-
شَوَد به صَبر دَوا دَردهای بیدَرمان
-
بگذار سر به سینه من تا که بشنوی
آهنگ اشتیاق دلی دردمند را -
سری دارم که سامانش نمی بو....
غمی دارم که پایانش نمی بو..
اگر باور نداری سوی من آی...
ببین دردی که درمانش نمی بو.... -
کار دیگری نداریم من و خورشید
برای دوست داشتنت بیدار می شویم
هر صبح!چقدر قشنگ......
-
دلتنگم و دیدار تو درمان من است...
بی رنگ رخت زمانه زندان من است...
بر هیچ دلی مباد و بر هیچ تنی...
آنچه کز غم هجران تو بر جان من است..... -
فرصتی را که بدستست، غنیمت دان...
بهر روزی که گذشتست چه داری غم...زان گل تازه که بشکفت سحرگاهان..
نه سر و ساق بجا ماند، نه رنگ و شم.... -
Alireza Mousavi بچه های تجربی کنکور 1402 تجربی بچه های همخوانی راه ابریشم پرو-زیست راه ابریشم پرو-شیمی راه ابریشم پرو -فیزیک کازرانیان راه ابریشم پرو تجربیا اپ کاتالیزورهای آلاء اخراج شدهreplied to banoo on آخرین ویرایش توسط انجام شده
banoo ما نبودیم و تقاضامان نبود
لطف تو نا گفته هامان می شنودیا حق
-
چیزی بگو بگذار تا همصحبتت باشم
لختی حریف لحظههای غربتت باشمای سهمت از بار امانت هرچه سنگینتر!
بگذار تا من هم شریک قسمتت باشمتاب آوری تا آسمان روی دوشت را
من هم ستونی در کنار قامتت باشماز گوشهای راهی نشان من بدهّ بگذار
تا رخنهای در قلعه بند فترتت باشمسنگی شوم در برکه آرام اندوهت
با شعلهواری در خمود خلوتت باشمزخم عمیق انزوایت دیر پاییده است
وقت است تا پایان فصل عزلتت باشمصورتگر چشمان غمگین تو خواهم بود
بگذار همچون آیینه در خدمتت باشمدر خوابی و هنگام را از دست خواهی داد
معشوق من! بگذار زنگ ساعتت باشم•حسین منزوی•