Skip to content
  • دسته‌بندی‌ها
  • 0 نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
  • جدیدترین پست ها
  • برچسب‌ها
  • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
  • دوره‌های آلاء
  • گروه‌ها
  • راهنمای آلاخونه
    • معرفی آلاخونه
    • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
    • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
    • استفاده از ابزارهای ادیتور
    • معرفی گروه‌ها
    • لینک‌های دسترسی سریع
پوسته‌ها
  • Light
  • Brite
  • Cerulean
  • Cosmo
  • Flatly
  • Journal
  • Litera
  • Lumen
  • Lux
  • Materia
  • Minty
  • Morph
  • Pulse
  • Sandstone
  • Simplex
  • Sketchy
  • Spacelab
  • United
  • Yeti
  • Zephyr
  • Dark
  • Cyborg
  • Darkly
  • Quartz
  • Slate
  • Solar
  • Superhero
  • Vapor

  • Default (بدون پوسته)
  • بدون پوسته
بستن
Brand Logo

آلاخونه

  • سوال یا موضوع جدیدی بنویس

  • سوال مشاوره ای
  • سوال زیست
  • سوال ریاضی
  • سوال فیزیک
  • سوال شیمی
  • سایر
  1. خانه
  2. بحث آزاد
  3. غیر درسی
  4. هرچی تودلته بریز بیرون۶
هرچی تودلته بریز بیرون7
M.anM
به نام خداوند بخشنده مهربان سلام ...اینجا از هرچی اذیتتون میکنه بگید وبزارین تخلیه شین...از موانع درس خوندنتون بگید تاباهم براش راه حل پیداکنیم....برعکس از خوشحالی هاتون هم بگید...از چیز هایی بگید که باعث شده باعلاقه وقتتون رو صرف مطالعه کنید...موفق باشید وامیدوارم تاروز کنکور کلی اتفاقای خوب براتون بیفته که شمارو به سمت پیروزی ببره... رعایت قوانین تاپیک برای همه الزامی می باشد بحث سیاسی، اعتقادی و تنش زا ممنوع پرسیدن سوال درسی و مشاوره ای ممنوع پرهیز از توهین و بی احترامی و استفاده از الفاظ نامناسب پرهیز از قرار دادن متن ، آهنگ و... با محتوای نامناسب مواظب شوخی هاتون باشید هر شوخی مناسب محیط انجمن نیست همه ی گویش ها و زبان ها برای همه ما آلایی ها با ارزش هستند پس برای احترام به هم فقط فارسی صحبت کنید سبز باشید و سربلند
غیر درسی
| گالری روح نواز🫀✨ |
A
سلااامممم هممون گاهی عکس هایی رو میبینیم که شادی برای قلبمون به همراه دارن گاهی بعضی عکسا یادآور یه خاطره خوبن بعضی عکسا خنده روی لبمون میارن و بعضی اشک تو چشامون... بعضی عکسا یادآور آدم هایی هستن که دوستشون داریم بنظر عکسا روح دارن و حسشون به ما منتقل میشه... بعضیاشون خیلی کیوت و با نمکن بعضیاشون غمگینن بعضیا بی حس و بی حالن بعضیا خیلیی شادن اینجا گالریِ عکسایی ک دوسشون داریم یا یه چیزی رو برامون زنده میکنن دوست داشتین یه متن خوشگلم زیرش بنویسین.. دعوت میکنم از : @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @بچه-های-تجربی-کنکور-1402 @بچه-های-تجربی-کنکور-1401 @ریاضیا @تجربیا @انسانیا @بچه-های-تجربی-کنکور-1403 (شما یه سر کوچولو بزنین کافیه خوشحال میشیم) و هر کس دیگه ای که دوست داره شرکت کنه منتظر عکس های زیباتون هستم
غیر درسی
چطور بعد از کنکور ذهنم را ریکاوری کردم؟ تجربه‌ای که شاید به دردتون بخوره
8
بعد از اینکه کنکور تموم شد، خیلی‌ها فکر می‌کنن مرحله سخت تمام شده و از فردا دوباره همه‌ چیز به حالت عادی برمی‌گرده. اما واقعیت برای من کاملاً متفاوت بود. درست از لحظه‌ای که از حوزه امتحانی بیرون اومدم، انگار یک خستگی سنگین چندماهه یک‌جا روی ذهنم فرو ریخت. نه می‌تونستم درست فکر کنم، نه تمرکز داشتم و نه حتی حوصله وارد شدن به بحث‌های انتخاب رشته، تخمین رتبه یا تحلیل نتیجه‌ها. چند روز اول سعی کردم خودم رو مجبور کنم سریع وارد روند تصمیم‌گیری بشم، اما هر بار ذهنم قفل می‌کرد. همین باعث شد بفهمم بدن و ذهنم نیاز به یک ریکاوری واقعی داره؛ چیزی که معمولاً در موردش صحبت نمی‌شه. ما ماه‌ها تحت فشار درس، آزمون، برنامه‌ریزی و استرس بودیم و طبیعی‌ه که سوئیچ کردن از این حالت به آرامش و تصمیم‌گیری منطقی، نیازمند یک فاصله‌گیری کوتاه باشه. برای همین تصمیم گرفتم چند روز رو به استراحت ذهنی اختصاص بدم. سوشال‌ها رو کمتر چک کردم، وارد بحث‌های پرتنش نشدم و حتی با دوستانی که هنوز درگیر تحلیل سؤال‌ها بودن کمتر صحبت کردم. در عوض کارهایی انجام دادم که سبک بودن: چند تا فیلم قدیمی که همیشه دوست داشتم ببینم، یک کتاب ساده، و حتی پیاده‌روی طولانی بدون هدف خاص. همین کارهای کوچک باعث شد ذهنم کمی از حالت درگیری مداوم بیرون بیاد. اما بیشترین تأثیر رو یک سفر دو روزه کوتاه داشت. نه سفر پرخرج، نه پیچیده—فقط یک تغییر محیط. فاصله گرفتن از فضای همیشگی باعث شد ذهنم از حالت اضطرار خارج بشه. تازه فهمیدم چقدر محیط یک‌نواخت باعث میشه ناخودآگاه درگیر افکار تکراری و استرس بشیم. در طول سفر حتی تلاش نکردم درباره انتخاب رشته فکر کنم، اما وقتی برگشتم، ذهنم آماده‌تر، آرام‌تر و منطقی‌تر شده بود. تصمیم‌گیری بعد از این چند روز ریکاوری خیلی راحت‌تر شد. حرفم اینه: اگه بعد از کنکور حس می‌کنین ذهنتون خسته، گیج یا بی‌حوصله‌س، این کاملاً طبیعیه. قبل از اینکه خودتون رو مجبور کنید وارد مرحله انتخاب رشته بشید، چند روز به ذهنتون فرصت بدید. برای بعضیا استراحت خونه کافیه، برای بعضیا دیدن دوستا، و برای بعضیا مثل من یک سفر کوتاه می‌تونه معجزه کنه. در آخر این تجربه رو نوشتم چون فکر کردم شاید برای کسی که الان دقیقاً وسط همین حس‌هاست، مفید باشه. اگر دوست داشتید چندتا پیشنهاد برای سفرهای کوتاه و کم‌هزینه داشته باشید، این منبع می‌تونه کمک‌کننده باشه: منبع
غیر درسی
گلچینی کوتاه از کتاب های معروف
Mr. PerfectM
سلام دوستان هدفم از زدن این تاپیک اینکه: شبی حداقل یک_دقیقه_کتاب بخوانیم لطفا شما هم در این مسیر یارا باشید. تا حداقل شبی یه قطره از اقیانوس علم را به معلومات خود بیافزاییم.
غیر درسی
نوشته های با ارزش
AmirbernosiA
درود به دوستان ؛) دیدم جای این تاپیک خالی بین بقیه تاپیکا بریم سر اصل مطلب! تو این تاپیک جملات ارزش مند بزرگان دنیا و حتی جملاتی که خودتون بهش میرسید رو میگین! همین صرفا هم فقط جمله قرار میدیم! اسپمو نقل قول خواهشا نباشه! کمی نظم داشته باشه ؛)
غیر درسی
♥شعردانه♥
banooB
درود آلایی های خوب راستش من این تاپیک رو مکمل تاپیک قرابت میدونم برای همین امیدوارم اینجا هم حضور پر رنگی داشته باشین و حس خوبی رو از طریق شعر به هم انتقال بدیم .پیشاپیش از همراهی تون سپاسگزارم با احترام بانو پ ن : %(#ff0000)[اینجا فقط شعر بنویسید نه متن ادبی] @دانش-آموزان-آلاء @خیرین-کوچک-دریا-دل
غیر درسی
موسیقی کده🎵
MmdasnM
از نظر من موسیقیای خوب و آروم میتونن خیلی رو تمرکز تاثیر بزارن موسیقی های خوبتون رو اینجا به اشتراک بزارید تا بقیه هم ازش لذت ببرن
غیر درسی
پناه دل 🌱
_
بعضی وقت‌ها حال آدم اونقدر بد میشه که حتی نمی‌دونه با چه کلماتی باید توصیفش کنه... دیشب من همینطور بودم اما وقتی چند آیه از قرآن خوندم دیدم واقعا بعضی آیاتش یه آرامش عجیبی به دل میدن برای همین دوست دارم توی این تاپیک مجموعه‌ای از همین جملات و محتواها بزاریم ، در صدرش آیه‌هایی از قرآن که آرامش‌بخشن و همین‌طور فیلم‌ها، عکس‌ها یا جمله‌هایی که می‌تونن حس خوبی منتقل کنن و آروممون کنن اینجوری هر وقت حالمون بد شد بیایم اینجا سر بزنیم، بخونیم و ببینیم و حالمون یه کم بهتر بشه امیدوارم توی لحظه‌های سخت این کلمات و تصاویر بتونن پناه دلمون باشن
غیر درسی
شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم
mriawM
سلام دوستااااااااان این تاپیک واسه اینه که تا میتونیم شاد باشیم،هرکی از درس خسته شد یا چیز دیگه،واسه زنگ تفریح بیاد اینجا شاد بشه انرژی بگیره،جوک یا سوتی های خنده دار یا هرچیز خنده دار دیگه رو اینجا بنویسیم :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes:
غیر درسی
انتخاب رشته
F
سلام من هنرستان رشته ماشین آلات کشاورزی سبک خوندم و الان مهندسی هوافضا پیام نور قبول شدم و ریاضیم هم ضعیفه بنظرتون میتونم ادامه بدم یا نه یا بنظرتون چه رشته ای باید برم؟
غیر درسی
تست زنی
T
دورود دوستان شما چه منبع تستی رو پیشنهاد میکنید
غیر درسی
قشنگ‌ترین تعریف
S.daniyal hosseinyS
بیاید بگید ببینم قشنگ‌ترین تعریفی که تاحالا یه شخصی ازتون کرده چی بوده؟ (امیدوارم تاپیکش پر از جملات جذابِ ذوق‌دار بشه) @دانش-آموزان-آلاء @فارغ-التحصیلان-آلاء
غیر درسی
کانال شـــ🌱ـــروع یه جامعه برای استارتاپ های تازه نفس
Sadra00S
داشتم داستان شروع استارتاپ‌های خارجی رو می‌خوندم و دیدم اکثرشون با به اشتراک گذاشتن محصول اولیه‌شون توی Hacker News و Product Hunt خیلی کمک گرفتن: هم بازخورد گرفتن، هم شناخته شدن و مسیرشون سریع‌تر جلو رفت. مثل Dropbox وقتی فقط یه ویدئو کوتاه دمو داشت، اون رو توی Hacker News منتشر کرد. هزاران نفر دیدن، عضو لیست انتظار شدن و همین شد جرقه‌ی رشدش. یا Notion یکی از بزرگ‌ترین جهش‌هاش رو بعد از لانچ در Product Hunt گرفت؛ بازخوردها باعث شد خیلی سریع‌تر مسیر توسعه رو درست کنن. . اون موقع به خودم گفتم: «چرا ما یه جای رایگان نداشته باشیم که هر نفر محصول یا ایده‌ش رو معرفی کنه و بازخورد واقعی بگیره؟» برای همین کانال «شروع» رو زدم. صرفاً برام بودن یه جایی مثل Hacker News بودن مهمه و هر کسی که این کارو بهتر بلده می‌تونه بهم بگه تا من کمکش کنم و کلا قید کانالو بزنم. این کانال رو زدم تا هر کسی که چیز جدیدی لانچ کرد یا می‌خواست ایده‌ای رو تست کنه، سریع بازخورد بگیره از یه جامعه واقعی. من می‌تونم کمک کنم اعضای کانال زیاد بشن، ولی محتوای واقعی و ارزشمند برمی‌گرده به شما و فعالیتتون. لینک کانال :https://t.me/IRstartnews
غیر درسی
هرچی تودلته بریز بیرون۶
JuDiJ
