Skip to content
  • دسته‌بندی‌ها
  • 0 نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
  • جدیدترین پست ها
  • برچسب‌ها
  • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
  • دوره‌های آلاء
  • گروه‌ها
  • راهنمای آلاخونه
    • معرفی آلاخونه
    • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
    • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
    • استفاده از ابزارهای ادیتور
    • معرفی گروه‌ها
    • لینک‌های دسترسی سریع
پوسته‌ها
  • Light
  • Cerulean
  • Cosmo
  • Flatly
  • Journal
  • Litera
  • Lumen
  • Lux
  • Materia
  • Minty
  • Morph
  • Pulse
  • Sandstone
  • Simplex
  • Sketchy
  • Spacelab
  • United
  • Yeti
  • Zephyr
  • Dark
  • Cyborg
  • Darkly
  • Quartz
  • Slate
  • Solar
  • Superhero
  • Vapor

  • Default (بدون پوسته)
  • بدون پوسته
بستن
Brand Logo

آلاخونه

  • سوال یا موضوع جدیدی بنویس

  • سوال مشاوره ای
  • سوال زیست
  • سوال ریاضی
  • سوال فیزیک
  • سوال شیمی
  • سایر
  1. خانه
  2. بحث آزاد
  3. غیر درسی
  4. هرچی تودلته بریز بیرون۶
هرچی تودلته بریز بیرون۶
JuDiJ
به نام خداوند بخشنده مهربان سلام ...اینجا از هرچی اذیتتون میکنه بگید وبزارین تخلیه شین...از موانع درس خوندنتون بگید تاباهم براش راه حل پیداکنیم....برعکس از خوشحالی هاتون هم بگید...از چیز هایی بگید که باعث شده باعلاقه وقتتون رو صرف مطالعه کنید...موفق باشید وامیدوارم تاروز کنکور کلی اتفاقای خوب براتون بیفته که شمارو به سمت پیروزی ببره... رعایت قوانین تاپیک برای همه الزامی می باشد بحث سیاسی، اعتقادی و تنش زا ممنوع پرسیدن سوال درسی و مشاوره ای ممنوع پرهیز از توهین و بی احترامی و استفاده از الفاظ نامناسب پرهیز از قرار دادن متن ، آهنگ و... با محتوای نامناسب مواظب شوخی هاتون باشید هر شوخی مناسب محیط انجمن نیست همه ی گویش ها و زبان ها برای همه ما آلایی ها با ارزش هستند پس برای احترام به هم فقط فارسی صحبت کنید سبز باشید و سربلند
غیر درسی
| گالری روح نواز🫀✨ |
AinoorA
سلااامممم هممون گاهی عکس هایی رو میبینیم که شادی برای قلبمون به همراه دارن گاهی بعضی عکسا یادآور یه خاطره خوبن بعضی عکسا خنده روی لبمون میارن و بعضی اشک تو چشامون... بعضی عکسا یادآور آدم هایی هستن که دوستشون داریم بنظر عکسا روح دارن و حسشون به ما منتقل میشه... بعضیاشون خیلی کیوت و با نمکن بعضیاشون غمگینن بعضیا بی حس و بی حالن بعضیا خیلیی شادن اینجا گالریِ عکسایی ک دوسشون داریم یا یه چیزی رو برامون زنده میکنن دوست داشتین یه متن خوشگلم زیرش بنویسین.. دعوت میکنم از : @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @بچه-های-تجربی-کنکور-1402 @بچه-های-تجربی-کنکور-1401 @ریاضیا @تجربیا @انسانیا @بچه-های-تجربی-کنکور-1403 (شما یه سر کوچولو بزنین کافیه خوشحال میشیم) و هر کس دیگه ای که دوست داره شرکت کنه منتظر عکس های زیباتون هستم
غیر درسی
شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم
mriawM
سلام دوستااااااااان این تاپیک واسه اینه که تا میتونیم شاد باشیم،هرکی از درس خسته شد یا چیز دیگه،واسه زنگ تفریح بیاد اینجا شاد بشه انرژی بگیره،جوک یا سوتی های خنده دار یا هرچیز خنده دار دیگه رو اینجا بنویسیم :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes:
غیر درسی
موسیقی کده🎵
MmdasnM
از نظر من موسیقیای خوب و آروم میتونن خیلی رو تمرکز تاثیر بزارن موسیقی های خوبتون رو اینجا به اشتراک بزارید تا بقیه هم ازش لذت ببرن
غیر درسی
پیرِ طوس
mr.vinyzoM
Topic thumbnail image
غیر درسی
قشنگ‌ترین تعریف
S.daniyal hosseinyS
بیاید بگید ببینم قشنگ‌ترین تعریفی که تاحالا یه شخصی ازتون کرده چی بوده؟ (امیدوارم تاپیکش پر از جملات جذابِ ذوق‌دار بشه) @دانش-آموزان-آلاء @فارغ-التحصیلان-آلاء
غیر درسی
ساز کده 🎵🎸
Hamed.sH
