هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
اگه میتونستم روز جمعه رو از تقویم و زندگی دانشجوی خوابگاهی حذف میکردم
-
-
حس میکنم خودشی
-
@F-Seif-0
آدم خستگی از تنش درمیره
واقعا حس قشنگیه -
mohammadhassan ولی من تازه جمعهها میام
بقیه روزای هفته نمیتونم بیام اصن -
جیغ بزنم از خستگی
-
غلط کردی این همه دانش آموز گرفتی که خودت داری به فنا میری
-
من کجا باران کجا و راه بیپایان کجا؟!
-
سلام
بچه های خوابگاهی
میگم که شما سختتون نیست از خانوادتون دارید
چجوری تحمل میکنین؟ -
کاش انقدخوب نبودم واسشون که نمیزارن استعفا بدم
-
@Younes-Dehkhoda-0 ترم اولش سخته
خیلی هم سخته
ولی رفته رفته انقدر همه چی عادی میشه که خوابگاه میشه خونه دومت
بعد از ترم ۳ و اینا دوست داری زودتر برسی خوابگاه چون اون نظمی که تو خوابگاه و دانشگاه داری رو دیگه تو خونه نداری و به کارات نمیرسی -
mohammadhassan در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
خانوم یعنی الان عکس پروفایلت هم داره تو ذهنش طناب میندازه دورم؟
فکر نکنم چون اون خط اول رو ندارم نسبت به شما.
-
@Younes-Dehkhoda-0 روزی رو تصور میکنم که این اتفاق برام میفته.
-
اما فکرنمیکنم سخت باشه
-
آخه به این خاطر میپرسم که
من کلا وقتی که کنکور رو دادم نسبت به درس
یکم بی میل شدم
احتمالا برم برای درس کتابخونه
و ترم دیگه هم به خاطر دوری مسیرم درخواست بدم
ولی همین الان هول افتاده تو دلم که
نکنه دووم نیارم -
mohammadhassan
عه شما:))