هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
البته من سرعت خوندنمم خیلی بالاست
لب خونی هم نمیکنم -
مهشید حسن زاده 0 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Abnormal خب پس ازهمینجابات خداحافظی میکنیم چون گوشیت دیگه نانداره
.
شانس اخرو بت میدم یه سه راهی گیربیارباطریش ده درصد شارژ شد سریع شارژرارو جا به جا کردم
بدون تلفات کار و جمع کردیمAbnormal افرین توالان یه خودکفایی
-
@Masoumeh-sh در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
MohsenTaheri همسایه مون مث اینکه تموم کرده بود
روحش در آرامش باشه...
MohsenTaheri هوم خدا رحمتش کنه
-
ramses kabir
دقیقا ضربه هایی که خوردم سر همین موضوع بود
بیشتر از اینکه به خودم اهمیت بدم به دیگران دادم
حتی یه بار توی همین انجمن برای اولین بار با یک نفر محکم حرف زدم يعني باهاش معمولی يا آروم حرف نزدم و جوابش رو دادم
چند تا از بچه ها توی پیوی گفتن اولین باره ما میبینیم با یک نفر محکم حرف زدی
و خب از اونجا فهمیدم همه فکر میکنن هر کاری که دلشون میخواد و هر رفتاری که دوست دارن میتونن باهام داشته باشن
اما در تلاشم این ویژگی مسخره رو کنار بزارم@Narges-MAT
ی زمانی دیدگاهم نسبت ب ادما فقط انسانیت شون بود
ولی زمان ک بگذره متوجه میشی
باید ب ظرفیت ادما هم نگاه کرد
خیلیا جنبه ی مهربونیو ندارن
یکی بشون خوبی کنه فک میکنن طرف مریضه
یا این ک حتما ی نیتی پشت کاراش هس
واسه همین
وقتی اون ادمی ک همیشه هستیم نباشیم
همه فک میکنن اتفاقی افتاده
دریغ از این ک
بعضی وقتا خسته ایم فقط.... -
@Masoumeh-sh یه بار همسایه کناری مادرشونو از دست داده بودن ما هم روز سختی داشتیم با گریه و ناله اونا خیلی بده...
@Elham650 هوم فضا غمگین میشه
-
Abnormal افرین توالان یه خودکفایی
مهشید حسن زاده 0 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Abnormal افرین توالان یه خودکفایی
مشکل بعدی و چه کنیم؟
-
@jahad-128 زیاد سخت نگیر من نصف امتحاناتمو تو راه مدرسه یا زنگ تفریح می خوندم معدلمم ۲۰ بود
غصه نداره که...@Elham650
نمره ها هم می دونم که مهم نیست
من خودمم بیشتر صبح ها می خونم تو مدرسهچاره ایم ندارم چون اکثریتش مدرسم وقتیم می ام خونه شبه خوابم میگره
هیچ چیزم رو اثر نمی کنه مه بیدار بمونم
ولی ااز اون طرف نمره هام برای خانوادم مهمه
-
مهشید حسن زاده 0 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Abnormal افرین توالان یه خودکفایی
مشکل بعدی و چه کنیم؟
Abnormal مطرح
-
Abnormal مطرح
مهشید حسن زاده 0 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Abnormal مطرح
نیاز به یسری رمیکس دارم که تو ساند کلوده و سایتش بالا نمیاد
-
@Elham650
نمره ها هم می دونم که مهم نیست
من خودمم بیشتر صبح ها می خونم تو مدرسهچاره ایم ندارم چون اکثریتش مدرسم وقتیم می ام خونه شبه خوابم میگره
هیچ چیزم رو اثر نمی کنه مه بیدار بمونم
ولی ااز اون طرف نمره هام برای خانوادم مهمه
-
اکی
شارژ لپ تاپ صفره
شارژ گوشیم۱۶
لپ تاپ به پریز کناریم وصله
نیاز دارم به رو به رو وصل شه و گوشیم به پریز کنارم
و این نیازمند به خاموش کردن لپ تاپه
چه کنیم -
همین هفته پیش بود خونه مادربزرگم بودیم که اونا گاو و اینا دارن و چندتا طویله دارن پشت طویله کلی علف هست چندوقت پیش چندتا از طویله هارو اتیش زده بودن
ما هم رفته بودیم روستاشون
من یهو دیدم زیر درخت نارنجی شده
هی تو ذهتم داشتم ور میرفتم با خودم که مادرم به مادربزگم گفت صدای گاو میاد رفت بیرون مادرجونم ۳۰ ثانیه بعد چناااآن ضجه ای زد چنان ضجه ای زد من قلبم از جا کنده شد
یهو دیدم پدرم که کنار نشسته بود یه شیرجه زد رسید به در پابرهنه رفت تو کوچه
مادرم بابابزرگم همه ریختن داخل کوچه اتیش گرفت
اصلا وضعیتی بودا
هنوز دست بابام که موقع خاموش کردن اتیش سوخت خوب نشد ولی من بخاطر همون استرس...