تو این تایپک هر کی هر سازی رو که بلده اگه دوست داشت اجرا کنه و به اشتراک بزاره تا بتونیم ازش لذت ببریم 🪕🪗 من خودم به شخصا سه تار کار می کنم 🪕 @دانش-آموزان-آلاء
غیر درسی
انجمن انیمه ای :>
Michael VeyM
هاعیییییی به هممه برین تو chat gpt و یه عکس از خودتون رو آپلود کنین و زیرش بنویسین: restyle image in studio ghibli style keep all details بعدشم نتیجه رو بفرستین اینجا تا ببینیم هر کدوممون چه شکلییم @فارغ-التحصیلان-آلاء @دانش-آموزان-آلاء @تجربیا @ریاضیا @انسانیا
غیر درسی
سمیئویک اسید
mr.vinyzoM
سلام سلام سلام سلام Your browser does not support the audio element. از اونجا که الانا تو مجازی و واقعیت کار های سم زیاد میبینیم و دیدم جاشون تو الاخونه خالیه این تاپیکو ترتیب دادم شما میتونین کلیپ های سمتون یا خاطرات اسیدیتون رو اینجا بفرستین و باهم و کنار هم فیض ببریم ایشالا که نترکیم صلوات.. ... اعاااا راستی داشت یادم میرفت که بگم هیچ جا بدون قانون نمیشه پس شمایی که اینجایین، بیاین پیشنهاداتونو برای قانون های این تاپیک بدین تا باهم تنظیمش کنیم... سمدونی جالبی میشه.... اهاااا اهالی فن بفرمایید: @Reza-H @_Narges @پرستو-بابایی @ABR_DJ @Ainoor @Zahra-HD @نویسنده-کوچولو @officer-k _k @آدمک @erfanyy @M-Shajarian @Hhh-Hh Hh @f-nalist @Soniaaa @Ay @ariana-a @مآهور @khanoomi و هرکی که چیزی تو چندته داره ....
غیر درسی
پز نیست سبک زندگیمه🫡
AinoorA
سلاام خب پیرو این ژانر جدید شوخی با آقای گلزار منم تصمیم گرفتم این تاپیک رو بزنم میتونین از کارایی که میکنین چه ساده ، بامزه ، ادایی‌، سالم و... باشه عکس بزارین و ما را با خود آشنا کنید منتظرتون هستیم @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @دانش-آموزان-آلاء @فارغ-التحصیلان-آلاء @دوازدهم @یازدهم @دهم @تجربیا @ریاضیا @انسانیا @دانشجویان-پیراپزشکی @دانشجویان-پزشکی @دانشجویان-مهندسی (آکیتو)
غیر درسی
آواز🎼🎧
M.ShajarianM
این تاپیک صرفا برای تجمیع قطعات ضبط شده ای هستش که در موسیقی کده و تودلی پراکنده ان و به توصیه یکی از دوستان تصمیم گرفتم با نهایت احترام به همه شما حضرات، تاپیک رو ایجاد کنم.. اگر دوست عزیزی هم صدای خوبشون رو خواستن به اشتراک بزارن، شایق ایم به شنیدن
غیر درسی
شارژ فرستادن چیکارش کنم؟
Fateme Sh 0F
سلام بچه ها یکی یه مقدار زیاد شارژ فرستاده رو خط من اون شماره رو فقط داداشم ومامان و بابام دارن که هیچ کدوم نفرستادن زنگ زدم همراه اول میگه ممکنه اونی که فرستاده تماس بگیره باهاتون یه بار میگم بیخیال میخواست اشتباه نکنه دوباره میگم شاید یه ادم فقیری واسه تحصیل بچش میخواسته حالا چیکارش کنم؟ تا حالا هم کسی تماس نگرفته باهام اگه کسی میتونه کمک کنه ممنون میشم
غیر درسی
کیمیاگر
M
Topic thumbnail image
غیر درسی
کاف‍ــه می‍ـــم♡
sandiiiiS
سلام به یاران ج‍ــان به %(#ff00ff)[ک‍ـــافه می‍ـــم] خوش اومدین.. توی انجمن جای همچین تاپیکی خالی بود دعوتتون میکنم که اینجا %(#00ffff)[مت‍ــن های ادب‍ــی] بفرستین ما نمیتونستیم توی تاپیک شع‍ــردانه متن ادبی بفرستیم توی تاپیک خ‌ــــودنویس هم نمیتونستیم چون مخصوص دست نوشته های خودمونه و توی تاپیک هرچی تودلته بریز بیرون هم نوشته ها گم میشدن همگی خوش اومدین.. %(#0000ff)[اسپم ممنوعه] و اینکه از مدیر عزیز هم درخواست دارم که تاپیک رو قفل نکنن @M-an %(#7f7fff)[_________________________________] خب خب دعوت میکنم از : @خانوم @dlrm @اکالیپتوس @revival @گونش @Saahaar @sheyda-fkh @دانش-آموزان-آلاء @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
غیر درسی
صفحه آرایی_ورد
بابونــــهب
سلام روزتون بخیر. یک کتاب رو باید گروهی تایپ کنیم و جمع بندی مطالب به عهده منه میخوام بدونم برنامه ای، آموزشی، تجربه ای که بتونه کمکم کنه یه کار تمیز درست کنم وجود داره؟ حتی هوش مصنوعی ممنون میشم اگه میدونید بگید @دانش-آموزان-آلاء @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @دانشجویان-درس-خون @دانشجویان-مهندسی @دانشجویان-پزشکی
غیر درسی
♥شعردانه♥
banooB
درود آلایی های خوب راستش من این تاپیک رو مکمل تاپیک قرابت میدونم برای همین امیدوارم اینجا هم حضور پر رنگی داشته باشین و حس خوبی رو از طریق شعر به هم انتقال بدیم .پیشاپیش از همراهی تون سپاسگزارم با احترام بانو پ ن : %(#ff0000)[اینجا فقط شعر بنویسید نه متن ادبی] @دانش-آموزان-آلاء @خیرین-کوچک-دریا-دل
غیر درسی
کمک برای دور زدن محدودیت روزانه چت جی پی تی
Love FistL
سلام نیاز به کمک دارم آیا راهکاری دارین که بشه از Chat-gpt به طور نامحدود( پریمیوم) ولی رایگان استفاده کرد؟
غیر درسی
✨ روز بزرگداشت شیخِ اجلّ ســعدی ✨
ForuharF
Topic thumbnail image
غیر درسی
دسکتاپ و والپیپر
D
سلام به همه. دوست داشتید والپیپر، تم گوشی/کامپیوتر، و اسکرین شات از دسکتاپتون رو اینجا به اشتراک بذارید.
غیر درسی
دلی♡
wanderingW
دیدی دوسداری یه اتفاقی بی افته یه زندگی متفاوت داشته باشه یه دوره از زندگیت یه راهی رو انتخاب کردی و الان دوس داری برگردی و انتخابش نکنی میگی کاش این کارو نکرده بودم! کاش این تصمیم رو نگرفته بودم و یا کاش فلان کارو میکردم🫠 و ته ذهنت یه گوشه ای یه رویایی داری یه رویا از یه زندگی ایده‌آل اون زندگی ایده آل همیجوری کشکی نرفته اونجا هیچ فکری هیچ طرز نگرشی هیچ احساسی همینجوری و بی دلیل بوجود نیومده برای هر یه چیز خوبی که اون زندگی داره یه بار یه جای از زندگی چیزی رو تجربه کردی که باعث شده اون زیبایی رو بخوای در واقع متوجه اون بشی و الا تا تجربه نکرده بودی حتی از وجود همچنین چیزی بیخبر بودی تا بی پولی رو تجربه نکرده باشی قدر پولدار بودن رو نمیدونی تا خونه حیاط دار داشته باشی توی اون زندگی ایده‌آل خونه حیاط دار جایی خاصی نداره تا حسرت چیزی رو نداشته باشی نمیتونی زندگی بدون اون حسرت رو آرزو کنی یه چیز بخوام ازت؟ فکر کن وسط اون زندگی ایده‌آلی و اونجا تماما برای توعه فقط یه چیزی که هست اینه که تجربیات و احساسات و افکاری که الان داری رو اونجا نداری فکر میکنی چه فرقی با الانت داره خیلی خوشحال تری؟ تویی که تجربه خونه بدون حیاط رو نداشتی بخاطر اینکه الان خونه ای که توشی یه حیاط خیلی زیبایی داره چقدر خوشحالی؟ نمیگم ناراضی هستی احتمالا خیاطتتون رو دوس داری ولی اون شوق داشتنش رو دیگه نداری( البته که این فقط یه مثل خیلی کوچیکیه) در عوضش رنگ خواسته هات عوض میشه تا تشنگی رو تجربه نکنیم قدر ابو تا شکست رو تجربه نکنیم قدر پیروزی رو و و خلاصه قدر چیزایی که میخواییم رو بدونیم چون برای اینکه اینا بوجود بیان کم رنج و سختی و کاستی کشیده نشده و اینکه کاش اینجوری میشد هم زیاد نگیم حکمت اینکه اون اتفاق افتاد اینه که الان چیزی واسه خواستن هدفی برای زندگی عیبی برای درست کردن ..دلیلی برای فردا صبح بیدار شدن داری اون زندگی رویایی یکی دیگه از دلایلی که اونجا.. یه گوشه از ذهن من و تو هست هم اینه که بدستش بیاری.. تلاش کنی تا بدستش بیاری چیزی که در موردش حرف میزنم ممکنه یه احساس باشه که میخوای داشته باشی یه زندگی لوکس/ساده ای باشه که میخوای داشته باشی یه نوع حرف زدن راه رفتن و حتی تفکری باشه که دوس داری ایجادش کنی باید اون زندگی رو برای خودت درست کنی و نگی ای کاش فلان کارو نمیکردم/یا میکردم چون هیچ سمانه ای جز اونی الان اینجاست و داره این متن رو مینویسه، لایق زندگی ایده‌آلی که الان میخواد داشته باشه، نیست میفهمی که چی میگم؟ این چیزی بود که من از کتاب کتابخانه نیمه شب یاد گرفتم ♡ البته کامل برداشت شخصی من بود و چقدر بهش نیاز داشتم... دوس داشتم این نوشته رو مثل هزاران حرفی که داشتم و بیانش نکردم، پاکش کنم ولی چون توی ایده‌آل من یه دختری هست که کمتر برای کارای خواسته و نکردش پشیمونه.(نه الانی که کلی حرف نزده و پشیمونی بابتشون رو داره) . پس همینجوری که هست میزارم اینجا بمونه یه قدمِ شده کوچولو ولی رو به جلو برای من:) شاید برای حتی یه نفر دیگه که گذرش افتاده اینجا و این نوشته رو خونده مفید باشه
غیر درسی

