هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
Sachli عه این مادر و دختر تو لیدی برد هم فکر کنم با هم بودن و واقعا رفتارای جالبی با هم داشتن
-
Sachli
به به
من آن شرلی رو خیلی دوست میداشتم:)
تو این سبکا همش دوست داشتم منم برم تو مزرعشون با آنه دوست بشم
-
اما پسر شدم که تو را آرزو کنم
هی جان به سر شدم که تو را آرزو کنمپیوسته آرزو کنمت بلکه آرزو
از شرم ناتوانی خود جان به سر شود -
-
Mehrsa 14 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Sachli
بابا لنگ درازو نفهمیدم آخر کی بود عموش بود؟
جاست آنه و در جستجوی نمو و لاغیر


عموی اون دختر پولدار که همکلاسیش بود، بود(اسمشو یادم نمیاد

)
من همشو دوست داشتم

-
سرنگ ها همگان قرمز و رنگ ها همگان قرمز
سماع مولویان قرمز جهان کران به کران قرمزکه نقشی از رژ گلگونت هنوز بر لب این جام است
بگو ستارهی دردانه در انزوای رصدخانه
کدام کوزه شکست آن روز که با گذشتن نه صد سال
هنوز حلقه ی دستانش به دور گردن خیام است -
officer k در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Sachli در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:

این زنان کوچک بود درسته؟
اره
-
هوم
️ -
یکی از ویژگیای ادم پخته اینه که لازم نیست بهش بگی «بین خودمون بمونه» چون خودش میفهمه کدوم حرفارو میتونه به بقیه بگه کدومارو نه
|
شعردانه