به نام خداوند بخشنده مهربان سلام ...اینجا از هرچی اذیتتون میکنه بگید وبزارین تخلیه شین...از موانع درس خوندنتون بگید تاباهم براش راه حل پیداکنیم....برعکس از خوشحالی هاتون هم بگید...از چیز هایی بگید که باعث شده باعلاقه وقتتون رو صرف مطالعه کنید...موفق باشید وامیدوارم تاروز کنکور کلی اتفاقای خوب براتون بیفته که شمارو به سمت پیروزی ببره... رعایت قوانین تاپیک برای همه الزامی می باشد بحث سیاسی، اعتقادی و تنش زا ممنوع پرسیدن سوال درسی و مشاوره ای ممنوع پرهیز از توهین و بی احترامی و استفاده از الفاظ نامناسب پرهیز از قرار دادن متن ، آهنگ و... با محتوای نامناسب مواظب شوخی هاتون باشید هر شوخی مناسب محیط انجمن نیست همه ی گویش ها و زبان ها برای همه ما آلایی ها با ارزش هستند پس برای احترام به هم فقط فارسی صحبت کنید سبز باشید و سربلند
غیر درسی
تک بعدی نبودن !!
_
سلام دوستان عزیز ️ بنظرم یه زندگی تک بعدی خیلی بده یعنی اینکه فقط درس هدف زندگیتون باشه ... اهمیت دادن به ورزش و تناسب اندام و کلی هدف دیگه مثلا خوانندگی دوبلوری و هر استعداد دیگه ای ک دارید در کنار درس باعث میشه ک تک بعدی نباشید و اگه درس رو ازتون بگیرن دیگ حوصله تون سر نمیره و دنبال کارای بیهوده نمیرید چون هدف ( های ) دیگه ای هم دارید :)) اینجا میتونید برای هرکاری ک در این جهت کمکتون میکنه هدف گذاری کنید و پیشرفتتون رو ثبت کنید یطورایی مثل گزارشکار درسی ولی کلی تر ... @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @تجربیا @ریاضیا
غیر درسی
آبرسان
هبیجه
سلام یه آبرسان خیلی خوب برای پوست خشک معرفی کنید قیمتش اصلا مهم نیست
غیر درسی
دسکتاپ و والپیپر
D
سلام به همه. دوست داشتید والپیپر، تم گوشی/کامپیوتر، و اسکرین شات از دسکتاپتون رو اینجا به اشتراک بذارید.
غیر درسی
کاف‍ــه می‍ـــم♡
sandiiiiS
سلام به یاران ج‍ــان به %(#ff00ff)[ک‍ـــافه می‍ـــم] خوش اومدین.. توی انجمن جای همچین تاپیکی خالی بود دعوتتون میکنم که اینجا %(#00ffff)[مت‍ــن های ادب‍ــی] بفرستین ما نمیتونستیم توی تاپیک شع‍ــردانه متن ادبی بفرستیم توی تاپیک خ‌ــــودنویس هم نمیتونستیم چون مخصوص دست نوشته های خودمونه و توی تاپیک هرچی تودلته بریز بیرون هم نوشته ها گم میشدن همگی خوش اومدین.. %(#0000ff)[اسپم ممنوعه] و اینکه از مدیر عزیز هم درخواست دارم که تاپیک رو قفل نکنن @M-an %(#7f7fff)[_________________________________] خب خب دعوت میکنم از : @خانوم @dlrm @اکالیپتوس @revival @گونش @Saahaar @sheyda-fkh @دانش-آموزان-آلاء @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
غیر درسی
یعنی تو این جلسه چی می گذره؟
M.anM
Topic thumbnail image
غیر درسی
قادر به پخش نیست
Hg L 0H
بعد مدت ها سلام امیدوارم حالتون خوب باشه گاهی وقتا یه ویدئو درسی رو که داخل تلگرام میبینم یه کاری پیش میاد و از تلگرام کامل خارج میشم ولی تل هنچنان تو پس زمینه هست دوباره که میرم ویدئو رو پخش کنم با وجود این که قبلا نصفشو دیدم این برام میاد که برنامه قادر به پخش ویدئو نبود و..... لطفا اگه راهکاری دارین واسه این که درستش کنم بگید خیلی از کارام مونده🥲 @دوازدهم @تجربیا @ریاضیا @فارغ‌التحصیلان_آلا
غیر درسی

