هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
این سفر از اولش رو اعصابم بود
از جام تو اتوبوس گرفته
تا نبودن بچه های پایهی پارسال
نبودن فرمانده و سپردن کارا به دو نفر که در واقع کاری نمیکردن و خود بچه ها باید به اوناهم توضیح میدادن
اون دکترِ همراهمون که اینقد ازش عصبی بودم
بین حرفاش از جام پا شدم برم کتاب دوستمو بگیرم
بچه ها فک کردن میرم یه چی بهش بگم
️
ولی میگفتمم اهمیت نمیداد...
امشب که نذاشتن بمونیم روایت حاج حسین...دلامون موند اونجا...
اون مسئول مهربونمونم امسال خیلی کم دیدم...
پارسال دیدنش بهم صبر و گذشت یاد میداد...
خودِ این خیلی روی اوضاع تاثیر داشت...
خیلی چیزا خلاف خواسته هام بود...سخت گذشت...
الانِ قرارگاه که دوست ندارم بخوابم
ولی...
نمیدونم...
نمیدونم چرا اینجوری شده...
شاید چون مامانم زوری اجازه داد... -
ولی...
از پارسال که اومدم
صبور تر شدم...
خیلی صبور تر...
و گرنه واسه هر کدوم از اینا خیلی بیشتر از این چیزا حرص خورده بودم.. -
شاید لازمه فردا یه کم با خودم خلوت کنم...
-
الانم دلم نمیاد بخوابم...
-
نهههه من خیلی آدم مهربونی ام اینا قدر منو نمی دونن
️🥺
-
ولی...
یه سری مسائل حرص خوردن الکیه
و تقصیر خود بچه هاس که این شده...
مثلا اون دکتره! با اینکه خیلی ازش عصبی شدم امروز...ولی!
وقتی اون درست برخورد میکنه و جنبه ندارید
ترجیح میده برخوردی نداشته باشه
طبیعیه...!
فردا میرم جلو میگم بیاید اینور تر...
ان شاءالله که میاد
️
-
کیستی ولی انصافا
-
چشم تلاشمو میکنم
️
-
این پست پاک شده!
-
این پست پاک شده!
-
من از یازده و نیم میرم که بخوابم
-
اومدیم عکس بگیریم
در حالی که وسط جمعیتمون بودن
گفتن من بیفتما
و همه خنده...
حیفه که این آدم شهید نشن...
حیف......
تابستونم خودشون مامانمو راضی کرده بودن...
اونم مامان من که حرف حرف خودشه و سوالای استفهام انکاری میپرسه
️
خیلی خوبه این آدم... -
چرا صدا واضح تو مغزمه در حالی که بلندگوها خاموشه و همه ساکتن
️
-
یه روز؟
واقعا یه روز؟
منو نصف شبی گذاشتی تو چاله کنجکاوی داری میگی یه روز؟
پ.ن: مثلا نخواستم بگم فضولی -
ترکیبی از سه نفری نمی تونم تشخیص بدم مگر اینکه جز سه فرد حدسم نباشی
-
@Ay در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@ariii
خوبم مرسیتو چطوری؟
درسا چطوره ؟خواهش
خوبم
اونم خوبه سلام داره