شعردانه
هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
jahad_121 خیلی عالیه
ان شاءالله موفق باشید و این تابستونی بتونید هم خوب مرور کنید هم خوب حفظ کنید
استادمون میگفت تو حفظ مرور از همه چیز مهم تره
من قبلن اینطوری مرور میکردم ک صفحه رو باز میکردم یه نگاه بهش میکردم بعد میخوندم از حفظ
اما اصلش اینه که وقتی میخوای مرور کنی حتی نگاه اولیه رو هم نکنی به قران ببینی چقد یادته چقدر رفته تو حافظه بلند مدتت
و حافظه تصویری واقعاااا مهمه
اما من اینجوری ام بعضی وقتا که تو ذهنم میدونم چیه اما به زبونم نمیاد
️
معنی هم خیلی میتونه کمک کنه قبل هر بار حفظ یه بار معنی رو بخونیم هم خوبه -
@jahad-20
آره
کتاب شعرشون رو دارم
قشنگه...
نویسنده ام هستن؟...
یادمه داشتم یکی از شعراشونو تو اتاق برا بچه ها میخوندم
بچه ها: واووو چه عاشقانه
من: آره ولی قطعا عارفانه اس ما هنوز اول دوره ایم این چیزا رو نمیفهمیم
و همینم شدزهرا بنده خدا 2 فکر میکنم نویسنده هم باشن
-
@jahad-20 دقیقاا
تمام چیزی گفتید درسته
تجربه هاشو داشتم
می دونی چی هست حتی درباره چه ماجرای حتی کدوم صفحه کجا
فقط کلمه اولش نیاز که به زبون نمیاد
️اره الان با معنی پیش می رم خیلی بهتره
jahad_121 اون لحظه واقعااااا سخته
مثل لحظه ای میمونه که تو امتحان میدونم جواب اون سوال حتی کجای جزوه ام بوده بالا پایین چپ راست کدوم صفحه اما نمیدونم چی میشه جواب️ -
دوستان لطف میکنین یه فیلم سینمایی خوب معرفی کنین ؟
چند تا هم خواستین میتونین بگین
مرسیی️
فارغ-التحصیلان-آلاء
دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
دانش-آموزان-آلاء -
jahad_121 اون لحظه واقعااااا سخته
مثل لحظه ای میمونه که تو امتحان میدونم جواب اون سوال حتی کجای جزوه ام بوده بالا پایین چپ راست کدوم صفحه اما نمیدونم چی میشه جواب️ -
زهرا بنده خدا 2 دیدی حدسم درست بود رابطه پدر دختریشون🥺
احساس غیرت داشته رو باباش اومده تنها نباشن
عااااخدا
حتی با شنیدنشم ذوق کردم@jahad-20
آره حدستون درست بود
خیلی خوب بودن
خیلی برام‌جالب و قشنگ بود
آقای طونی می‌پرستید این بچه رو
و زهرا هم طبیعتا خیلی به حرف خونواده بود
اولین باری که منو دید
داشتم میرفتم خوابگاه
من: زهرا خانممخوبی؟!
زهرا: من شما رو نمیشناسم! و رفت!
خیلی خوشم اومد... -
@Silver-ek درد و بلاشون بخوره تو سر دوازدهمیا
-
دوستان لطف میکنین یه فیلم سینمایی خوب معرفی کنین ؟
چند تا هم خواستین میتونین بگین
مرسیی️
فارغ-التحصیلان-آلاء
دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
دانش-آموزان-آلاء@Hamed-s فسیل ...طنز
-
طرف یازدهمه تجربی بود، بعد انگار یه اتفاقی افتاده بود توی حوزشون که یه برگه سوال اشتباهی انسانی به اینا داده بودن!(امتحان تاریخ) بعد گفته بودن هر کس برگه اشتباهی گرفته بگه، این طرف هم ظاهرا چیزی نمیگه و متوجه چیزی نمیشه، بعد توی تصیح برگه مصححا متوجه میشن تمام سوالات رو طبق کلید انسانی جواب داده! ظاهرا ابزار ارتباطی برده بود توی حوزه... تقلبا امسال وحشتناک زیاد بوده!!!