-
@Narges-MAT
ی زمانی دیدگاهم نسبت ب ادما فقط انسانیت شون بود
ولی زمان ک بگذره متوجه میشی
باید ب ظرفیت ادما هم نگاه کرد
خیلیا جنبه ی مهربونیو ندارن
یکی بشون خوبی کنه فک میکنن طرف مریضه
یا این ک حتما ی نیتی پشت کاراش هس
واسه همین
وقتی اون ادمی ک همیشه هستیم نباشیم
همه فک میکنن اتفاقی افتاده
دریغ از این ک
بعضی وقتا خسته ایم فقط....ramses kabir
اهوم خیلی درست و بجا گفتی
چقدر ناراحتم از خوبی هایی که به غلط به دیگران کردم
اشتباه پشت اشتبااااااااه
ناراحتم واقعا از این موضوع
هوووووووووووووف -
مهشید حسن زاده 0 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Abnormal مطرح
نیاز به یسری رمیکس دارم که تو ساند کلوده و سایتش بالا نمیاد
Abnormal ساری هسی هنوزم؟
-
حالا خدا رو شکر
اخر این بغضهباز شد من راحت شدم
شندین روز بود هی تحملش می کردم.
داشتم خفه می شدم.
مهم نیست.میگذره.
تمام این دوشیف ها تمام این تا ساعت 2 یی ها تمام این درس های چرت و الکی.
میگذره
هرچند بهاش سلول های مغز منه و زمان و عمرممیگذره.
-
چرا من اینجا باید الان و در این مکان معلم دینی دبیرستانم ببینم
حالا اون هیچی
چرا اینا اینطوری شدن:///Ansel در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
چرا من اینجا باید الان و در این مکان معلم دینی دبیرستانم ببینم
حالا اون هیچی
چرا اینا اینطوری شدن:///من ی بار با داداشم نصف شبی رفتیم دنبال یدک کش... بابامون تو خارج شهر ماشینش خراب شده بود... بعد رفتیم دم در یارو دیدیم معلم ابتداییم نشسته جلو در...
بعد ازش پرسیدیم شماره یدککشرو...
به خدا تو دلش می گفت اینا الان این موقع شب چ غلطی کردن یدک کش میخوان...
حاجی منم دیگه هیچی هه ی نگاش می کردم کلن کپ کرده بودم... -
Abnormal ساری هسی هنوزم؟
مهشید حسن زاده 0 اره عزیزم
-
حالا خدا رو شکر
اخر این بغضهباز شد من راحت شدم
شندین روز بود هی تحملش می کردم.
داشتم خفه می شدم.
مهم نیست.میگذره.
تمام این دوشیف ها تمام این تا ساعت 2 یی ها تمام این درس های چرت و الکی.
میگذره
هرچند بهاش سلول های مغز منه و زمان و عمرممیگذره.
-
همین هفته پیش بود خونه مادربزرگم بودیم که اونا گاو و اینا دارن و چندتا طویله دارن پشت طویله کلی علف هست چندوقت پیش چندتا از طویله هارو اتیش زده بودن
ما هم رفته بودیم روستاشون
من یهو دیدم زیر درخت نارنجی شده
هی تو ذهتم داشتم ور میرفتم با خودم که مادرم به مادربزگم گفت صدای گاو میاد رفت بیرون مادرجونم ۳۰ ثانیه بعد چناااآن ضجه ای زد چنان ضجه ای زد من قلبم از جا کنده شد
یهو دیدم پدرم که کنار نشسته بود یه شیرجه زد رسید به در پابرهنه رفت تو کوچه
مادرم بابابزرگم همه ریختن داخل کوچه اتیش گرفت
اصلا وضعیتی بودا
هنوز دست بابام که موقع خاموش کردن اتیش سوخت خوب نشد ولی من بخاطر همون استرس...
واییی چه بد