هرچی تودلته بریز بیرون۶

زمان بندی شده سنجاق شده قفل شده است منتقل شده غیر درسی
188.2k دیدگاه‌ها 172 کاربران 168.5k بازدیدها
  • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
  • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
  • بیشترین رای ها
پاسخ
  • پاسخ به عنوان موضوع
وارد شوید تا پست بفرستید
این موضوع پاک شده است. تنها کاربرانِ با حق مدیریت موضوع می‌توانند آن را ببینند.
  • پرستو باباییپ آفلاین
    پرستو باباییپ آفلاین
    پرستو بابایی
    فارغ التحصیلان آلاء
    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
    #45283

    :))))

    صَبر برای ما ی‍ـک گزینه نبود.. تنها راهِ چـاره بـود!(:

    1 پاسخ آخرین پاسخ
    0
    • AkitoA آفلاین
      AkitoA آفلاین
      Akito
      فارغ التحصیلان آلاء دانشجویان مهندسی
      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
      #45284

      این افسرا نباید توبیخ شن؟
      ما اگه ۳۰ ثانیه دیر کنیم دیگه آزمون نمیگیرن
      ولی اونا میتونن هرچقدر که بخوان دیر بیان...

      w.gif

      1 پاسخ آخرین پاسخ
      2
      • AkitoA آفلاین
        AkitoA آفلاین
        Akito
        فارغ التحصیلان آلاء دانشجویان مهندسی
        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
        #45285

        عه اومدش

        w.gif

        1 پاسخ آخرین پاسخ
        1
        • AkitoA آفلاین
          AkitoA آفلاین
          Akito
          فارغ التحصیلان آلاء دانشجویان مهندسی
          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
          #45286

          دوتا ماشین کامل بدون من پر شد
          هعی دنیا

          w.gif

          1 پاسخ آخرین پاسخ
          2
          • officer kO officer k

            Sachli
            خوبم
            تو چطوری؟ =))
            اوضاع خوبه؟ =))

            SachliS آفلاین
            SachliS آفلاین
            Sachli
            نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
            #45287

            officer k در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:

            Sachli
            خوبم
            تو چطوری؟ =))
            اوضاع خوبه؟ =))

            خداروشکر که خوبی
            سطحیش خوبم شکرخدا😂
            عمیق عمیقش؟! میگذره خداروشکر😂
            اوضاع؟ معلق در هوا، مونده بین زمین و آسمون تا نتایج بیاد😂

            officer kO 1 پاسخ آخرین پاسخ
            1
            • AkitoA آفلاین
              AkitoA آفلاین
              Akito
              فارغ التحصیلان آلاء دانشجویان مهندسی
              نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
              #45288

              چه آزمون مسخره ای
              فقط پارک دوبل گرفت ازشون:/
              قشنگ معلومه حوصله ندارن و می‌خوان سریع قبول یا رد کنن

              w.gif

              نقطهن 1 پاسخ آخرین پاسخ
              3
              • S.daniyal hosseinyS آفلاین
                S.daniyal hosseinyS آفلاین
                S.daniyal hosseiny
                نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                #45289

                یه روزی فرار می‌کنیم
                وقتی شده صبرت تموم
                وقتی دیدی کردی همه
                جوونیتو پاشون حروم
                سحر بیدارت می‌کنم
                بت می‌دم خورشیدو نشون
                می‌دونم راه دوره و سخت
                می‌خریم سختیشو به جون

                «گلی نمانده خودت گل باش»

                Blue28B 1 پاسخ آخرین پاسخ
                3
                • AkitoA Akito

                  چه آزمون مسخره ای
                  فقط پارک دوبل گرفت ازشون:/
                  قشنگ معلومه حوصله ندارن و می‌خوان سریع قبول یا رد کنن

                  نقطهن آفلاین
                  نقطهن آفلاین
                  نقطه
                  نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                  #45290

                  Akito اومدم بپرسم چی شد؟
                  هنوز سوار نشدی؟😂

                  AkitoA 1 پاسخ آخرین پاسخ
                  1
                  • S.daniyal hosseinyS S.daniyal hosseiny

                    یه روزی فرار می‌کنیم
                    وقتی شده صبرت تموم
                    وقتی دیدی کردی همه
                    جوونیتو پاشون حروم
                    سحر بیدارت می‌کنم
                    بت می‌دم خورشیدو نشون
                    می‌دونم راه دوره و سخت
                    می‌خریم سختیشو به جون

                    Blue28B آفلاین
                    Blue28B آفلاین
                    Blue28
                    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                    #45291

                    @danial-hosseiny
                    یه روزی فرار می‌کنیم
                    یه روزی که قلبته سرد
                    وقتی دیدی هیچ احدی
                    واسه زخمات کاری نکرد
                    سحر بیدارت می‌کنم
                    راه میوفتیم بی چمدون
                    نوبت ما هم می‌رسه
                    صبح می‌شه ما هم شبمون

                    آبیِ‌آسمان، چه‌غمگین‌است

                    1 پاسخ آخرین پاسخ
                    3
                    • نقطهن آفلاین
                      نقطهن آفلاین
                      نقطه
                      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                      #45292

                      گویا آکیتو سوار شده دیگه...

                      AkitoA 1 پاسخ آخرین پاسخ
                      1
                      • Michael VeyM آفلاین
                        Michael VeyM آفلاین
                        Michael Vey
                        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                        #45293

                        وای....
                        عجب قلقلیی درست کردممممم

                        ناتینگ برای گفتن

                        1 پاسخ آخرین پاسخ
                        1
                        • Michael VeyM آفلاین
                          Michael VeyM آفلاین
                          Michael Vey
                          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                          #45294

                          برنجم که گذاشتم بالا
                          قلقلی که امادست
                          نازخاتونم درست کردم
                          اوفیییییییی

                          ناتینگ برای گفتن

                          Blue28B 1 پاسخ آخرین پاسخ
                          2
                          • Michael VeyM آفلاین
                            Michael VeyM آفلاین
                            Michael Vey
                            نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                            #45295

                            ولی خودم هنوز صبحانه نخوردم🚶‍♀️😂😂

                            ناتینگ برای گفتن

                            1 پاسخ آخرین پاسخ
                            1
                            • Michael VeyM آفلاین
                              Michael VeyM آفلاین
                              Michael Vey
                              نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط Michael Vey انجام شده
                              #45296

                              وای گشنمه😂

                              ناتینگ برای گفتن

                              Blue28B 1 پاسخ آخرین پاسخ
                              1
                              • Michael VeyM Michael Vey

                                وای گشنمه😂

                                Blue28B آفلاین
                                Blue28B آفلاین
                                Blue28
                                نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                #45297

                                Michael Vey منم

                                آبیِ‌آسمان، چه‌غمگین‌است

                                1 پاسخ آخرین پاسخ
                                1
                                • Michael VeyM Michael Vey

