هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
حالا امیدواریم یروزهمین تندی تپش قلباتون بشن دلیل ارامش قلباتون
مهشید حسن زاده 0 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
حالا امیدواریم یروزهمین تندی تپش قلباتون بشن دلیل ارامش قلباتون
نزدیک 6 ساله که نشده.
هم هست هم نیست
تو بحث آرامش. -
از تم کتاب "" بادام "" خوشم اومد
اميدوارم زودتر شروع کنم -
بهم گفت تاحالا ندیدم تو اطرافیانمون
کسی مثل تو پای چیزی که میخواد
اینجوری بمونه و اینقدر پشت کار داشته باشه
عمیقا از ته دل ذوق کردم : )
پای یکیش موندم و بش رسیدم
مطمئنم اون یکیم میشه -
میگفت که چرا فکر میکنید اینقدر باارزشید که باید برای رسیدن بهتون تمام اخلاق بدتون رو تحمل کنیم و تو هرشرایطی از اعصاب خودمون بزنیم تا شمارو راضی نگه داریم؟
-
برادر گرامی تا منو سکته نده ول نمیکنه امشب
-
مهشید حسن زاده 0 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
حالا امیدواریم یروزهمین تندی تپش قلباتون بشن دلیل ارامش قلباتون
نزدیک 6 ساله که نشده.
هم هست هم نیست
تو بحث آرامش.خانوم درست میشه
۶سال بیدلیل نگذشته,,,
ادم ۶سال بیدلیل قلبش نمیتپه براکسی,,,
درست میشه,,,:) -
maryam111 هر سوالی باشه هیشکی نیس جواب بده
همیار بزارین واسه انسانیا هم -
یه خمیر دندون گرفتم، برا منی که همیشه سیگنال یا آکوافرش استفاده میکردم پاستا دل کاپیتانو خیلی چیز دور و عجیبیه:)))))))))))
تا همین الان داشتم فحش میدادم خودمو که این اشغال بد بوی بد مزه چی بودخریدی
الکی نوشته نعنا
بوی سگ میده واقعا
بعد رفتم توی نظرات دی جی کالا نگاه کردم
متوجه شدم تنها فردی که اقلا توی جامعه آماری خریداران دی جی کالاش ، شاکی بود و ناراضی
من بودم(((((:- واقعا مزه ی بدی داره
جدی میگم
- واقعا مزه ی بدی داره
-
ایلین حیدرزهی سلام واسه چه درسی؟
میکرو طلایی جامع فیزیک
میکرو طلایی جامع زیست
میکرو طلایی جامع شیمی
میکرو طلایی جامع ریاضی -
چقدر گریه نکردم و چقدر این قوی بودن دارد از درون مرا میجود. مثل ماشینی که تمام شب و تمام روز را یکسره در حرکت بوده، نیاز دارم بزنم کناری و بیهوا و بیآنکه فکر کنم چرا، گریه کنم.
نیاز دارم وسط یک برهوت، تنهای تنها بایستم و با تمام توانم فریاد بزنم، جیغ بکشم، زار بزنم و از اینهمه احساس اندوهی که نمیدانم از کدامین اتفاق ها، در وجودم رسوب کرده، خالی شوم.
نمیدانم دقیقا برای چه غمگینم اما میدانم که غمگینم و نمیدانم برای چه حادثهای، اما نیاز دارم گریه کنم.
روان آدمها مانند ظرفیست که با هر دلخوری، هر اندوه، هر زخم و هربار دوست داشته نشدن، لبریز تر میشود و جایی از مسیر، میرسد به نقطهی «یک اتفاقِ کوچکِ ناخوشایند مانده به سر ریز» ... و آن اتفاق کوچک ناخوشایند میافتد و آدمی ناگهان و فراتر از حد انتظار، فرو میپاشد از درون و من دقیقا همانجام.
حواستان به ظرف وجودتان باشد و گاهگاهی بزنید کناری و قبل از سرریز و انهدام، ظرف وجودتان را خالی کنید و با روانی سبک، آسوده و آرام، به مسیرتان ادامه بدهید.
به هرحال چشم را گذاشتهاند برای نگاه کردن و برای خواندن و برای ذوق کردن و برای گریستن و آرام شدن ...
از چشمانتان درست استفاده کنید.
نرگس صرافیان طوفان
-
اشڪت ڪہ بي اختیار سرازیر شد
دلتنڪَي
شبت ڪہ بیخواب ڪَذشت
نڪَراني
روزت ڪہ بيشوق آغاز شد
ناامیدے
سینہت ڪہ آه کشید
پرحسرتي
قلبت ڪہ بي نظم زد
عاشقي
دلت ڪہ بيدلیڸ ڪَرفت
تنهایي
-
بیقرارم بیقرار
خستم از این انتظار.... -
وجدان انگاری یه آپشنه
رو بعضیا نصب شده رو بعضیا نه -