هرچی تودلته بریز بیرون۶

[_Aram_]

سلام

[_ Bardia _]

_Biliifti_ خواهش میکنم

[_ Bardia _]

@رز-سرخ سلام خوبی؟

[_Aram_]

@ABR_DJ خوبم
تو چطوری؟

[Forgotten]

این پست پاک شده!

[پرستو بابایی]

@ABR_DJ
آخه علتش این بوده که همه حقایق رو گفتید دیگه چیزی نمونده که بگید

[_ Bardia _]

@رز-سرخ خدارو شکر که خوبی
منم بد نیستم.درگیرم

[_Aram_]

@ABR_DJ درگیر چی

[_ Bardia _]

پرستو بابایی نمیدونم آخه آدم هر چی میشه جلوتر به چیزای بیشتری برخورد میکنه و این آخری که نوشتم بیشتر با شخصیت الانم سازگاره

[_ Bardia _]

@رز-سرخ درس و مدرسه

[_Aram_]

@ABR_DJ آهان خوبه
موفق باشی

[هویججج]

@ABR_DJ
من همه دوستام ازم بزرگترن (مثلاً لیلا هشت سال ازم بزرگتره) و وقتی بچه بودم آدام لامبرت و الکساندر ریباک باهاشون گوش میکردم (نوستالژی بچگی من🥴🫂)

[_Biliifti_]

این پست پاک شده!

[_ Bardia _]

@رز-سرخ ممنون توهم

[_Biliifti_]

این پست پاک شده!

[Forgotten]

اگه پاک نمیکنید ما یه سلام بدیم

[_ Bardia _]

@Sally اسطوره های بچگی من آهنگ مسافرم و دلکم علی عبدالمالکی و کنسل مجید خراطها و احساس شهرام صولتی بود.
از آهنگ کنسل مجید خراطها رو میترسیدم ولی تا آخرش گوش میکردم همیشه

[هویججج]

I_Fatemeh_l
انشا نیست
کارکتر اصلی داستانمه ( از زبون یکی از دوستاش )
توصیف کارکتر سالی :
همیشه موهایش شلخته است گویی هر روز صبح وحشت زده از وارد صفحات جدید کامیک (خیابان ، مدرسه ،کافه و...)میشود
آنقدر سوال می‌پرسد که گاهی وقت ها میخواهم کتکش بزنم
همه چیز را با هیجان تعریف میکند چشمان زشت آبی مایل سفیدش برق میزنند و دست هایش را بالا و پایین میبرد
پیش فعال است همین .
و معتقد است هروز در مسیرش جشن میبنید و گربه بزرگ ماسک فروش میخواهد او را گول بزند و به او ماسک گربه ای بفروشد
دختره تک بعدی بار اومده الان که وارد اجتماع شده همه چیز اون رو هیجان زده می‌کنه

[هویججج]

I_Fatemeh_l
من هیچ وقت سبک مدرسه رو دوست نداشتم مثلاً بگم پاییز بهترین که عاشق شده ( ادبی نوشتن )
سبک خودم رو می‌نوشتم و همیشه پایین تریم نمره کلاس بودم چرااااا؟ چون درمورد شهدا و بسیج نمینوشتم

[Forgotten]

@Sally در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

I_Fatemeh_l
همیشه پایین تریم نمره کلاس بودم چرااااا؟ چون درمورد شهدا و بسیج نمینوشتم

(((: