کربُبلا و دگر هیچ...
-
یادت باشه روز عاشورا صدها هزار نفر که همه ادعای خوب بودن داشتن، روبروی ۷۲ نفر قرار گرفتن
در طول سال به خودت یاداوری کن که چطور ۷۲ نفر پای عهد موندن و صدها هزار نفر زدن زیرش
-
اصلا حسین جنس غمش فرق می کند.
دوباره یه محرم دیگه اومد،
دوباره همون بغض همیشگی، دمِ غروبِ اولین شبش بیخ گلوی خیلیامونو گرفت و دوباره به یادمون آورد که حق و آزادگی، حتی اگه سرش رو هم از تنش جدا کنی، بازم نمیمیره و تا قیام قیامت زنده میمونه و نفس می کشهحسین، سر و بدن و فرزند و خانواده و دوستان و عزیزان خودش رو فدا کرد، تا یه یادگاری بزرگ برای تاریخ به جا بذاره
یادگاری "کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا"یادگاری ای که توی لحظه به لحظهی تاریخ جریان داره و هیچوقت متوقف نمیشه.
هر روز عاشوراست؛ و همه جا کربلا.
هر جا دیدی حق کسی پایمال شد، هر جا دیدی کسی با زور و قدرت و تریبون، به بقیه ظلم می کنه (مهم هم نیست بی دین باشه یا قرآن خوان و جای مهر بر وسط پیشونیش باشه؛ ظالم ظالمه!)، بدون همون لحظه عاشورایی به پا شده و دوباره دارن سر از تن حق و آزادگی جدا میکنن.برای همینه که جنس غم حسین فرق می کنه.
چون شیرینه، چون سازندهس، چون راه رو از بیراهه نشون میدههر لحظه عاشوراست
این پیام حسین بود ...السلام علی الحسین
و علی الارواح التی حلت بفنائک -
انشالله قسمت باشه بریم کربلا و تصاویری که خودمون میگیریم رو بزاریم
-
بازخوانی نوحه پرشور معروف و نوستالژیک نزار قطری بعد از ۱۷ سال در حسینیه معلی
-
هر کس که حسینی است حقیرش مشمار
در رتبه کبیر است صغیرش مشمار
عنوان گدائی درش آقائی است
آقاست گدای او فقیرش مشمار
-
بین همه ی عشق های دنیا
عشق است ابوالفضل
پور علوی فاتح دل ها
عشق است ابوالفضل -
یا حسین
غریب مادر
توی ارباب دل من
یک گوشه چشم تو بسه
واسه حل مشکل من -
حـروف اطـهر قـرآن و نعـل تــازۀ اســب
چه خوب شد که نبوده است بر بدنها سر -
عَجَباً لِحِلمِ الله فی کربلا...
-
سَلامٌ عليٰ آلِ يٰس ...
پدر مهربانم سلام ...صلي الله عليك يا مولانا يا علي الاكبر
رگ قلب پدرت
با پهن کردن عبا
و جمع کردن شما
پاره شد...خدايا
قسمت ميدهيمبه اِرباً اِرباي صحراي كربلا
به ماجرای علی اكبر حسینامام زمان ما را برسان...
اللھمعــــجلݪوݪیــــڪاݪفــــࢪج
-
-
تا نقدر وار نفس شوقیله من سسلرم
ای شه جودو کرم آدوا من نوکرم
اللهم ارزقنا کربلا -
خودمونیم عجب کرببلایی
عجب صحن و سرایی داری️
-
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد
-
اَلسَّـــلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتــي
حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ
وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي
لِزِيارَتِكُمْاَلسَّلامُ عَلَـى الْحُسَيْــنِ وَ عَلــــى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْــنِ
وَ عَلــــى اَوْلادِ الْحُسَيْــــنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن -
سلام . قصد داریم يك ايراد و پاسخ آن ، جمعا پنج ايراد و شبهه وارد شده به امام حسين ( ع ) بهمراه جواب آن را برايتان طرح كنیم .
تاریخ بخوانیم تا گرفتار جهل نشویم
ايراد اول : کربلا صحرا نبود ، جلگه بود ، هوا اونقدر هم گرم نبوده ، حسین هم تشنه لب نبوده ! دهم محرم ( عاشورا ) سال 61 هجری قمری برابر با 21 مهرماه سال 59 هجری شمسی است ، بله عاشورا در فصل پاییز بوده ! پس این جنگ در گرمای تابستون نبوده بلکه در اواخر مهرماه و در فصل پاییز بوده . کربلا صحرا نیست بلکه یک جلگه ی حاصلخیز در کنار رود پر آب فرات است . در این جلگه ی حاصلخیز بیش از شصت درصد مایحتاج کشاورزی مردم عراق تولید می شود . حالا صادرات عظیم خرمای عراق هم که مربوط به این منطقه است بماند . امام سوم شیعیان و لشگرش تشنه نبوده اند . اولا در صورت نبود آب هم می توانسته اند از شیر شترهایشان استفاده کنند . که خوردن این شیر در میان مردم عرب بسیار پر طرفدار است . یا می تونستن توی اون چند روز که اونجا بودن چاه بکنن . جلگه ی کنار رود هرجا بکنی چاه آب درمیاد . می گویند لشگر یزید آب را بر سپاه حسین بسته است ! چگونه ممکن است کسی بتواند رودخانه ای پرآب فرات را ببندد ، رودخانه ای که عرض آن در بعضی مناطق به چند صد متر می رسد !!
پاسخ : ( تشنگی روز عاشورا ) : واقعه عاشورا در 21 مهر واقع شده است و رودخانه پر آب فرات نیز از کنار این سرزمین عبور میکند ، اما هیچیک ازاین دو نمیتواند تشنگی روز عاشورا را منتفی کند ، زیرا سپاه امام حسین ( ع ) مانند سپاه دشمن برای تهیه آب هر روز یا روزی چند بار به طرف نهری میرفتند که از نزدیکی محل استقرار دو سپاه میگذشت . وسیله برداشت و ذخیره آب آنها نیز مَشک بوده است ، نه منبع دویست یا پانصد لیتری آب . بدیهی است آن مقدار آب با توجه به جمعیت سربازان و زنان و کودکان در سپاه امام به سرعت تمام میشد و نیاز به تهیه دوباره آب بود . از روز هشتم محرم که سپاه عمر سعد ، آب را بر امام حسین علیه السلام و یارانش بست ، تهیه آب با دشواری همراه شد ، ولی در عین حال آنها میتوانستند با زحمت مقداری آب تهیه کنند . مقصود از بستن آب این نیست که آنها سدی بر روی رودخانه یا نهر زدند " چنانکه اشکال کننده توهم کرده و آن را بعید شمرده است " بلکه مقصود این است که لشگر عمر سعد مانع نزدیک شدن سپاه امام به آب میشدند .
روز عاشورا دیگر تهیه آب ممکن نبود . شدت نبرد و تاخت و تاز امام و یارانش نیز شدت تشنگی را بسیار افزایش داده بود ، ذخیره آب نیز تمام شده بود یا بسیار کم بود و در حال تمام شدن بود و هرچه بیشتر میگذشت شدت تشنگی بیشتر میشد و توان و فرصتی هم در روز عاشورا برای حفر چاه نبود . شیر شتران شیرده نیز نمیتوانست پاسخگوی این سپاه وکودکان و زنان همراه آنها باشد . به علاوه شتران نیز مدتی بود آب نخورده بودند و شیر آنها نیز خشک شده بود . گرماي هوا در همان فصل پاییز نیز در سرزمین کربلا به گونهاي است که اگر شخص در حال تكاپو ( به خصوص جنگ ) باشد و آب هم نداشته باشد او را به زحمت و سختي مياندازد . پس امام و همراهانش پیوسته تشنه و تشنهتر میشدند .
آنچه باید در مسئله تشنگی مورد توجه قرار گیرد این است که کمبود آب از روزهای قبل شروع شده بود و تشنگی به مرور رو به افزایش بود و اوج آن در هنگام نبرد و ظهر عاشورا بود ، نه اینکه امام و یارانش چند روز در تشنگی شدید به سر میبردند . -
ايراد دوم : دراحادیث و روایات و کتب تاریخی اسلامی متفقا همگی به نوره کشیدن امام حسین پیش از آغاز جنگ می پردازند . نوره همان واجبی است و برای استفاده از این ماده نیاز به آب برای دوش گرفتن است ! پس چطور آب در دسترس نبوده ؟
پاسخ : ( نوره کشیدن ) : قبل از پاسخ در باره نوره کشیدن امام و یارانش توجه به دونکته لازم است : نخست آن که در زمانهاي گذشته به هنگام نوشتن از نقطه استفاده نميكردند لذا نسخه بردار اينگونه كتب ، به هنگام برخورد با اينگونه كلمات هر آنچه از كلمه ميفهميد و يا شبيه به آن مييافت همان را مينوشت . دوم آن که یكي از انواع پر طرفدار عطر در ميان اعراب ، " مُشْك " است . مشكي كه به صورت جامد يا غليط عرضه ميگردد را ، با كمي آب مخلوط كرده و سپس استعمال ميكنند . وقتی با توجه به این دو نکته به منابع تاریخی مراجعه میکنیم ، در اين فراز تاريخي مورخان بزرگ مطالب خود را به دو گونه متفاوت ارائه كرده اند : دستهاي كلمه نوره ( داروي نظافتي ) را در عبارت خود آوردهاند و دستهاي ديگركلمه تور را استعمال کردهاند (طبري درتاريخ الأمم و الملوك ، ج5 ، ص423 و بلاذري در : انساب الاشراف ، ج3 ، صفحه 395 و 396 ، ابن اثير در : الكامل في التاريخ ، ج2 ، ص561 ) . به نظر ميرسد در گزارش گروه اول ، كلمه " نوره " تصحيف شده واژه " تور" باشد كه به دليل عدم نقطه ، نسخه بردار اين كتاب ها آن را نوره خوانده است . اين كلمه ( تور ) به معني : ( ظرف برنجي يا سنگي ) است . با توجه به مطالب فوق ، ترجمه اين فراز از تاريخ اينگونه ميشود : « پس از دستور امام ، مُشكي آورده و آنرا در آن ظرف به هم زدند و آماده كردند و سپس به ترتيب ، امام و يارانش بدن خود را با آن خوشبو كردند » ،گزارش ابو علي مسكويه ، دقيق و خالي از تصحيف است ، او تنها سخن از مشك به ميان آورده مينويسد : و أمر الحسين بمسك فميث في جفنة عظيمة و أطلي ، حسين( ع ) دستور داد در باديهاي ( ظرفي بزرگ ) مُشْكي حل كردند و آن را بر بدن خود ماليد ... ( تجارب الامم ، ج2 ، ص70 )
دانش-آموزان-آلاء
فارغ-التحصیلان-آلاء