                                  برنجم که گذاشتم بالا
                                  قلقلی که امادست
                                  نازخاتونم درست کردم
                                  اوفیییییییی

                                  Blue28B آفلاین
                                  Blue28B آفلاین
                                  Blue28
                                  نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                  #45298

                                  Michael Vey قلقلی و نازخاتون جیه

                                  آبیِ‌آسمان، چه‌غمگین‌است

                                  Michael VeyM 1 پاسخ آخرین پاسخ
                                  2
                                  • نقطهن آفلاین
                                    نقطهن آفلاین
                                    نقطه
                                    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                    #45299

                                    ولی امروز صبح که آزمون بود یدونه از آقایون سوار می‌کردن
                                    سه‌تا از خانوما
                                    در هر صورت اولی نمی‌شم

                                    1 پاسخ آخرین پاسخ
                                    1
                                    • S.daniyal hosseinyS آفلاین
                                      S.daniyal hosseinyS آفلاین
                                      S.daniyal hosseiny
                                      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                      #45300

                                      زندگی یک چمدان است که می‌آوری‌اش
                                      بار و بندیل سبک می‌کنی و می‌بری‌اش

                                      خودکشی، مرگ قشنگی که به آن دل بستم
                                      دستِ کم هر دو سه شب سیر به فکرش هستم

                                      گاه و بی‌گاه پُر از پنجره‌های خطرم
                                      به سَرم می‌زند این مرتبه حتما بپرم

                                      گاه و بی‌گاه شقیقه‌ست و تفنگی که منم
                                      قرص ماهی که تو باشی و پلنگی که منم

                                      چمدان دست تو و ترس به چشمان من است
                                      این غم انگیزترین حالت غمگین شدن است

                                      قبل رفتن دو سه خط فحش بده، داد بکش
                                      هی تکانم بده، نفرین کن و فریاد بکش

                                      قبل رفتن بگذار از تهِ دل آه شوم
                                      طوری از ریشه بکش ارّه که کوتاه شوم

                                      مثل سیگار، خطرناک‌ترین دودم باش
                                      شعله آغوش کنم، حضرت نمرودم باش

                                      مثل سیگار بگیرانم و خاکستر کن
                                      هر چه با من همه کردند از آن بدتر کن

                                      مثل سیگار تمامم کن و ترکم کن باز
                                      مثل سیگار تمامم کن و دورم انداز

                                      من خرابم بنشین، زحمت آوار نکش
                                      نفست باز گرفت این همه سیگار نکش

                                      آن به هر لحظهٔ تب دار تو پیوند، منم
                                      آنقدر داغ به جانم، که دماوند منم

                                      توله گرگی، که در اندیشهٔ شریانِ منی
                                      کاسه خونی، جگری سوخته مهمان منی

                                      چَشم بادام، دهان پسته، زبان شیر و شکر
                                      جام معجونِ مجسم شده این گرگ پدر

                                      تا مرا می‌نگرد قافیه را می‌بازم
                                      بازی منتهی العافیه را می‌بازم

                                      سیبِ سیب است، تَن انگیزهٔ هر آه منم
                                      رطب عرشِ نخیل او، قدِ کوتاه منم

                                      ماده آهوی چمن، هوبرهٔ سینه بلور
                                      قاب قوسِین دهن، شاپریه قلعهٔ دور

                                      مظهر جانِ پلنگم که به ماهی بندم
                                      و به جز ماه دل از عالم و آدم کندم

                                      ماهِ بیرون زده از کنگرهٔ پیرهنم
                                      نکند خیز برم پنجه به خالی بزنم

                                      خنده‌های نمکینت، تب دریاچهٔ قم
                                      بغض‌هایت رقمی سردتر از قرنِ اتم

                                      مویِ بَرهم زده‌ات، جنگل انبوه از دود
                                      و دو آتشکده در پیرهنت پنهان بود

                                      قصه‌های کهن از چشم تو آغاز شدند
                                      شاعران با لب تو قافیه پرداز شدند

                                      هر پسر بچه که راهش به خیابان تو خورد
                                      یک شبه مرد شد و یکّه به میدان زد و مُرد

                                      من تو را دیدم و آرام به خاک افتادم
                                      و «از آن روز که در بندِ توام آزادم»

                                      چشممان خورد به هم، صاعقه زد پلکم سوخت
                                      نیزه‌ای جمجمه‌ام را به گلوبند تو دوخت

                                      سَرَم انگار به جوش آمد و مغزم پوسید
                                      سرطانی شدم و مرگ لبم را بوسید

                                      دوزخِ نی شدم و شعله دواندم به تنت
                                      شعله پوشیدم و مشغولِ پدر سوختنت

                                      به خودم آمدم انگار تویی در من بود
                                      این کمی بیشتر از دل به کسی بستن بود

                                      پیش چشم همه از خویش یَلی ساخته‌ام
                                      پیش چشمان تو اما سپر انداخته ام

                                      ناگهان دشنه به پشت آمد و تا بیخ نشست
                                      ماه من روی گرفت و سر مریخ نشست

                                      آسِ در مشتِ مرا لاشخوران قاپ زدند
                                      کرکسان قاعده را از همه بهتر بلدند

                                      چایِ داغی که دلم بود به دستت دادم
                                      آنقدر سرد شدم، از دهنت افتادم

                                      و زمینی که قسم خورد شکستم بدهد
                                      و زمان چَنبره زد کار به دستم بدهد

                                      تو نباشی من از آیندهٔ خود پیرترم
                                      از خر زخمیِ ابلیس زمین‌گیرترم

                                      تو نباشی من از اعماق غرورم دورم
                                      زیر بی‌رحم‌ترین زاویهٔ ساطورم

