هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
من واقعا بخاطر خواهرم ناراحتم
Gharibe Gomnam
خب حداقل تو خواهرش باش. -
الان بچه انقدری
هنوز مادرش میبرتش حموم
مادرش باهاش درس کار میکنه
تنبل یعنی تنبل به تمام معنا
ما سفره پهن و جمع میکنیم خانم میاد میخوره فقط
اتاق رو بهم میریزه میان جمع میکنن
از مدرسه میاد جوراباشو یکی دیگه باید بشوره
بدبختی اینه هیچکس به حرف ادم اهمیت نمیده
من یه تنه نمیتونم که -
Gharibe Gomnam
خب حداقل تو خواهرش باش.@danial-hosseiny
اره
من انقدر که برا بقیه گریه میکنم برا خودم کلا گریه نمیکنم
اونم همون امتحانشو که خیلی خوب شد من بغلش کردم
گفتم وااای این تقسیم رو خودت واقعا حل کردی؟
چقدر سخته ها افرین
ولی تشویق پدر مادر خیلی فرق میکنه با تشویق خواهر
همین که خواهرم ذاتا یه خونسردی ای تو وجودش هست
الان برای خواهرم اینجا بغض کردم -
کلا انتظارات بیش از اندازه والدین مدرسه کنکور همه و همه از بچه ها چی میسازه...
-
@danial-hosseiny
اره
من انقدر که برا بقیه گریه میکنم برا خودم کلا گریه نمیکنم
اونم همون امتحانشو که خیلی خوب شد من بغلش کردم
گفتم وااای این تقسیم رو خودت واقعا حل کردی؟
چقدر سخته ها افرین
ولی تشویق پدر مادر خیلی فرق میکنه با تشویق خواهر
همین که خواهرم ذاتا یه خونسردی ای تو وجودش هست
الان برای خواهرم اینجا بغض کردمGharibe Gomnam
اتفافا حضورت مایهٔ دلگرمیه.
به خصوص وقتی اونا حامیش نیستن؛ تو میتونی خیلی نقش مهمی داشته باشی. -
بچه اومده امتحان ریاضی داده با اون قوانین مسخره تقسیم
؛ تقسیم تقریبی تقسیم ستونی تقسیم فلان
ضرب ستونی ضرب اینجوری اونجوری
به همچین امتحانی رو با ۱۵ تا سوال دوتاشو غلط داشت
اومده خونه
صاف دست میزارن رو همون دوتا غلط
یعنی بچه با ذوق اومد میگه مامان من خیلی خوب شدم ذوق بچه رو کور میکنیدGharibe Gomnam در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
بچه اومده امتحان ریاضی داده با اون قوانین مسخره تقسیم
؛ تقسیم تقریبی تقسیم ستونی تقسیم فلان
ضرب ستونی ضرب اینجوری اونجوریواسم سواله چرا واقعا ریاضیه ابتدائی این شکلی شده
الان برا جمع خواهرم ۵ روش متفاوت میگه
جمع شانهای جمع انگشتی ....
خب مگه همون روش های قبلی چش بود -
Gharibe Gomnam
اتفافا حضورت مایهٔ دلگرمیه.
به خصوص وقتی اونا حامیش نیستن؛ تو میتونی خیلی نقش مهمی داشته باشی. -
حیف که اونقد از خودگذشته نیستم که به خاطرش از علاقهام بگذرم...
در حال حاضر هم هیچ راهی برا کمک بهش ندارم... -
@danial-hosseiny ما اگه بخوایم دلگرمی بدیم بدلیل دخالت در امور تربیتی فرزندشون پرتمون میکنن از خونه بیرون
نقطه
هیچ نیازی نیست جلوی چشم اونا این کار رو انجام بدین. -
Gharibe Gomnam در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
بچه اومده امتحان ریاضی داده با اون قوانین مسخره تقسیم
؛ تقسیم تقریبی تقسیم ستونی تقسیم فلان
ضرب ستونی ضرب اینجوری اونجوریواسم سواله چرا واقعا ریاضیه ابتدائی این شکلی شده
الان برا جمع خواهرم ۵ روش متفاوت میگه
جمع شانهای جمع انگشتی ....
خب مگه همون روش های قبلی چش بود -
الآن توی همین زمینهٔ پیش اومده بیا چنین شرایطی رو تصور کنیم.
پدر و مادر دارن به بچه غر میزنن و بچه میدونه که خواهرش اتفاقا خیلی همراهشه و حامیشه. پس وقتی اونا دارن بهش غر میزنن، براش مهم نیست! اتفاقا براش این مهمه که خواهرش چی میگه. اگه خواهر تایید کنه تاییده، اگه رد کنه، رده.
این میزان اهمیت خواهر یا برادری میشه که همراهه و به بچهٔ کوچیکتر از خودش احساس حمایت داده.
بچه چون درحالت عادی حمایتی از پدر و مادرش نمیبینه که دلش رو راضی بکنه، ذهنش دنبال جایگزین میگرده. اگه کسی نباشه که خب هیچی... یا به خانواده برمیگرده و اتفاقا از یه جایی به بعد با سرکوفتاشون همراه میشه و یه والد بداخلاق درونی هم پیدا میکنه، یا کلا تارک دنیا میشه.
ولی اگه حامی دیگری بتونه جایگزین کنه، اتفاقا دیگه پدر و مادر نقش چندانی ندارن.
جدای از اون هم قرار نیست خواهر یا برادر بیاد جلوی پدر و مادر و شروع کنه به دفاع کردن و حتی دعوا کردن. چون این اتفاقا حس ناخوشایندی به بچه میده. مردد میمونه بین اینکه پدر و مادرش رو انتخاب کنه یا کسی رو که دوسش داره. و این خودش یه دوراهی ناراحتکننده و آشفتهس.
حالا اگه همون آدم توی خلوت ازش حمایت کنه، اتفاقا بچه دیگه همیشه خودش رو از سنگینی نگاه جمع میرسونه به حمایت و دلگرمی توی خلوت! -
اینهمه نوشتم... چون واقعا، واقعا، واقعا، واقعا و واقعا برام نکتهٔ مهمیه...
-
Narges_
حرف میزنم... -
ولی من دوست دارم همین رو...
محیطش آروم تره...
چرا سخته همه چی؟... -
احساس میکنم اعتماد به نفسش رو ندارم وگرنه میتونم موفق باشم...
اگه خدا هم بخواد... -
نقطه
هیچ نیازی نیست جلوی چشم اونا این کار رو انجام بدین. -
Narges_
حرف میزنم...