هرچی تودلته بریز بیرون۶

زمان بندی شده سنجاق شده قفل شده است منتقل شده غیر درسی
252.3k دیدگاه‌ها 200 کاربران 2.7m بازدیدها 139 Watching
  • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
  • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
  • بیشترین رای ها
پاسخ
  • پاسخ به عنوان موضوع
وارد شوید تا پست بفرستید
این موضوع پاک شده است. تنها کاربرانِ با حق مدیریت موضوع می‌توانند آن را ببینند.
  • پرستو باباییپ آفلاین
    پرستو باباییپ آفلاین
    پرستو بابایی
    فارغ التحصیلان آلاء
    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
    #45283

    :))))

    آدمی دوام می‌آورد، وَرایِ حدِ تصور

    1 پاسخ آخرین پاسخ
    0
    • AkitoA آفلاین
      AkitoA آفلاین
      Akito
      فارغ التحصیلان آلاء دانشجویان مهندسی
      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
      #45284

      این افسرا نباید توبیخ شن؟
      ما اگه ۳۰ ثانیه دیر کنیم دیگه آزمون نمیگیرن
      ولی اونا میتونن هرچقدر که بخوان دیر بیان...

      w.gif

      1 پاسخ آخرین پاسخ
      2
      • AkitoA آفلاین
        AkitoA آفلاین
        Akito
        فارغ التحصیلان آلاء دانشجویان مهندسی
        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
        #45285

        عه اومدش

        w.gif

        1 پاسخ آخرین پاسخ
        1
        • AkitoA آفلاین
          AkitoA آفلاین
          Akito
          فارغ التحصیلان آلاء دانشجویان مهندسی
          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
          #45286

          دوتا ماشین کامل بدون من پر شد
          هعی دنیا

          w.gif

          1 پاسخ آخرین پاسخ
          2
          • officer kO officer k

            Sachli
            خوبم
            تو چطوری؟ =))
            اوضاع خوبه؟ =))

            SachliS آفلاین
            SachliS آفلاین
            Sachli
            نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
            #45287

            officer k در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:

            Sachli
            خوبم
            تو چطوری؟ =))
            اوضاع خوبه؟ =))

            خداروشکر که خوبی
            سطحیش خوبم شکرخدا😂
            عمیق عمیقش؟! میگذره خداروشکر😂
            اوضاع؟ معلق در هوا، مونده بین زمین و آسمون تا نتایج بیاد😂

            officer kO 1 پاسخ آخرین پاسخ
            1
            • AkitoA آفلاین
              AkitoA آفلاین
              Akito
              فارغ التحصیلان آلاء دانشجویان مهندسی
              نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
              #45288

              چه آزمون مسخره ای
              فقط پارک دوبل گرفت ازشون:/
              قشنگ معلومه حوصله ندارن و می‌خوان سریع قبول یا رد کنن

              w.gif

              نقطهن 1 پاسخ آخرین پاسخ
              3
              • S.daniyal hosseinyS آنلاین
                S.daniyal hosseinyS آنلاین
                S.daniyal hosseiny
                نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                #45289

                یه روزی فرار می‌کنیم
                وقتی شده صبرت تموم
                وقتی دیدی کردی همه
                جوونیتو پاشون حروم
                سحر بیدارت می‌کنم
                بت می‌دم خورشیدو نشون
                می‌دونم راه دوره و سخت
                می‌خریم سختیشو به جون

                «لَقَد شَدَدتَ عَلَینا؟ إِلامَ تَعقِدُ؟ فَاحْلُل»

                B 1 پاسخ آخرین پاسخ
                3
                • AkitoA Akito

                  چه آزمون مسخره ای
                  فقط پارک دوبل گرفت ازشون:/
                  قشنگ معلومه حوصله ندارن و می‌خوان سریع قبول یا رد کنن

                  نقطهن آفلاین
                  نقطهن آفلاین
                  نقطه
                  نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                  #45290

                  Akito اومدم بپرسم چی شد؟
                  هنوز سوار نشدی؟😂

                  AkitoA 1 پاسخ آخرین پاسخ
                  1
                  • S.daniyal hosseinyS S.daniyal hosseiny

                    یه روزی فرار می‌کنیم
                    وقتی شده صبرت تموم
                    وقتی دیدی کردی همه
                    جوونیتو پاشون حروم
                    سحر بیدارت می‌کنم
                    بت می‌دم خورشیدو نشون
                    می‌دونم راه دوره و سخت
                    می‌خریم سختیشو به جون

                    B آفلاین
                    B آفلاین
                    Blue28
                    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                    #45291

                    @danial-hosseiny
                    یه روزی فرار می‌کنیم
                    یه روزی که قلبته سرد
                    وقتی دیدی هیچ احدی
                    واسه زخمات کاری نکرد
                    سحر بیدارت می‌کنم
                    راه میوفتیم بی چمدون
                    نوبت ما هم می‌رسه
                    صبح می‌شه ما هم شبمون

                    1 پاسخ آخرین پاسخ
                    3
                    • نقطهن آفلاین
                      نقطهن آفلاین
                      نقطه
                      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                      #45292

                      گویا آکیتو سوار شده دیگه...