                                      تو نباشی من و این پنجره‌ها هم زردیم
                                      شاید آخر سرِ پاییز توافق کردیم

                                      هر کسی شعله شد و داغ به جانم زد و رفت
                                      من تو را تو... دهنه روی دهانم زد و رفت

                                      همهٔ شهر مهیاست، مبادا که تو را
                                      آتش معرکه بالاست، مبادا که تو را

                                      این جماعت همه گرگند، مبادا که تو را
                                      پی یک شام بزرگند، مبادا که تو را

                                      دانه و دام زیاد است، مبادا که تو را
                                      مرد بد نام زیاد است، مبادا که تو را

                                      پشت دیوار نشسته‌اند، مبادا که تو را
                                      نا نجیبان همه هستند، مبادا که تو را

                                      تا مبادا که تو را، باز مبادا که تو را
                                      پرده بر پنجره انداز، مبادا که تو را

                                      دل به دریا زده‌ای پهنه سراب است نرو
                                      برف و کولاک زده راه خراب است نرو

                                      بی‌تو من با بدن لخت خیابان چه کنم
                                      با غم انگیزترین حالت تهران چه کنم

                                      بی‌تو پتیارهٔ پاییز مرا می‌شکند
                                      این شب وسوسه انگیز مرا می‌شکند

                                      بی‌تو بی‌کار و کسم، وسعت پشتم خالی‌ست
                                      گل تو باشی من مفلوک دو مشتم خالی‌ست

                                      بی تو تقویم، پر از جمعهٔ بی‌حوصله‌هاست
                                      و جهان مادر آبستن خط فاصله‌هاست

                                      پسری خیر ندیده‌م که دگر شک دارم
                                      بعد از این هم به دعاهای پدر شک دارم

                                      می‌پرم، دلهره کافی‌ست خدایا تو ببخش
                                      خودکشی دست خودم نیست، خدایا تو ببخش

                                      «گلی نمانده خودت گل باش»

                                      S.daniyal hosseinyS Blue28B 2 پاسخ آخرین پاسخ
                                      5
                                      • S.daniyal hosseinyS S.daniyal hosseiny

                                        زندگی یک چمدان است که می‌آوری‌اش
                                        بار و بندیل سبک می‌کنی و می‌بری‌اش

                                        خودکشی، مرگ قشنگی که به آن دل بستم
                                        دستِ کم هر دو سه شب سیر به فکرش هستم

                                        گاه و بی‌گاه پُر از پنجره‌های خطرم
                                        به سَرم می‌زند این مرتبه حتما بپرم

                                        گاه و بی‌گاه شقیقه‌ست و تفنگی که منم
                                        قرص ماهی که تو باشی و پلنگی که منم

                                        چمدان دست تو و ترس به چشمان من است
                                        این غم انگیزترین حالت غمگین شدن است

                                        قبل رفتن دو سه خط فحش بده، داد بکش
                                        هی تکانم بده، نفرین کن و فریاد بکش

                                        قبل رفتن بگذار از تهِ دل آه شوم
                                        طوری از ریشه بکش ارّه که کوتاه شوم

                                        مثل سیگار، خطرناک‌ترین دودم باش
                                        شعله آغوش کنم، حضرت نمرودم باش

                                        مثل سیگار بگیرانم و خاکستر کن
                                        هر چه با من همه کردند از آن بدتر کن

                                        مثل سیگار تمامم کن و ترکم کن باز
                                        مثل سیگار تمامم کن و دورم انداز

                                        من خرابم بنشین، زحمت آوار نکش
                                        نفست باز گرفت این همه سیگار نکش

                                        آن به هر لحظهٔ تب دار تو پیوند، منم
                                        آنقدر داغ به جانم، که دماوند منم

                                        توله گرگی، که در اندیشهٔ شریانِ منی
                                        کاسه خونی، جگری سوخته مهمان منی

                                        چَشم بادام، دهان پسته، زبان شیر و شکر
                                        جام معجونِ مجسم شده این گرگ پدر

                                        تا مرا می‌نگرد قافیه را می‌بازم
                                        بازی منتهی العافیه را می‌بازم

                                        سیبِ سیب است، تَن انگیزهٔ هر آه منم
                                        رطب عرشِ نخیل او، قدِ کوتاه منم

                                        ماده آهوی چمن، هوبرهٔ سینه بلور
                                        قاب قوسِین دهن، شاپریه قلعهٔ دور

                                        مظهر جانِ پلنگم که به ماهی بندم
                                        و به جز ماه دل از عالم و آدم کندم

                                        ماهِ بیرون زده از کنگرهٔ پیرهنم
                                        نکند خیز برم پنجه به خالی بزنم

                                        خنده‌های نمکینت، تب دریاچهٔ قم
                                        بغض‌هایت رقمی سردتر از قرنِ اتم

                                        مویِ بَرهم زده‌ات، جنگل انبوه از دود
                                        و دو آتشکده در پیرهنت پنهان بود

                                        قصه‌های کهن از چشم تو آغاز شدند
                                        شاعران با لب تو قافیه پرداز شدند

                                        هر پسر بچه که راهش به خیابان تو خورد
                                        یک شبه مرد شد و یکّه به میدان زد و مُرد

                                        من تو را دیدم و آرام به خاک افتادم
                                        و «از آن روز که در بندِ توام آزادم»

                                        چشممان خورد به هم، صاعقه زد پلکم سوخت
                                        نیزه‌ای جمجمه‌ام را به گلوبند تو دوخت

                                        سَرَم انگار به جوش آمد و مغزم پوسید
                                        سرطانی شدم و مرگ لبم را بوسید

