هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
من نمی دونم جلسه دومش کجاست
-
lO_Ol در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
اگ کسی خونه نبود راحت گریه میکردمممممممممممممم
بعد دو سال هنوزم همینی
فقط جای خونه با خوابگاه عوض شده -
جدی دلم برا بابابزرگم تنگ شد ...
رابطش حتی با بچه هاشم صمیمانه نبود ولی هر وقت میدیدمش با حرفاش و لهجش ریسه میرفتم از خنده ...
حیف ...
بچه که بودم باورم نمیشد اگه بهم میگفتن بعضیا رو ممکنه یدفه تا آخر عمرت نبینی ... -
کاش آدما بعد از مرگشون هم که شده از جلو چشم ما ناپدید نمیشدن... میرفتن پشت یه ویترینی چیزی تا هر موقع دلمون براشون تنگ شه نگاشون کنیم ...
-
خیلی سخته که دم عید برای آدم اتفاق تلخ بیوفته ...
حداقل برای منی که عید همیشه جز دوست داشتنی ترین موقعیت های زندگیم بوده ...
کسی نمیتونه حس و حالتونو درک کنه
تسلیت
Narges_ -
- به قول خانم صرافیان
کاش بیفتند اتفاقات خوب کاش معجزه شود...
از قابهای روی دیوار،لبخند بریزد
از دل گلدانها،بهار بشکفد و
از منافذ سقفها،بهشت چکه کند...
کاش بیفتند
اتفاقات خوبی که تصورشان هم محال بود
خورشید عمیقتر از همیشه طلوع کند و
تا همیشه بتابد
بهار از راه برسد و
تا همیشه بماند و ما لبریز اشتیاق شویم
و جور دیگری زندگی کنیم،
جوری که هیچکس در آرزوی بهشت نباشد
جوری که "این جهان،
جهنمِ جهان دیگری" نباشد
کاش بیفتند اتفاقات خوب
کاش معجزه شود..🤍
عیدتون مبارک
سال خوبی باشه براتون
@danial-hosseiny
Matin Mousavi 1
@Ay
officer k
Hhh Hh
Narges_
@ariii
@kosar-ab
Gharibe Gomnam
@نویسنده-کوچولو و تو:)🩵
خانوم لوبیا
خیلی قشنگ بود=))))🩵
عید خودتم مبارک =)))))) - به قول خانم صرافیان
-
راستش ....هیچ حس خاصی ندارم نسبت به عید
این بده -
بچه ها رو می بینی هر کدوم خوشحالن،ذوق دارن
و من شدیداً ذوق بچگی رو می خوام:) -
Sara_R ممنون
🥰.
@razie_ 🫂🤍
-
Sara_R
بلههه در جریان نبودم🥲
داشتم فیلمای مسخره و حوصله سربر نگاه میکردم
️
Gharibe Gomnam
عزیزم️
در کل اینجا موندن با وجود شماها قشنگ بود و هست:)Mehrsa 14 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Sara_R
بلههه در جریان نبودم🥲
داشتم فیلمای مسخره و حوصله سربر نگاه میکردم
️
Gharibe Gomnam
عزیزم️
در کل اینجا موندن با وجود شماها قشنگ بود و هست:)اینو راست میگه
-
-
تقویم جدیدم رسید
حقیقتا خیلی ذوق دارم -
الان میخوام دورنمای یکسالمو بنویسم
و سعی کنم تغییرات خوبی تو خودم ایجاد کنم
اونایی که غلطن و اروم اروم از بین ببرم و به جاش درستشو جایگزین کنم
خیلی سخته ولی
ولی خب همینجوریم نمیشه دست رو دست بذارم تا ببینم چجوری زندگی باهام تا میکنه -
او میداند باید بجنگد...
با اینکه از جنگیدن خسته شده است، اما چارهی دیگری ندارد! این قصه باید پایان خوشی داشتهباشد..:) -
هعی خدا
️