کافــه میـــم♡
-
در
خیالم
با
خیالت
بی خیالِ
عالمم
تا
که
هستی
در
خیالم،
با
خیالت؛
خوش
خیالِ
عالمم -
-
یعنی برای عزیز شدن...
باید بمیریم؟(:
- هومتانیم
-
روانشناسی نشون داده:
اگه کسی ظاهرا سرد و بیاحساسه وجودش سراسر قلبه
اگه کسی روت حساسه و زود از کارات عصبی میشه یعنی براش مهمی و دوستت داره
اگه کسی زودرنجه یعنی به محبت نیاز داره
اگه کسی خستهاس یعنی زیاد منتظر بوده
اگه کسی چیزی رو زیاد بروز نمیده بیاحساس نیست فقط زیادی اعتماد کرده و ضربه خورده
یعنی میخوام بگم هر ایرادی توی هرکسی دیدی سعی کن درکش کنی چون پشت هر بد اخلاقیش یه دلیل منطقی وجود داره- کاش یکم همدیگرو درک کنیم^^
-
ولی یه روزی
یه جایی
خیلی قشنگ میشه تهش.
-
خدایا اون دنیا
قراره تو ما رو ببخشی
یا ما تو رو؟
-
دوست داشتم دوستم داشته باشی
چنان که من میخواهمت
بی وقفه و بی دلیل
دوست داشتم باد باشم و بپیچم لای گیسوانت
به تمنای بوسه های بی گناه
دوست داشتم دریای تو باشم
قویِ سیاهِ مست
که در آغوش من بخرامی بی هراس توفان ها.
دوست داشتم خورشید آذرماه باشم که از پس ابرها به سمت تو قد بکشم
به سمت نوازش کردن شانه های برهنه ات کنار پنجره.
دوست داشتم گنجشک خیس زیر باران باشم
که ببینی و دلت ضعف برود
و چند ثانیه بعد یادت برود
چند ثانیه یادت بماند.
دوست داشتم فقط امشب را پسر سرماخورده ات باشم
که دست بگذاری روی پیشانی ملتهبم
مرا ببوسی و نگرانم باشی
دوست داشتم کلاغ آواره دور از خانه ای باشم
که همیشه و در همه قصه ها راهش به خانه تو برسد
به امن مجاورت تو
دوست داشتم مردی باشم در فیلمی که دوست داری
مرا هرچند وقت یک بار ببینی
دوست داشتم کمی از سهم تو باشم از دنیا
تمام سهم من باشی از دنیا
اما نشد.
نشد
و هیچکس نمی داند در این کلمه کوتاه سه حرفی
چه دردها پنهان کرده ام....| حمید سلیمی |
-
دلم خیلی برات تنگه..
همین:_)
-
دلم خیلی برات تنگه..
همین:_)
@ᴼᴸᴰ-ˢᴼᵁᴸ ی دوست داشتم اسمش سایه بود ی روز کلاس زبان تموم شد دم در کانون ایران بودیم که اون کسی که باهاش قهر بود از کنارمون رد شد میدونی ...... اون لحظه داد زد
فلانی ....دل تنگی اولین مرحله ی فراموشیه منن دلم برات تنگ شده همین..
به نظرم حرف ترسناکی زد حالا ب نظرم اگ میخوای فراموشش کنی ب دل تنگت ادامه بده ولی اگ نمیخوای فراموشش کنی سعی کن هر کاری کنی حتی توی رویاهات داشته باشید تا دلتنگش نشی .....=)
-
@ᴼᴸᴰ-ˢᴼᵁᴸ ی دوست داشتم اسمش سایه بود ی روز کلاس زبان تموم شد دم در کانون ایران بودیم که اون کسی که باهاش قهر بود از کنارمون رد شد میدونی ...... اون لحظه داد زد
فلانی ....دل تنگی اولین مرحله ی فراموشیه منن دلم برات تنگ شده همین..
به نظرم حرف ترسناکی زد حالا ب نظرم اگ میخوای فراموشش کنی ب دل تنگت ادامه بده ولی اگ نمیخوای فراموشش کنی سعی کن هر کاری کنی حتی توی رویاهات داشته باشید تا دلتنگش نشی .....=)
Moonchild
من
دلتنگِ چهره ای هستم
کِ
نمیدونم خاک با اون چِ کرده^^
... -
Moonchild
من
دلتنگِ چهره ای هستم
کِ
نمیدونم خاک با اون چِ کرده^^
... -
شنیده بودم قلب هر کس به اندازه
مشت گره کرده اش است
مشت می کنم
و خیره می شوم
به انگشتهای گره خورده ام
دستم را می چرخانم و دور تا دورش
را نگاه می کنم
چقدر کوچک و نحیف باید باشد قلبم
در عجبم از این کوچک نحیف
که چه به روزم آورده
وقتی تنگ می شود
میخواهم زمین و زمان را بهم بدوزم
وقتی می شکندچنگ می اندازد به گلویم
و نفس را سخت می کند.
وقتی که میخواهد و نمی تواند
موج موج اشک می فرستد سراغ چشمهایم
در عجبم از این کوچکِ نحیف . .
#احمدشاملو
-
-
این کلمه «ببخشید» مال موقعیه که مثلا پات اشتباهی میره رو کفش یه نفر، یا مثلاً توی خیابون اشتباهی میخوری به کسی. وقتی آگاهانه قلب یکی رو میشکنی یا وقتی میدونی اگه کارایی بکنی و اون بفهمه خیلی خیلی ناراحت میشه، نباید انتظار داشته باشی با ببخشید همه چیز به روال قبل برگرده.
-
و ندایی که به من میگوید:
" گرچه شب تاریک است،
دل قوی دار، سحر نزدیک است."دلِ من، در دلِ شب
خوابِ پروانه شدن میبیند.حمید_مصدق
-
سلام به یاران جــان
به %(#ff00ff)[کـــافه میـــم] خوش اومدین..
توی انجمن جای همچین تاپیکی خالی بود
دعوتتون میکنم که اینجا %(#00ffff)[متــن های ادبــی] بفرستین
ما نمیتونستیم توی تاپیک شعــردانه متن ادبی بفرستیم
توی تاپیک خــــودنویس هم نمیتونستیم چون مخصوص دست نوشته های خودمونه
و توی تاپیک هرچی تودلته بریز بیرون هم نوشته ها گم میشدن
همگی خوش اومدین..
%(#0000ff)[اسپم ممنوعه]
و اینکه از مدیر عزیز هم درخواست دارم که تاپیک رو قفل نکنن
@M-an
%(#7f7fff)[_________________________________]
خب خب
دعوت میکنم از :
خانوم
dlrm
اکالیپتوس
revival
گونش
@Saahaar
@sheyda-fkh
دانش-آموزان-آلاء
دانش-آموزان-نظام-جدید-آلاsandiiii خدایا
درون شکم مادر بودیم و به یک بند ناف خوش
ان را گرفتی و گفتی وابسته نشو به فرعیات اصل منم
به دنیا امدیم و خوش شدیم به این تکه ای پوست و گوشت و استخوان ان را میگیری و زیر خاک میکنی و باز می گویی
وابسته نشو به فرعیات
اصل منم
ما نبودیم و تقاضامان نبود
لطف تو ناگفته هامان می شنودیا حق