                                        دوزخِ نی شدم و شعله دواندم به تنت
                                        شعله پوشیدم و مشغولِ پدر سوختنت

                                        به خودم آمدم انگار تویی در من بود
                                        این کمی بیشتر از دل به کسی بستن بود

                                        پیش چشم همه از خویش یَلی ساخته‌ام
                                        پیش چشمان تو اما سپر انداخته ام

                                        ناگهان دشنه به پشت آمد و تا بیخ نشست
                                        ماه من روی گرفت و سر مریخ نشست

                                        آسِ در مشتِ مرا لاشخوران قاپ زدند
                                        کرکسان قاعده را از همه بهتر بلدند

                                        چایِ داغی که دلم بود به دستت دادم
                                        آنقدر سرد شدم، از دهنت افتادم

                                        و زمینی که قسم خورد شکستم بدهد
                                        و زمان چَنبره زد کار به دستم بدهد

                                        تو نباشی من از آیندهٔ خود پیرترم
                                        از خر زخمیِ ابلیس زمین‌گیرترم

                                        تو نباشی من از اعماق غرورم دورم
                                        زیر بی‌رحم‌ترین زاویهٔ ساطورم

                                        تو نباشی من و این پنجره‌ها هم زردیم
                                        شاید آخر سرِ پاییز توافق کردیم

                                        هر کسی شعله شد و داغ به جانم زد و رفت
                                        من تو را تو... دهنه روی دهانم زد و رفت

                                        همهٔ شهر مهیاست، مبادا که تو را
                                        آتش معرکه بالاست، مبادا که تو را

                                        این جماعت همه گرگند، مبادا که تو را
                                        پی یک شام بزرگند، مبادا که تو را

                                        دانه و دام زیاد است، مبادا که تو را
                                        مرد بد نام زیاد است، مبادا که تو را

                                        پشت دیوار نشسته‌اند، مبادا که تو را
                                        نا نجیبان همه هستند، مبادا که تو را

                                        تا مبادا که تو را، باز مبادا که تو را
                                        پرده بر پنجره انداز، مبادا که تو را

                                        دل به دریا زده‌ای پهنه سراب است نرو
                                        برف و کولاک زده راه خراب است نرو

                                        بی‌تو من با بدن لخت خیابان چه کنم
                                        با غم انگیزترین حالت تهران چه کنم

                                        بی‌تو پتیارهٔ پاییز مرا می‌شکند
                                        این شب وسوسه انگیز مرا می‌شکند

                                        بی‌تو بی‌کار و کسم، وسعت پشتم خالی‌ست
                                        گل تو باشی من مفلوک دو مشتم خالی‌ست

                                        بی تو تقویم، پر از جمعهٔ بی‌حوصله‌هاست
                                        و جهان مادر آبستن خط فاصله‌هاست

                                        پسری خیر ندیده‌م که دگر شک دارم
                                        بعد از این هم به دعاهای پدر شک دارم

                                        می‌پرم، دلهره کافی‌ست خدایا تو ببخش
                                        خودکشی دست خودم نیست، خدایا تو ببخش

                                        S.daniyal hosseinyS آفلاین
                                        S.daniyal hosseinyS آفلاین
                                        S.daniyal hosseiny
                                        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                        #45301

                                        @danial-hosseiny در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:

                                        زندگی یک چمدان است که می‌آوری‌اش
                                        بار و بندیل سبک می‌کنی و می‌بری‌اش

                                        خودکشی، مرگ قشنگی که به آن دل بستم
                                        دستِ کم هر دو سه شب سیر به فکرش هستم

                                        گاه و بی‌گاه پُر از پنجره‌های خطرم
                                        به سَرم می‌زند این مرتبه حتما بپرم

                                        گاه و بی‌گاه شقیقه‌ست و تفنگی که منم
                                        قرص ماهی که تو باشی و پلنگی که منم

                                        چمدان دست تو و ترس به چشمان من است
                                        این غم انگیزترین حالت غمگین شدن است

                                        قبل رفتن دو سه خط فحش بده، داد بکش
                                        هی تکانم بده، نفرین کن و فریاد بکش

                                        قبل رفتن بگذار از تهِ دل آه شوم
                                        طوری از ریشه بکش ارّه که کوتاه شوم

                                        مثل سیگار، خطرناک‌ترین دودم باش
                                        شعله آغوش کنم، حضرت نمرودم باش

                                        مثل سیگار بگیرانم و خاکستر کن
                                        هر چه با من همه کردند از آن بدتر کن

                                        مثل سیگار تمامم کن و ترکم کن باز
                                        مثل سیگار تمامم کن و دورم انداز

                                        من خرابم بنشین، زحمت آوار نکش
                                        نفست باز گرفت این همه سیگار نکش

                                        آن به هر لحظهٔ تب دار تو پیوند، منم
                                        آنقدر داغ به جانم، که دماوند منم

                                        توله گرگی، که در اندیشهٔ شریانِ منی
                                        کاسه خونی، جگری سوخته مهمان منی

                                        چَشم بادام، دهان پسته، زبان شیر و شکر
                                        جام معجونِ مجسم شده این گرگ پدر

                                        تا مرا می‌نگرد قافیه را می‌بازم
                                        بازی منتهی العافیه را می‌بازم

                                        سیبِ سیب است، تَن انگیزهٔ هر آه منم
                                        رطب عرشِ نخیل او، قدِ کوتاه منم

                                        ماده آهوی چمن، هوبرهٔ سینه بلور
                                        قاب قوسِین دهن، شاپریه قلعهٔ دور

                                        مظهر جانِ پلنگم که به ماهی بندم
                                        و به جز ماه دل از عالم و آدم کندم

