هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
@danial-hosseiny در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
پرستو بابایی
خب اون پاستوریزگی نیست.
پاستوریزگی تعریف داره🤌
چیه تعریفش پس
نوشتهشده در ۲۹ مرداد ۱۴۰۳، ۲۱:۳۰ آخرین ویرایش توسط انجام شدهپرستو بابایی
خجالتی بودن با بیاطلاعات بودن نسبت به مسائلِ داستاندار خیلی فرق داره -
نوشتهشده در ۲۹ مرداد ۱۴۰۳، ۲۱:۳۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@M-Shajarian
این قافله ی عمر عجب میگذرد
این قافله ی عمر عجب میگذرد
دریاب دمی که با طرب میگذرد که با طرب میگذرد
ساقی، ساقی، غم فردای حریفان چه خوری
پیش آر پیاله را، پیش آر پیاله را، که شب میگذرد -
پرستو بابایی چت؟
Blue28
حتی چت -
نوشتهشده در ۲۹ مرداد ۱۴۰۳، ۲۱:۳۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
من از لحظهٔ دانشجو شدنم بابام دیگه کاریم نداشت.
یعنی فکر کن مثلا تا شب قبلش باید تا قبل هشت برمیگشتم خونه.
از شبی که دانشجو شدم دیگه کسی کاریم نداشت. -
نوشتهشده در ۲۹ مرداد ۱۴۰۳، ۲۱:۳۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
ی زمانی بود باید ۱۰ شب میخوابیدم
فرار از زندان ۱۱ شروع میشد
صبر میکردم ۱۱ شه
بعد با آبجیم یواشکی نگاه میکزدیم
قدرت شنواییمون چن برابر میشد
چون همینکخ صدای قلنج پای بابامو موقع پاشدن میشنیدم میدویدیم رو تخت -
جامعه گرگه نسترن
حواست باشه@danial-hosseiny در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
جامعه گرگه نسترن
حواست باشههمین دیگه
من مادرم میگه همیشه ،میگه زیادی ساده ای
یکی از دلایلی که میگه شهرستان نرو همینه چون زیاد تو جامعه نبودم -
Blue28
حتی چتنوشتهشده در ۲۹ مرداد ۱۴۰۳، ۲۱:۳۱ آخرین ویرایش توسط انجام شدهپرستو بابایی خب منم
حتا حصوریم همینم حتا الان
-
نوشتهشده در ۲۹ مرداد ۱۴۰۳، ۲۱:۳۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
یه شب حتی دوازده رفتم بیرون سه برگشتم گفتم امشب دیگه تیکه بزرگم گوشمه. بازم کسی کاریم نداشت.
-
نوشتهشده در ۲۹ مرداد ۱۴۰۳، ۲۱:۳۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
واقعا عجیب شدن دیگه
-
@M-Shajarian
این قافله ی عمر عجب میگذرد
این قافله ی عمر عجب میگذرد
دریاب دمی که با طرب میگذرد که با طرب میگذرد
ساقی، ساقی، غم فردای حریفان چه خوری
پیش آر پیاله را، پیش آر پیاله را، که شب میگذرد -
نوشتهشده در ۲۹ مرداد ۱۴۰۳، ۲۱:۳۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
خوش بحالت دانیال حسینی
-
نوشتهشده در ۲۹ مرداد ۱۴۰۳، ۲۱:۳۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهاین پست پاک شده!
-
پرستو بابایی
خجالتی بودن با بیاطلاعات بودن نسبت به مسائلِ داستاندار خیلی فرق داره@danial-hosseiny در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
پرستو بابایی
خجالتی بودن با بیاطلاعات بودن نسبت به مسائلِ داستاندار خیلی فرق دارهاستاد کلاس فشرده میزارین تا شروع دانشگاه؟
-
نوشتهشده در ۲۹ مرداد ۱۴۰۳، ۲۱:۳۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
حتی شب یلدای پارسال به مامانم گفتم بچهها دورهمی مهمونی گرفتن من شب میمونم اصفهان... گفتم حالا کم کم پیام میده یکم از خجالتم درمیاد، گفت باشه.
-
نوشتهشده در ۲۹ مرداد ۱۴۰۳، ۲۱:۳۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
خلاصه که فکر میکنم وقتی دانشجو شدم تازه بزرگ شدم
-
حتی شب یلدای پارسال به مامانم گفتم بچهها دورهمی مهمونی گرفتن من شب میمونم اصفهان... گفتم حالا کم کم پیام میده یکم از خجالتم درمیاد، گفت باشه.
نوشتهشده در ۲۹ مرداد ۱۴۰۳، ۲۱:۳۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده@danial-hosseiny هعیعیعیعیعی
-
نوشتهشده در ۲۹ مرداد ۱۴۰۳، ۲۱:۳۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@M-Shajarian
اینو معین اول آهنگ من از راه اومدم میخونه
خیلی خوبه اینجوری که یه شاعر بزرگ یه شعری خونده بعد یه خواننده بزرگ هم میاد اونو اجرا میکنه به صورت آهنگ یا دکلمه -
نوشتهشده در ۲۹ مرداد ۱۴۰۳، ۲۱:۳۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
Blue28
دانیال حسینی جنگیده است. زیاد.