هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
خانوم لوبیا
در آستانه 20 سالگی دقیق مثه ی نوزاد 20 ماهه باهام رفتار میکنن
میخام بدونم امسال وقتی چن شهر ازشون دور شدم چیکار میکنن@khanoomi
وای
من نمیتونم تحمل کنم -
@danial-hosseiny
مثلا یادمه که حتی به مدت شیش ماه توی هفده هجده سالگیم بابام میومد هر شب ساعت ده یازده گوشیمو میگرفت میرفت.
کلید اتاقم رو برمیداشتن که در اتاقم رو قفل نکنم!!!!!! که شب رو بیدار نمونم و اونا بتونن نظارت کنن!!!!!!!
و مسائل خیلی خیلی خیلی زیاد دیگه که خندهداره ولی براش عملا جنگیدم
️
زیست همه یکی نیست... -
@danial-hosseiny
مثلا یادمه که حتی به مدت شیش ماه توی هفده هجده سالگیم بابام میومد هر شب ساعت ده یازده گوشیمو میگرفت میرفت.
کلید اتاقم رو برمیداشتن که در اتاقم رو قفل نکنم!!!!!! که شب رو بیدار نمونم و اونا بتونن نظارت کنن!!!!!!!
و مسائل خیلی خیلی خیلی زیاد دیگه که خندهداره ولی براش عملا جنگیدم
️
زیست همه یکی نیست... -
@khanoomi
اگه تا الان مورد اعتمادشون بوده باشی
بعد از دانشگاه بجنگی
نتیجه میده
البته شروعش اعصاب خوردی داره
ولی درست میشهزهرا بنده خدا 2
نه دیگ وقتی رفتم دیگ همه چی تموم میشه
میشم اونی ک میخام -
@khanoomi
وای
من نمیتونم تحمل کنمخانوم لوبیا
منم اینجوری بودم ی مدت
دیدم هرکار کنم فایده نداره
ایندمو بسازم بهتره -
وای از چک کردن گوشی متنفرم...
حریم خصوصیه...
ولی یه تایمی تسلیم شدم و گوشیمو میدادم دست مامانم
بیشتر گالری رو چک میکرد تا پیام ها
البته که به هیچ وجه زیربار چک پیام نمی رفتم و نمیرم
توهین به شعورِ آدمه
واز یه تایمی به بعد
همونم اجازه ندادم...
چون همون چک گالری
اصلا اصطلاح چک کردن هم عذاب آور بود برام... -
زهرا بنده خدا 2
نه دیگ وقتی رفتم دیگ همه چی تموم میشه
میشم اونی ک میخام@khanoomi
مختارید -
وای از چک کردن گوشی متنفرم...
حریم خصوصیه...
ولی یه تایمی تسلیم شدم و گوشیمو میدادم دست مامانم
بیشتر گالری رو چک میکرد تا پیام ها
البته که به هیچ وجه زیربار چک پیام نمی رفتم و نمیرم
توهین به شعورِ آدمه
واز یه تایمی به بعد
همونم اجازه ندادم...
چون همون چک گالری
اصلا اصطلاح چک کردن هم عذاب آور بود برام...زهرا بنده خدا 2
نمیدونم کی جا میوفته
گوشی مسواک آدمه -
خانوم لوبیا
منم اینجوری بودم ی مدت
دیدم هرکار کنم فایده نداره
ایندمو بسازم بهتره@khanoomi
پدر مادرت کارشون چیه
مثلا من تو فامیل دیدم پدر و مادرایی ک فرهنگین یکم بیشتر گیر میدن ب بچه هاشون تو هر زمینه ای -
@khanoomi
پدر مادرت کارشون چیه
مثلا من تو فامیل دیدم پدر و مادرایی ک فرهنگین یکم بیشتر گیر میدن ب بچه هاشون تو هر زمینه ایخانوم لوبیا
بابام دو تا شغل داره و فرهنگیم هس مامانمم خانه داره
اره اینجوریه -
officer k
=)))))) -
@ABR_DJ
ببین من الان ی داداش دارم
هنور نیومده خونه
بابام ی بار بش زنگ زد گف کجایی اونم گف فلان جا
ولی من چی؟
تا حالا بجز چن بار کلاسو اینا
تنهایی هیچ جا نرفتم نمیذارن و این اخلاقشونه سعی کردم تغییر بدم نشده و منم دیگ تلاش نمیکنم چون ی ذهن 50 ساله دیگ قابل تغییر نیست@khanoomi
سلام
دقیقا منم عین تو ام(که اجازه ندارم تنها برم بیرون و... (حتی شاید سخت گیر تر))
اول اینکه بهشون تا حدی حق بده: مطمئن باش بدت رو نمیخوان.... اینطور خیلی بهتر میتونی باهاش کنار بیای.
اطراف و موقعیت رو ببین(کلا کشور خودمون).... این خلاف و بی امنی های زیادی که اطرافمون کم و بیش خبراش رو میشنویم .....
پس اینکه میگن از ی ساعتی از شب به بعد نری بیرون بخاطر همین هاست ....
یا تنها نری و...
(تو این قضایا دختر آسیب پذیر تره.... پس معمولا سخت گیری ها تو این مورد ممکنه براشون بیشتر باشه)
راه حل هایی که به ذهنم میرسه:
. سعی کن اگه میتونی کسی همراهت باشه
. ی بازه یا ساعتی رو مشخص کنی. که مثلا از این ساعت تا فعلان ساعت میرم بیرون
. جایی که میری رو هم بهشون اطلاع بده
مطمئن باش بعد از ی مدت ، کم کم ترس و نگرانیشون کمتر میشه و این محدودیت ها کمتر میشه(تجربه کردم که میگم)
موفق باشی=)))
-
یادمه واسه تنها رفتن تو شهر
یا کوچیک ترین سفرا
خلاصه با خیلی چیزا مخالف بودن
البته که شاید حق داشتن...
اون تایمی که من میخواستم تنها برم
حتی یه تاکسی گرفتنِ ساده هم بلد نبودم!
چون روستا بزرگ شده بودم و جایی هم میرفتیم خونواده بودن همیشه
ولی کم کم میرفتم!
مثلا یهویی تنها از اون مدرسه برمیگشتم
یا تنها میرفتم کافی نت و این چیزا
با این مسئله کنار اومدن
بهتره بگم نگرانیشون کمتر شد...
باز با سفرای دانشجوییم مشکل داشتن
که اونم به لطف شهدا و آقای قاسمی حل شد...
خودمم صبر به خرج دادم
️
الان دیگه نگرانیهای قبل رو ندارن
میگفتن جاده خطرناکه
مقصد امن نیست
تایم طولانی خسته میشید
من:قرار بر مردن باشه همین جاهم ماشین هست...مثل فلانیا...
الحمدالله این دوتا مسئله حل شده...
و چون جوری برخورد کردم که بگم نظر شما هم برام مهمه
مامانم گفت من به تو اعتماد دارم...
من :از کجا؟!
مامانم:دیدم رفتاراتو
و خب این خیلی حس قشنگی بود...
درسته سختیاشو تحمل کردم و اذیت شدم!
ولی دوستانه حل شد... -
Sachli
گذشتیم و گذشت انچه با ما کردی
تو بمان با دگران وای به حال دگران=) -
زهرا بنده خدا 2
نمیدونم کی جا میوفته
گوشی مسواک آدمه@khanoomi
اوهوم...
البته که گوشیِ بچه فرق داره
حالا به طور کلی من به شخصه معتقدم بچه نبایدگوشی داشته باشه
ولی یه آدم بالغ فرق داره