عمل می‌دهد در نظر مردان زندگی را بهتر و پربارتر می‌کند.»

«من زنان آرام و متفکر را ترجیح می‌دهم. این زنان به نظر دارای اعتماد به نفس و قدرت مدیریت بر خود و عواطفشان هستند. من دوست دارم نامزدم قبل از صحبت به همه‌ی جوانب حرفش فکر کند.»
.
«بعضی زنان به نظر محافظه‌کار و تدافعی می‌آیند که می‌تواند حاکی از حس ناامنی باشد. یک بار زنی اولین قرار ملاقاتش با من را به هم زد، چرا که نگران بود پیش من جایش امن نباشد. او حتی در اولین تماس تلفنی به من گفت که تحمل چه نوع رفتاری را ندارد و در مورد شخصی که قبلاً او را آزار داده بود صحبت کرد. او بدون آنکه حتی یک بار مرا ملاقات کند شخصیت مرا پیش‌داوری کرد. من تا به حال حتی یک چراغ قرمز را رد نکرده‌ام و فقط می‌خواستم برای اولین بار او ملاقات کنم، اما در نظرش یک جانی خطرناک بودم.»

«من با زنی ملاقات داشتم که در اولین دیدار مرا مورد بازجویی قرار داد. احساس کردم قبلاً کسی او را تا حد مرگ ترسانده یا می‌خواسته او را زنده زنده آتش بزند. هیچ‌کس دلش نمی‌خواهد برای اشتباه شخص دیگری جواب پس بدهد.»

«من با زنی قرار می‌گذاشتم که هرگز دست از پرچانگی برنمی‌داشت. اگر در حین صحبت کردن او خوابم می‌برد، پس از بیدار شدن او هنوز هم مشغول صحبت کردن بود. من متوجه شدم که دلیل این‌همه پرچانگی علاقه به بیان افکار و عواطف نبود، او فقط نمی‌توانست دهنش را ببندد

[Succinate]

اینکه استاد بهمون گفت کتابخوانی داشته باشیم بهمون نمره میده خیلی خوبه‍️

[خودغیرواقعی]

@Alba ناظم شدنتون مبارک

[Gharibe Gomnam]

حقیقتش همینکه رفتم قسمت هایی از کتاب رو خوندم کلا پشیمان شدم

خانوم

اگر مرد شمارا فاحشه صدا کند شما موفق شده اید
درکنار او پشه نکشید
لاستیک ماشین عوض نکنید
و...

[خانوم]

Gharibe Gomnam در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

خانوم
رفتم دنبال نقدها و جمله های کتاب.اینارو پیدا کردم

بخشی از قسمت هاش:
قانون جاذبه شماره ۲: زنانی که مردها را وادار می‌کنند تا به خاطر آنها از سختی‌ها و موانع عبور کنند، همیشه هم موجوداتی استثنایی نیستند، بلکه معمولا از آن دسته از زنانی هستند که توجه بیش از حد از خود نشان نمی‌دهند.

موضوع این نیست که چطور نقش بازی کنید یا کسی را بازیچه قرار دهید. بلکه باید روشن کنید که آیا شما واقعا شخصیتی وابسته هستید یا این توانایی را دارید که به او نشان دهید برایش شریکی برابرید. اگر از همان روز اول نشان دهید که آمادگی کوتاه آمدن در برابر وی را دارید چه اتفاقی خواهد افتاد؟
قانون شماره ۱۹: مردها این موضوع که تمایلات جنسی از کدامیک از اینها ناشی می‌شود را به طور غریزی حس می‌کنند، از اعتماد به نفس یا نبود اعتماد به نفس. وقتی زنی تنها برای خشنود کردنش با او رابطه جنسی برقرار می‌کند او می‌فهمد.

قانون شماره ۲۱: اگر او باعث می شود شما نسبت به خود احساس عدم اطمینان کنید بگذارید این احساس راهنمای شما باشد.