                      AkitoA 1 پاسخ آخرین پاسخ
                      1
                      • Michael VeyM آفلاین
                        Michael VeyM آفلاین
                        Michael Vey
                        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                        #45293

                        وای....
                        عجب قلقلیی درست کردممممم

                        ناتینگ برای گفتن

                        1 پاسخ آخرین پاسخ
                        1
                        • Michael VeyM آفلاین
                          Michael VeyM آفلاین
                          Michael Vey
                          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                          #45294

                          برنجم که گذاشتم بالا
                          قلقلی که امادست
                          نازخاتونم درست کردم
                          اوفیییییییی

                          ناتینگ برای گفتن

                          B 1 پاسخ آخرین پاسخ
                          2
                          • Michael VeyM آفلاین
                            Michael VeyM آفلاین
                            Michael Vey
                            نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                            #45295

                            ولی خودم هنوز صبحانه نخوردم🚶‍♀️😂😂

                            ناتینگ برای گفتن

                            1 پاسخ آخرین پاسخ
                            1
                            • Michael VeyM آفلاین
                              Michael VeyM آفلاین
                              Michael Vey
                              نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط Michael Vey انجام شده
                              #45296

                              وای گشنمه😂

                              ناتینگ برای گفتن

                              B 1 پاسخ آخرین پاسخ
                              1
                              • Michael VeyM Michael Vey

                                وای گشنمه😂

                                B آفلاین
                                B آفلاین
                                Blue28
                                نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                #45297

                                Michael Vey منم

                                1 پاسخ آخرین پاسخ
                                1
                                • Michael VeyM Michael Vey

                                  برنجم که گذاشتم بالا
                                  قلقلی که امادست
                                  نازخاتونم درست کردم
                                  اوفیییییییی

                                  B آفلاین
                                  B آفلاین
                                  Blue28
                                  نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                  #45298

                                  Michael Vey قلقلی و نازخاتون جیه

                                  Michael VeyM 1 پاسخ آخرین پاسخ
                                  2
                                  • نقطهن آفلاین
                                    نقطهن آفلاین
                                    نقطه
                                    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                    #45299

                                    ولی امروز صبح که آزمون بود یدونه از آقایون سوار می‌کردن
                                    سه‌تا از خانوما
                                    در هر صورت اولی نمی‌شم

                                    1 پاسخ آخرین پاسخ
                                    1
                                    • S.daniyal hosseinyS آنلاین
                                      S.daniyal hosseinyS آنلاین
                                      S.daniyal hosseiny
                                      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                      #45300

                                      زندگی یک چمدان است که می‌آوری‌اش
                                      بار و بندیل سبک می‌کنی و می‌بری‌اش

                                      خودکشی، مرگ قشنگی که به آن دل بستم
                                      دستِ کم هر دو سه شب سیر به فکرش هستم

                                      گاه و بی‌گاه پُر از پنجره‌های خطرم
                                      به سَرم می‌زند این مرتبه حتما بپرم

                                      گاه و بی‌گاه شقیقه‌ست و تفنگی که منم
                                      قرص ماهی که تو باشی و پلنگی که منم

                                      چمدان دست تو و ترس به چشمان من است
                                      این غم انگیزترین حالت غمگین شدن است

                                      قبل رفتن دو سه خط فحش بده، داد بکش
                                      هی تکانم بده، نفرین کن و فریاد بکش

                                      قبل رفتن بگذار از تهِ دل آه شوم
                                      طوری از ریشه بکش ارّه که کوتاه شوم

                                      مثل سیگار، خطرناک‌ترین دودم باش
                                      شعله آغوش کنم، حضرت نمرودم باش

                                      مثل سیگار بگیرانم و خاکستر کن
                                      هر چه با من همه کردند از آن بدتر کن

                                      مثل سیگار تمامم کن و ترکم کن باز
                                      مثل سیگار تمامم کن و دورم انداز

                                      من خرابم بنشین، زحمت آوار نکش
                                      نفست باز گرفت این همه سیگار نکش

                                      آن به هر لحظهٔ تب دار تو پیوند، منم
                                      آنقدر داغ به جانم، که دماوند منم

                                      توله گرگی، که در اندیشهٔ شریانِ منی
                                      کاسه خونی، جگری سوخته مهمان منی

                                      چَشم بادام، دهان پسته، زبان شیر و شکر
                                      جام معجونِ مجسم شده این گرگ پدر

                                      تا مرا می‌نگرد قافیه را می‌بازم
                                      بازی منتهی العافیه را می‌بازم

                                      سیبِ سیب است، تَن انگیزهٔ هر آه منم
                                      رطب عرشِ نخیل او، قدِ کوتاه منم