                                        ماهِ بیرون زده از کنگرهٔ پیرهنم
                                        نکند خیز برم پنجه به خالی بزنم

                                        خنده‌های نمکینت، تب دریاچهٔ قم
                                        بغض‌هایت رقمی سردتر از قرنِ اتم

                                        مویِ بَرهم زده‌ات، جنگل انبوه از دود
                                        و دو آتشکده در پیرهنت پنهان بود

                                        قصه‌های کهن از چشم تو آغاز شدند
                                        شاعران با لب تو قافیه پرداز شدند

                                        هر پسر بچه که راهش به خیابان تو خورد
                                        یک شبه مرد شد و یکّه به میدان زد و مُرد

                                        من تو را دیدم و آرام به خاک افتادم
                                        و «از آن روز که در بندِ توام آزادم»

                                        چشممان خورد به هم، صاعقه زد پلکم سوخت
                                        نیزه‌ای جمجمه‌ام را به گلوبند تو دوخت

                                        سَرَم انگار به جوش آمد و مغزم پوسید
                                        سرطانی شدم و مرگ لبم را بوسید

                                        دوزخِ نی شدم و شعله دواندم به تنت
                                        شعله پوشیدم و مشغولِ پدر سوختنت

                                        به خودم آمدم انگار تویی در من بود
                                        این کمی بیشتر از دل به کسی بستن بود

                                        پیش چشم همه از خویش یَلی ساخته‌ام
                                        پیش چشمان تو اما سپر انداخته ام

                                        ناگهان دشنه به پشت آمد و تا بیخ نشست
                                        ماه من روی گرفت و سر مریخ نشست

                                        آسِ در مشتِ مرا لاشخوران قاپ زدند
                                        کرکسان قاعده را از همه بهتر بلدند

                                        چایِ داغی که دلم بود به دستت دادم
                                        آنقدر سرد شدم، از دهنت افتادم

                                        و زمینی که قسم خورد شکستم بدهد
                                        و زمان چَنبره زد کار به دستم بدهد

                                        تو نباشی من از آیندهٔ خود پیرترم
                                        از خر زخمیِ ابلیس زمین‌گیرترم

                                        تو نباشی من از اعماق غرورم دورم
                                        زیر بی‌رحم‌ترین زاویهٔ ساطورم

                                        تو نباشی من و این پنجره‌ها هم زردیم
                                        شاید آخر سرِ پاییز توافق کردیم

                                        هر کسی شعله شد و داغ به جانم زد و رفت
                                        من تو را تو... دهنه روی دهانم زد و رفت

                                        همهٔ شهر مهیاست، مبادا که تو را
                                        آتش معرکه بالاست، مبادا که تو را

                                        این جماعت همه گرگند، مبادا که تو را
                                        پی یک شام بزرگند، مبادا که تو را

                                        دانه و دام زیاد است، مبادا که تو را
                                        مرد بد نام زیاد است، مبادا که تو را

                                        پشت دیوار نشسته‌اند، مبادا که تو را
                                        نا نجیبان همه هستند، مبادا که تو را

                                        تا مبادا که تو را، باز مبادا که تو را
                                        پرده بر پنجره انداز، مبادا که تو را

                                        دل به دریا زده‌ای پهنه سراب است نرو
                                        برف و کولاک زده راه خراب است نرو

                                        بی‌تو من با بدن لخت خیابان چه کنم
                                        با غم انگیزترین حالت تهران چه کنم

                                        بی‌تو پتیارهٔ پاییز مرا می‌شکند
                                        این شب وسوسه انگیز مرا می‌شکند

                                        بی‌تو بی‌کار و کسم، وسعت پشتم خالی‌ست
                                        گل تو باشی من مفلوک دو مشتم خالی‌ست

                                        بی تو تقویم، پر از جمعهٔ بی‌حوصله‌هاست
                                        و جهان مادر آبستن خط فاصله‌هاست

                                        پسری خیر ندیده‌م که دگر شک دارم
                                        بعد از این هم به دعاهای پدر شک دارم

                                        می‌پرم، دلهره کافی‌ست خدایا تو ببخش
                                        خودکشی دست خودم نیست، خدایا تو ببخش

                                        علیرضا آذر

                                        «گلی نمانده خودت گل باش»

                                        Blue28B 1 پاسخ آخرین پاسخ
                                        3
                                        • نقطهن نقطه

                                          Akito اومدم بپرسم چی شد؟
                                          هنوز سوار نشدی؟😂

                                          AkitoA آفلاین
                                          AkitoA آفلاین
                                          Akito
                                          فارغ التحصیلان آلاء دانشجویان مهندسی
                                          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                          #45302

                                          نقطه نه متاسفانه:/💔

                                          w.gif

                                          1 پاسخ آخرین پاسخ
                                          1
                                          پاسخ
                                          • پاسخ به عنوان موضوع
                                          وارد شوید تا پست بفرستید
                                          • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
                                          • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
                                          • بیشترین رای ها


                                          • 1
                                          • 2
                                          • 2263
                                          • 2264
                                          • 2265
                                          • 2266
                                          • 2267
                                          • 9407
                                          • 9408
                                          • درون آمدن

                                          • برای جستجو وارد شوید و یا ثبت نام کنید
                                          • اولین پست
                                            آخرین پست
                                          0
                                          • دسته‌بندی‌ها
                                          • نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
                                          • جدیدترین پست ها
                                          • برچسب‌ها
                                          • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
                                          • دوره‌های آلاء
                                          • گروه‌ها
                                          • راهنمای آلاخونه
                                            • معرفی آلاخونه
                                            • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
                                            • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
                                            • استفاده از ابزارهای ادیتور
                                            • معرفی گروه‌ها
                                            • لینک‌های دسترسی سریع