نقدها:
برای زنانی که به فمنیسم و برابری حقوق باور داشته باشند، کتاب ناامیدکننده و کلیشه‌ای است. در سراسر کتاب مانند بسیاری از کتاب‌های خودمراقبتی دهه نود و دو هزار، نویسنده دائما تکرار کلیشه‌هایی را می‌کند که از مادربزرگ‌ها احتمالا شنیده باشید. اینکه زن باید چطور باشد و مرد در برابر چطور باید با اسب سفید از راه برسد. این بخشی از کتاب است: «وقتی مثل تارزان رفتار می‌کنید، او حس می‌کند می‌تواند جِین باشد. در کنار او حتی یک پشه را نکشید. لاستیک ماشین را خودتان عوض نکنید. بیش از دو بار چیزی را از مرد خود نخواهید.». با این حال بخش‌های خوبی هم دارد و کلیشه‌ی زنان مطیع را زیر سوال می برد

مردی که وقتی می‌گوید تماس می‌گیرد و نمی‌گیرد، می‌تواند من را تنها بگذارد. این مرد به درد نخور و دروغگو است. از کتاب‌هایی که تحقیر را در پروسه شناخت مرد بپذیرند خسته شده‌ام. سراسر کتاب چنین چیزی را می‌بینید. چرا باید اهمیت بدهیم که آنها فاحشه‌ها را دوست دارند؟ چون خودم را دوست دارم و به خودم احترام می‌گذارم، بی اینکه نیاز داشته باشم فاحشه باشم. حتی نیاز ندارم چنین واژه‌ای را چیزی مثبت بپذیرم. واقعا باور نمی‌کنم نویسنده توصیه کرده که اگر سرانجام مرد شما را فاحشه صدا کند، در چیزی موفق شده‌اید

کتاب افتضاحی است. دلیلش را به شما می‌گویم. بیشتر مردانی که در کتاب توصیف شده‌اند، آدم‌های حال بهم زنی هستند. نویسنده ادعا می‌کرد اطلاعات خود را از مردان گرفته است. مشکلی نیست. حتما همینطور بوده است. اما آن مردانی که این اطلاعات را به او دده‌اند، مردان مزخرفی بوده‌اند. هنوز هم از سر و کله زدن با چنین مردانی خسته نشده‌ایم؟ قرن بیست و یکم است و من برای خودم احترام قائلم. آنقدر برای خودم احترام قائل هستم که نخواهم با مردی در رابطه باشم که کار مثل یک بازی پیش برود.

قسمتی از کتاب:
اگر زنی احساسات خود را آشکار نکند، به نظر کمتر احساساتی و بیشتر جذاب می‌آید و این باعث می‌شود رابطه خیلی روان پیش برود. برای مثال اگر مردی می‌خواهد سرکار برود به آن معنا نیست که نمی‌خواهد با همسرش وقت بگذراند، زنی که برنامه‌ی همسرش را درک می‌کند و به او آزادی عمل می‌دهد در نظر مردان زندگی را بهتر و پربارتر می‌کند.»

«من زنان آرام و متفکر را ترجیح می‌دهم. این زنان به نظر دارای اعتماد به نفس و قدرت مدیریت بر خود و عواطفشان هستند. من دوست دارم نامزدم قبل از صحبت به همه‌ی جوانب حرفش فکر کند.»
.
«بعضی زنان به نظر محافظه‌کار و تدافعی می‌آیند که می‌تواند حاکی از حس ناامنی باشد. یک بار زنی اولین قرار ملاقاتش با من را به هم زد، چرا که نگران بود پیش من جایش امن نباشد. او حتی در اولین تماس تلفنی به من گفت که تحمل چه نوع رفتاری را ندارد و در مورد شخصی که قبلاً او را آزار داده بود صحبت کرد. او بدون آنکه حتی یک بار مرا ملاقات کند شخصیت مرا پیش‌داوری کرد. من تا به حال حتی یک چراغ قرمز را رد نکرده‌ام و فقط می‌خواستم برای اولین بار او ملاقات کنم، اما در نظرش یک جانی خطرناک بودم.»

«من با زنی ملاقات داشتم که در اولین دیدار مرا مورد بازجویی قرار داد. احساس کردم قبلاً کسی او را تا حد مرگ ترسانده یا می‌خواسته او را زنده زنده آتش بزند. هیچ‌کس دلش نمی‌خواهد برای اشتباه شخص دیگری جواب پس بدهد.»

«من با زنی قرار می‌گذاشتم که هرگز دست از پرچانگی برنمی‌داشت. اگر در حین صحبت کردن او خوابم می‌برد، پس از بیدار شدن او هنوز هم مشغول صحبت کردن بود. من متوجه شدم که دلیل این‌همه پرچانگی علاقه به بیان افکار و عواطف نبود، او فقط نمی‌توانست دهنش را ببندد

همش رو خوندم.
ولی بازم تو تاپیک در موردش حرف خواهم زد :))