                                      ماده آهوی چمن، هوبرهٔ سینه بلور
                                      قاب قوسِین دهن، شاپریه قلعهٔ دور

                                      مظهر جانِ پلنگم که به ماهی بندم
                                      و به جز ماه دل از عالم و آدم کندم

                                      ماهِ بیرون زده از کنگرهٔ پیرهنم
                                      نکند خیز برم پنجه به خالی بزنم

                                      خنده‌های نمکینت، تب دریاچهٔ قم
                                      بغض‌هایت رقمی سردتر از قرنِ اتم

                                      مویِ بَرهم زده‌ات، جنگل انبوه از دود
                                      و دو آتشکده در پیرهنت پنهان بود

                                      قصه‌های کهن از چشم تو آغاز شدند
                                      شاعران با لب تو قافیه پرداز شدند

                                      هر پسر بچه که راهش به خیابان تو خورد
                                      یک شبه مرد شد و یکّه به میدان زد و مُرد

                                      من تو را دیدم و آرام به خاک افتادم
                                      و «از آن روز که در بندِ توام آزادم»

                                      چشممان خورد به هم، صاعقه زد پلکم سوخت
                                      نیزه‌ای جمجمه‌ام را به گلوبند تو دوخت

                                      سَرَم انگار به جوش آمد و مغزم پوسید
                                      سرطانی شدم و مرگ لبم را بوسید

                                      دوزخِ نی شدم و شعله دواندم به تنت
                                      شعله پوشیدم و مشغولِ پدر سوختنت

                                      به خودم آمدم انگار تویی در من بود
                                      این کمی بیشتر از دل به کسی بستن بود

                                      پیش چشم همه از خویش یَلی ساخته‌ام
                                      پیش چشمان تو اما سپر انداخته ام

                                      ناگهان دشنه به پشت آمد و تا بیخ نشست
                                      ماه من روی گرفت و سر مریخ نشست

                                      آسِ در مشتِ مرا لاشخوران قاپ زدند
                                      کرکسان قاعده را از همه بهتر بلدند

                                      چایِ داغی که دلم بود به دستت دادم
                                      آنقدر سرد شدم، از دهنت افتادم

                                      و زمینی که قسم خورد شکستم بدهد
                                      و زمان چَنبره زد کار به دستم بدهد

                                      تو نباشی من از آیندهٔ خود پیرترم
                                      از خر زخمیِ ابلیس زمین‌گیرترم

                                      تو نباشی من از اعماق غرورم دورم
                                      زیر بی‌رحم‌ترین زاویهٔ ساطورم

                                      تو نباشی من و این پنجره‌ها هم زردیم
                                      شاید آخر سرِ پاییز توافق کردیم

                                      هر کسی شعله شد و داغ به جانم زد و رفت
                                      من تو را تو... دهنه روی دهانم زد و رفت

                                      همهٔ شهر مهیاست، مبادا که تو را
                                      آتش معرکه بالاست، مبادا که تو را

                                      این جماعت همه گرگند، مبادا که تو را
                                      پی یک شام بزرگند، مبادا که تو را

                                      دانه و دام زیاد است، مبادا که تو را
                                      مرد بد نام زیاد است، مبادا که تو را

                                      پشت دیوار نشسته‌اند، مبادا که تو را
                                      نا نجیبان همه هستند، مبادا که تو را

                                      تا مبادا که تو را، باز مبادا که تو را
                                      پرده بر پنجره انداز، مبادا که تو را

                                      دل به دریا زده‌ای پهنه سراب است نرو
                                      برف و کولاک زده راه خراب است نرو

                                      بی‌تو من با بدن لخت خیابان چه کنم
                                      با غم انگیزترین حالت تهران چه کنم

                                      بی‌تو پتیارهٔ پاییز مرا می‌شکند
                                      این شب وسوسه انگیز مرا می‌شکند

                                      بی‌تو بی‌کار و کسم، وسعت پشتم خالی‌ست
                                      گل تو باشی من مفلوک دو مشتم خالی‌ست

                                      بی تو تقویم، پر از جمعهٔ بی‌حوصله‌هاست
                                      و جهان مادر آبستن خط فاصله‌هاست

                                      پسری خیر ندیده‌م که دگر شک دارم
                                      بعد از این هم به دعاهای پدر شک دارم

                                      می‌پرم، دلهره کافی‌ست خدایا تو ببخش
                                      خودکشی دست خودم نیست، خدایا تو ببخش

                                      «لَقَد شَدَدتَ عَلَینا؟ إِلامَ تَعقِدُ؟ فَاحْلُل»

