هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
@Señorita در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Alba در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
انتگرال توان های توابع مثلثاتی
چقدر سختی
حتی اسمت سخته
تا به حال به این حد از نفهمیدن نرسیده بودهر لحظه حس میکنی کارت تموم شده ولی میفهمی نه...هنوز نصفه راهم نرفتی...
دقیقاااا
داشتم جزوه ام رو پاک نویس میکردم
رفته بود تو یه مثال دیگه من فکر کردم هنوز قبلیسیهو گفتم تانژانت چی میگه این وسط
@Alba در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Señorita در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Alba در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
انتگرال توان های توابع مثلثاتی
چقدر سختی
حتی اسمت سخته
تا به حال به این حد از نفهمیدن نرسیده بودهر لحظه حس میکنی کارت تموم شده ولی میفهمی نه...هنوز نصفه راهم نرفتی...
دقیقاااا
داشتم جزوه ام رو پاک نویس میکردم
رفته بود تو یه مثال دیگه من فکر کردم هنوز قبلیسیهو گفتم تانژانت چی میگه این وسط
ویی دقیقا
لامصب از بس امتحان داشیم دو سه هفتست پاک نویس نکردم هیچیو -
اونجا که نیما یوشیج میگه:
دیدمش
گفتم منم،
نشناخت او..! -
@Ali-Valicheki برای هممون سواله
-
@Ali-Valicheki برای هممون سواله
Seyed sadegh Razavi میشه بپرسم کدوم
-
Seyed sadegh Razavi میشه بپرسم کدوم
Alzahra
@Dr-Toxic ایشون -
Alzahra
@Dr-Toxic ایشونSeyed sadegh Razavi منظورم این بود که چه سوالی رو مگه پرسیده بودن ؟
-
این پست پاک شده!
-
@_آرام_ در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
۰۰:۰۰
وقتی گوشیو برداشتم روشن کردم همون موقع 00:۰۱ شد از شانسم
-
amir ahmadi
تنفر در دایره لغات من=امیر احمدی
خیلی پلشتی -
اسم وویس بردین یاد بابابزرگم افتادم(:
یه شب نمیدونم چیکار داشتن میان شمارهی بابامو بگیرن اشتباهی از دوست بابامو میگیرن
حالا ساعت۱۱_۱۲شب بوده کلییم اعصابشون خورد
️گوشاشونم سنگین بوده متوجهام نمیشدن که دوست بابام میگفته من فلانی نیستم فلانیم
️
دوست بابامم صداشونو ضبط کرده بود آورد گوش کردیم(:
چقد دلم یهو تنگ شد واسشون...
خیلی دوسشون داشتم
ولی ته این دنیا جداییه چه میشه کرد...
همیشه مادرم صدام میکرد(:
کاش بودی و این روزامم میدی(: میدی که اون زهرا کوچولویی که هی غر میزد "پس کی داداشم بزرگ میشه من باهاش بازی کنم" بزرگ شده(:
یادته ماه رمضونا وقتی میرفتم مسجد می گفتی دعا کن خوب بشم؟(:
اصلا یهویی چی شدی؟(:
یادته وقتی سرما میخوردم چقد دعواشون میکردی که مواظبم نیستن؟(: نبودی ببینی یکی دو هفته پیش بد سرما خورده بودم(: تازه چون امتحان داشتم قرص و دارو ام نخوردم که زود خوب شم(:
یادته اون غذاعه رو چقد دوست داشتی(: الان خودم میتونم واست درستش کنما(:
نمیدونم بازم نمیزاشتی دست به چیزی بزنم یا تشویقم میکردی(:
تازه هنوز چادرمم رو سرمه(: نمیدونم بودی بازم دوست داشتی یا مثل اینا مسخرم میکردی(:
یادته کلاس ششم چقد واسم دعا میکردی که نمونه قبول شم؟(:
الان دانشجو شدم(: نبودی واسم دعا کنی که(:
یادته می گفتی جهیزیهی زهرا با خودمه؟(:
یادته...یادته...یادته...
کاش فقط بودی... همین(:
اگه بودی الان میومدم پیشت(:
اصلا شب یلدا هر طوری شده میومدم خونه که دور هم باشیم(:یادم نمیره وقتی حالشون بد بود و نمیتونستن از جاشون بلند شن
باید دو نفری بلندشون میکردن و میزاشتنشون رو ویلچر تا یه خورده بیرون هوا بخورن
بابام زیر شونههاشونو میگرفتن یه نفرم باید پاهاشونو میگرفت
هیچ وقت نزاشتن من پاهاشونو بگیرم(:
حتی اگه شده مجبور بشه تو خونه بمونه(:
میگفت تو زورت نمیرسه(:
کاش دلتنگی با چایی نبات رفع میشد...میشه واسشون صلوات بفرستید؟(:
-
Seyed sadegh Razavi منظورم این بود که چه سوالی رو مگه پرسیده بودن ؟
Alzahra گفتن که چرا دکتر اخراج شدن