-
@jahad-20
دقیقاا همین طورهشما ادامه ندادید؟
امکان هست بگید چقدر حفظ کردید
البته اگر مشکلی نیستjahad_121 منم همینطوری دبستان جز سی و یک رو حفظ کردم راهنمایی همونارو هی مرور میکردم
️
دیگه قطع شد تا سال بعد کنکورم دوباره شروع کردم
دوباره وقفه افتاد به مدت دوسال
و از بعد ماه رمضون دوباره کلاس میرم و امید به خدا شروع کردم
من الان تقریبا اخرای جز ۴ ام
ص ۸۱ و تا نصفه حفظ کردم یه ایه اخرش خالاتکم و عمهاتکم و امهتکم️ و بخونم جز ۴ تمومه -
@jahad-20
آره حدستون درست بود
خیلی خوب بودن
خیلی برام‌جالب و قشنگ بود
آقای طونی می‌پرستید این بچه رو
و زهرا هم طبیعتا خیلی به حرف خونواده بود
اولین باری که منو دید
داشتم میرفتم خوابگاه
من: زهرا خانممخوبی؟!
زهرا: من شما رو نمیشناسم! و رفت!
خیلی خوشم اومد... -
زهرا بنده خدا 2 با همچین پدر. ومادری بچه طبیعتا باید همین بشه(:
@jahad-20
آره..... -
دوستان لطف میکنین یه فیلم سینمایی خوب معرفی کنین ؟
چند تا هم خواستین میتونین بگین
مرسیی️
فارغ-التحصیلان-آلاء
دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
دانش-آموزان-آلاء -
با آقای طونی جلسه داشتیم
اول جلسه بود
یهو دخترشون در حسینیه رو باز کرد
با سرعت نور بابا کنان دوید تو بغلشون
ما:
و دخترشون که با نگاه نافذشون ما رو تک به تک زیر نظر گرفته بود
دخترشون: شما چرا میخندید؟!
ما:
خوراکی خریده بود
به زور میداد به آقای طونی
اولم به ایشون میداد
خلاصه کلی اونجا ناز و ادای پدر دختری داشتن
ماهم کلا حواسمون به همونا بود نه صحبتا
آقای طونی: بچه ها حواستون هست؟!
ما یک صدا: نهه
دخترشون یه گوشی رو برداشتن و فیلم عروسی ازمون میگرفتن
(از تو دماغمون)
دوستم کنار من نشسته بود
ماسکم زده بود
ولی خوشش نمیومد
حالا زهرا هم هی تلاش میکرد ماسکشو بکشه پایین که چهره اش بیفته تو فیلم
دوستمم زورش بهش نمیرسید
اومد تو دماغ من
من:()
گرفتی؟
حالا بیا بشین جلوم
زهرا: واقعا دارم میگیرمااا
من: باشه میدونم
بشین حالا
زهرا: ببین(صفحه گوشی رو نشونم داد که باور کنم🥺)
خلاصه رفت سراغ بقیه
زهرا: میخوام فیلم بگیرم خوباشو بفرستم برا بابام
ما:
باباشون که نشنید
بعد از چند دقیقع
آقای طونی: زهرا بابا میخوای فیلم بگیری حداقل با گوشی خودم بگیر
گوشیِ بچه ها رو بهشون پس بده
زهرا: مگه گوشیِ کیه؟
آقای طونی: نمیدونم
زهرا: گوشیِ مامانه
ما:
آبرو واسه این بنده خدا نذاشت -
jahad_121 منم همینطوری دبستان جز سی و یک رو حفظ کردم راهنمایی همونارو هی مرور میکردم
️
دیگه قطع شد تا سال بعد کنکورم دوباره شروع کردم
دوباره وقفه افتاد به مدت دوسال
و از بعد ماه رمضون دوباره کلاس میرم و امید به خدا شروع کردم
من الان تقریبا اخرای جز ۴ ام
ص ۸۱ و تا نصفه حفظ کردم یه ایه اخرش خالاتکم و عمهاتکم و امهتکم️ و بخونم جز ۴ تمومه -
مغزم روزی سوت کشید
که امتحان آمار داشتیم
من دبیرستان عاشق ریاضی بودم و واقعا ریاضیم خوب بود اما آمار کلا متفاوته و حقیقتا صد آمار در خون بغلتد گم نگردد بیهوشی ای
بعد شب امتحان خوابیدم ساعت ۲ صبح بیدار شدم تا ۱۰ که امتحان بود خوندم بعد از امتحان اومدم چیکار کردم؟
حفظ کردم مرور نه ها حفظ
علاوه بر حفظ جدید نزدیک ۲۰ صفحه مرورم انجام دادم تا ساعت ۵ بعدازظهر و بعد تا هشت رفتم کلاس
بعد تا ۱۱ رفتم کافه گفتگو
ساعت دوازده شب که رسیدم خونه جسم داشتم روح نه
هنوز خستگی اون روز و دارم در میکنم -
زهرا بنده خدا 2
الهی🥲
️
