هرچی تودلته بریز بیرون۶

[_____]

قبول دارم...
توقع آدمو از پا در میاره....
چاقویی که خوردی درد نداره هاااا.... خوب میشه نهایتا یکسال بعد مثل قبله...
اینکه از کی خوردی جاش میمونه(:
ولی آدم تا یه جایی میتونه انعطاف پذیر باشه....
بعدش آنقدر خم میشه که میشکنه(:

[_____]

@κιϻιλ
شاید خرافات میپندارنش(: (_

[خانوم لوبیا]

@_سفید_
بعد جالبه هرچقد میگی عاقااااا رو همه صدق نمکنه باز حرف خودشونو میزنن:/

[خانوم لوبیا]

اسمت نفس بود؟

[_____]

@κιϻιλ
سکوت کن... با بچه که بحث نمیکنن

[_____]

@κιϻιλ
نرگس(:

[Ramos9248]

آره دیگه این که آدم از کی اون زخم رو میخوره مهمه که بازم این برمیگرده به اون توقع و بعضی وقتا واقعا نمیشه کاریش کرد
هزاران تیکه هم بشیم محکومیم به ادامه دادن:))

[خانوم لوبیا]

@_سفید_
اولش یادم بود فک کردم نفس
نرگس قشنگ تره^^

[_____]

این دوست داشتن ها داره کار دستمون میده... (:
من فکر میکنم توقع از دوست داشتن میاد...
چون از کسی که بدت میاد هیچ انتظاری نداری...
زندگی محکوم به ادامه دادنه...
زندگی که خیلیا قبل ما اومدن و الان نیستن و مایی که الان هستیم و میریم...
ما یا محکوم به زندگی کردنیم یا محکومیم به زندگی... (:
خیلیا میمیرن یک ثانیه بعد زندگی کردنشون....
مرده ی زنده... (:
شاید نتونم خوب توصیفش کنم ولی میدونم می‌فهمید.... (((:

[_____]

@κιϻιλ
نفس اسم اکانتم بود که به بچه ها گفتم به همون اسم صدام کنن و خب خیلیا اسمم رو نمیدونستن
یعنی فقط یک نفر اونم ریحانه میدونست...
اهوم... نرگس رو خیلی بیشتر دوست دارم(:
مرسی نظر لطفته مهربونم️️

[_____]

شاید....
شایدم نه....
نمیدونم ولی احتمالا...
اما خب احتمالا.... بله.... خیر......

[Ramos9248]

درسته...
یه مرده‌ی متحرک که حاصل اون توقعات بیجا از بقیه‌اس..
همه‌ی اون وقتایی که به قول شما اون دوست داشتنه کار دستش داده و باعث یه توقع بیجا از بقیه شده:)))
آدم قهوه تلخ رو با کمال میل نوش جان می‌کنه ولی یه بادوم تلخ کام آدمو تلخ می‌کنه و دورش میندازه چون از بادوم انتظار نداره که تلخی کنه:)))

[_____]

جدیدا از هیچ کس بدم نمیاد....
فقط بعضی ها رو که نمیخوام ببینم چون نمیخوام اون خاطرات برام زنده بشه... همین.....
چند ماه دارم به این فکر میکنم که من از کی بدم میاد...
ولی هیچ کس....
نمیدونم... شایدم هر چقدر تلاش کنم بازم نمی تونم از کسی متنفر بشم....

[_____]

خیلی مثال قشنگی بود...
بر جان و دل نشست.... ️
هعی...
چی بگم.... (:

[Ramos9248]

به جا نوشته بود تنفر هم یه حسیه که هر کسی لایقش نیست یه سری آدما حتی ارزش اینو ندارن که ازشون متنفر باشیم فقط باید یه جایی بیرون از قلب و مغزمون به خاک بسپاریمشون و فراموششون کنیم:))

[Ramos9248]

بره‌ام گرگی بود در لباس بره
من ازش می‌خوانم گوش کن یک ذره

[Ramos9248]

بره‌ای زوزه کشید و دل گرگم ترکید
وسط خنده شدن بغض بزرگم ترکید
وسط خنده شدن گریه بغل کرد مرا
طعم مشروب در این مسئله حل کرد مرا

[Ramos9248]

وسط خنده به دیوار حسودی کردم
به لبش بر لب سیگار حسودی کردم
به جهانم پر از حسرت آزادی بود
به وجودم که تمامش خلا شادی بود

[Ramos9248]

وسط گریه شدن خنده فراموشم شد
بغض آمد بغلم کرد هم آغوشم شد
بغلم کرد و منم مردی خوشبخت شدم
مرد دیوانه‌ی گیجی وسط ترس شدم

[Matin Mousavi 1]

کسی بیدار هست؟