هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
زهرا بنده خدا 2 اتفاقا برای اون کسی که پرستاری را ول میکنه میاد سمت دندون و پزشکی داخل ایران بحث درآمد مطرحه...
چون به هر حال حق پرستارا حقوق بالاتری هست
ولی چیزی که من درک نمیکنم اینکه وقتی چنین آپشنی مثل مهاجرت هست چرا پشت کنکور و دردسرهاش؟!
مگه اون عیبی که مهاجرت داره چیه که حاضر شده بیاد بشینه پشت واقعا؟!نقطه
لابد علاقه نداشتن
تفکرات و شرایط هرکسی متفاوته
همه،همه چیز رو صرفا پول نمیبینن
بحث علاقه هست و هزارتا چیز دیگه
هرچند پول هم خیلی مهمه -
کاش جور شه بیایم کرمان...
از اواخر تیر دیگه نیومدم اونجا...
یه سال...
دلتنگیم... -
دورم از تو
از آنچه بودم...
برگرد و به گذشته ای که گذشت نگاه کن
رویایی تیره
شکاف هایی عمیق
مسیر هایی نا آشنا
میدانم...
دورم از آنچه که بودم.....
اما یادت نرود
دست های گرم من در دروازه ی خروجی این شهر طلسم شده منتظر توست...برای خودم:)
-
اینو نرگس گفت و چقدر قشنگ گفت
-
ایگنوررر
-
چه حالی میده با لحن حماسی خوان هشتم خوندن
-
بعد وسطش یه جارو بد بخونی دیگ جم نمیشه
-
یادمه سال کنکورم که
شوهر دخترعمم باهام صحبت میکرد
خانم دکتر صدام میکرد
من هیچ عکس العمل خاصی نسبت به این واژه نداشتم و صرفا یه لبخند میزدم(تو دلم تنفر داشتم نسبت به این واژه)
یه بار
بهم گفتن ان شاءالله پزشکی تهران و بعد تخصص قلب و فلان...
مامانم: ان شاءالله...
خدایا توبهه
زهرا یه ان شاءالله هم نمیگه
من: نههههنمیخوام...
ایشون: ان شاءالله که خیره
هرچی که خودتون دوست دارید...
ولی زهرا خانم
شما هرهدفی که داشته باشید
لازمه اش پوله...
چه بخواید هوای خانوادهتون رو داشته باشید
چه بخواید برا خودتون یه زندگی ای دست و پا کنید
چه اصلا هدفتون خدمت به مردم باشه
هر کاری بخواید کنید با پول راحت تره...
پن:
زیاد توجه نکردم
درواقع اصلا مهم نبود چی میگن...
ولی الان که اومدم اینجا و خیلی چیزا رو به چشم دیدم
کاملا متوجه شدم...
بازم نه صرف پول
ولی متوجه شدم آدم باید شرایط خودش رو در نظر بگیره...
شخصیت و توان خودش رو...
از روی جو جایی نره...
شرایط من فرق داشت
قدرت انتخابم گسترده نبود
هدف مشخصی هم نداشتم...
ولی الان مسیر روشن تره...
و بخشیش حرفاییه که دوسال پیش نمی فهمیدم... -
دلم گرفته...
فکرم خیلی درگیره...
تمرکز ندارم...
استرس دارم...
خستم...
-
و ناراحتم...
-
ماجراهای من و سردرد و سوزش معده