هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
دوست دارم با صدای بلند گریه کنم
ولی اولا صدام بالا نمیاد
دوماً الان خانواده میگن وای عزیزم چیشده
#تودلی -
هعی روزگار
-
فقط ب امید روزای خوب زنده م ((((:
#تودلی -
@Venus655
ن متشکرم
من فقط باید گریه کنم


-
هعیی خدا


-
کاش با آیدی جدید میومدم تودلی بگم
که دوستامم دم به دقیقه ناراحت نشن /: -
هر شب میگم زود بخوابم ولی مگه می تونم ؟
-
خُرَّم آن روز کز این منزلِ ویران بروم
راحتِ جان طلبم و از پِیِ جانان بروم
گرچه دانم که به جایی نَبَرد راه غریب
من به بویِ سرِ آن زلفِ پریشان بروم
دلم از وحشتِ زندانِ سِکَندَر بگرفت
رخت بربندم و تا مُلکِ سلیمان بروم
چون صبا با تنِ بیمار و دلِ بیطاقت
به هواداریِ آن سروِ خِرامان بروم
در رهِ او چو قلم گر به سرم باید رفت
با دلِ زخمکَش و دیدهٔ گریان بروم
نذر کردم گر از این غم به درآیم روزی
تا درِ میکده شادان و غزلخوان بروم
به هواداری او ذَرِّه صفت، رقصکنان
تا لبِ چشمهی خورشیدِ درخشان بروم
تازیان را غمِ احوالِ گرانباران نیست
پارسایان مددی تا خوش و آسان بروم
ور چو حافظ ز بیابان نبرم رَه بیرون
همرهِ کوکبهٔ آصفِ دوران بروم -
وقتی اون در رو بستی
اصلا ناراحت نشدم
منم مثل خیلیا(:
ولی دیگ وقتشه
دیگه وقتشه یکم روی خوش بهم نشون بده این روزگار
#تودلی -
میدونی غم انگیز ترین قسمت قهرمانی امشب کجا بود؟
گزارشگره چند بار شماره 8 رئال رو دید به اشتباه گفت تونی کروس، غافل از اینکه دیگه تونی کروس نیست
@AmirBarsam
منی که داشتم توی زمین دنبالش میگشتم و برام سؤال بود گزارشکر چی میگه
-
یکی از بچه ها راست میگفت
یعنی الان دارم پی میبرم
میگفت هرچی ب خدا نزدیک تر میشی
بیشتر سنگ میندازه جلو پات
#تودلی -
خُرَّم آن روز کز این منزلِ ویران بروم
راحتِ جان طلبم و از پِیِ جانان بروم
گرچه دانم که به جایی نَبَرد راه غریب
من به بویِ سرِ آن زلفِ پریشان بروم
دلم از وحشتِ زندانِ سِکَندَر بگرفت
رخت بربندم و تا مُلکِ سلیمان بروم
چون صبا با تنِ بیمار و دلِ بیطاقت
به هواداریِ آن سروِ خِرامان بروم
در رهِ او چو قلم گر به سرم باید رفت
با دلِ زخمکَش و دیدهٔ گریان بروم
نذر کردم گر از این غم به درآیم روزی
تا درِ میکده شادان و غزلخوان بروم
به هواداری او ذَرِّه صفت، رقصکنان
تا لبِ چشمهی خورشیدِ درخشان بروم
تازیان را غمِ احوالِ گرانباران نیست
پارسایان مددی تا خوش و آسان بروم
ور چو حافظ ز بیابان نبرم رَه بیرون
همرهِ کوکبهٔ آصفِ دوران برومنقطه
پیوی پاسخگو باش

|
شعردانه

