هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
@تومیوکا-گیو
نه کلا از تایمم بهترین استفاده رو میبرم مسافرت اینا بریم مثلا
(شمال نباشه چون شمال جاده ایناشم قشنگه)
میخوابم قشنگ رسیدیم من سر حالم همه خسته بی حال
ولی تهران رفتنی هر چقد میخوابم رسیدنی بازم خوابم میاد -
jahad_121 فارغ التحصیلان آلاءreplied to Akito on ۲۸ مرداد ۱۴۰۲، ۲۰:۳۸ آخرین ویرایش توسط jahad_121 انجام شده
@تومیوکا-گیو خیلی دیگه کوچیک بودم این نقشمون بود
یادش بخیر ولی دیگه وقتی بزگتر شدیم دیگه بیدار می شدیم اما با تاخیر بلکم یکم بیشتر بخوابیم تا ماشین تو حیاَط نمید مثلا بیدار نمی شدیم.
-
Akito فارغ التحصیلان آلاء دانشجویان مهندسیreplied to lO_Ol on ۲۸ مرداد ۱۴۰۲، ۲۰:۳۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@Soniaaa شما در دوران کودکی تان گیر کردید
-
یکی از همبازی های بچگیمون الان فوتبالیست شده
باورم نشد -
Akito فارغ التحصیلان آلاء دانشجویان مهندسیreplied to jahad_121 on ۲۸ مرداد ۱۴۰۲، ۲۰:۳۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
jahad_121 آره دقیقاً منم همچین خاطره هایی دارم...
وقتی کلاس اول دوم بودم خودم الکی به خواب میزدم تا بابام دلش بسوزه بیاد بغلم کنه بذاره منو رو تختم
مامانم فهمید گفت کار خوبی نیست و بابا اذیت میشه، دیگه هروقت میرسیدیم و صدامون میکرد منم پا میشدم... -
@Soniaaa خیلی خوشه. یک چیز دیگس
-
چقد تعدادی اخراجیا زیاد شدن مواظب خودتون باشید مظلوم کشی دیده شده
-
jahad_121 فارغ التحصیلان آلاءreplied to مِهردُخت on ۲۸ مرداد ۱۴۰۲، ۲۰:۳۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@Venus655 اخ اخ ما بچه بودیم شب ها که از خونه مامان بزگم می مدیم همین تو راه خوابم می گرفت سرمون می ذاشتیم رو سر هم می خوذبیدم اقلان دوست نداستیم بیدار شیم
خیلی اون خوابه اون شبا لذت داشت
ولی همیسه با جمله بچه ها رسیدیم پیاده شید بیدار می شدیم.
جقدر شیرین بود چرا اینقدر زود بزرگ شدیم هی -
Akito فارغ التحصیلان آلاء دانشجویان مهندسیreplied to Estelle on ۲۸ مرداد ۱۴۰۲، ۲۰:۳۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@Moonship بیچاره
-
jahad_121 فارغ التحصیلان آلاءreplied to مِهردُخت on ۲۸ مرداد ۱۴۰۲، ۲۰:۳۱ آخرین ویرایش توسط jahad_121 انجام شده
@Venus655
. من حالا خودم هیچی بابام که تند میره هم خیلی مشکلی ندارم یعنی اصلان مشکل ندارم برام عادیه دیگه
یک بار عموم منو می خواست برسونه.
بابای من معرفه دیگه تو راه روستامون رد میشه میگن اقای فلانیو...
خلاصه عمو تو راه هی تند می رف شیشه هم داده بود پایین از گوشه چشم نگاه من می کرد ببینه واکنشم چیه بعد پسر عموم اومده بود پیشم مس گفت فاطمه بابا س من تند تند میره یا بابای تو کوچیکهدیگه عموم داخل روستا نتونستن زیاد تند بره.
فقط بابام دیگه حفظه فقط میرههه ولی همین ایشون از جاده های پر پیچ خیلی بی زاره و به سختی قانع میشه بیاد. آنقدر اروم میره اونجا ها البته اگر برند -
Akito فارغ التحصیلان آلاء دانشجویان مهندسیreplied to مِهردُخت on ۲۸ مرداد ۱۴۰۲، ۲۰:۳۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@Venus655 تنها چیزی که تو ذهنم اومد:
رسیدیم و رسیدیم، کاشکی نمیرسیدیم
تو راه بودیم خوش بودیم، سوار لاکپشت بودیم -
Akito فارغ التحصیلان آلاء دانشجویان مهندسیreplied to مِهردُخت on ۲۸ مرداد ۱۴۰۲، ۲۰:۲۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@Venus655 خدارو شکر ینفر هم پیدا شد با دنده دو بره
مامانم میگفت تو راننده شی احتمالا همه حوصله شون سر میره بشینن تو ماشینت -
Akito فارغ التحصیلان آلاء دانشجویان مهندسیreplied to jahad_121 on ۲۸ مرداد ۱۴۰۲، ۲۰:۲۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
پست 240715 از 1000113