                                      S.daniyal hosseinyS B 2 پاسخ آخرین پاسخ
                                      5
                                      • S.daniyal hosseinyS S.daniyal hosseiny

                                        زندگی یک چمدان است که می‌آوری‌اش
                                        بار و بندیل سبک می‌کنی و می‌بری‌اش

                                        خودکشی، مرگ قشنگی که به آن دل بستم
                                        دستِ کم هر دو سه شب سیر به فکرش هستم

                                        گاه و بی‌گاه پُر از پنجره‌های خطرم
                                        به سَرم می‌زند این مرتبه حتما بپرم

                                        گاه و بی‌گاه شقیقه‌ست و تفنگی که منم
                                        قرص ماهی که تو باشی و پلنگی که منم

                                        چمدان دست تو و ترس به چشمان من است
                                        این غم انگیزترین حالت غمگین شدن است

                                        قبل رفتن دو سه خط فحش بده، داد بکش
                                        هی تکانم بده، نفرین کن و فریاد بکش

                                        قبل رفتن بگذار از تهِ دل آه شوم
                                        طوری از ریشه بکش ارّه که کوتاه شوم

                                        مثل سیگار، خطرناک‌ترین دودم باش
                                        شعله آغوش کنم، حضرت نمرودم باش

                                        مثل سیگار بگیرانم و خاکستر کن
                                        هر چه با من همه کردند از آن بدتر کن

                                        مثل سیگار تمامم کن و ترکم کن باز
                                        مثل سیگار تمامم کن و دورم انداز

                                        من خرابم بنشین، زحمت آوار نکش
                                        نفست باز گرفت این همه سیگار نکش

                                        آن به هر لحظهٔ تب دار تو پیوند، منم
                                        آنقدر داغ به جانم، که دماوند منم

                                        توله گرگی، که در اندیشهٔ شریانِ منی
                                        کاسه خونی، جگری سوخته مهمان منی

                                        چَشم بادام، دهان پسته، زبان شیر و شکر
                                        جام معجونِ مجسم شده این گرگ پدر

                                        تا مرا می‌نگرد قافیه را می‌بازم
                                        بازی منتهی العافیه را می‌بازم

                                        سیبِ سیب است، تَن انگیزهٔ هر آه منم
                                        رطب عرشِ نخیل او، قدِ کوتاه منم

                                        ماده آهوی چمن، هوبرهٔ سینه بلور
                                        قاب قوسِین دهن، شاپریه قلعهٔ دور

                                        مظهر جانِ پلنگم که به ماهی بندم
                                        و به جز ماه دل از عالم و آدم کندم

                                        ماهِ بیرون زده از کنگرهٔ پیرهنم
                                        نکند خیز برم پنجه به خالی بزنم

                                        خنده‌های نمکینت، تب دریاچهٔ قم
                                        بغض‌هایت رقمی سردتر از قرنِ اتم

                                        مویِ بَرهم زده‌ات، جنگل انبوه از دود
                                        و دو آتشکده در پیرهنت پنهان بود

                                        قصه‌های کهن از چشم تو آغاز شدند
                                        شاعران با لب تو قافیه پرداز شدند

                                        هر پسر بچه که راهش به خیابان تو خورد
                                        یک شبه مرد شد و یکّه به میدان زد و مُرد

                                        من تو را دیدم و آرام به خاک افتادم
                                        و «از آن روز که در بندِ توام آزادم»

                                        چشممان خورد به هم، صاعقه زد پلکم سوخت
                                        نیزه‌ای جمجمه‌ام را به گلوبند تو دوخت

                                        سَرَم انگار به جوش آمد و مغزم پوسید
                                        سرطانی شدم و مرگ لبم را بوسید

                                        دوزخِ نی شدم و شعله دواندم به تنت
                                        شعله پوشیدم و مشغولِ پدر سوختنت

                                        به خودم آمدم انگار تویی در من بود
                                        این کمی بیشتر از دل به کسی بستن بود

                                        پیش چشم همه از خویش یَلی ساخته‌ام
                                        پیش چشمان تو اما سپر انداخته ام

                                        ناگهان دشنه به پشت آمد و تا بیخ نشست
                                        ماه من روی گرفت و سر مریخ نشست

                                        آسِ در مشتِ مرا لاشخوران قاپ زدند
                                        کرکسان قاعده را از همه بهتر بلدند

                                        چایِ داغی که دلم بود به دستت دادم
                                        آنقدر سرد شدم، از دهنت افتادم

                                        و زمینی که قسم خورد شکستم بدهد
                                        و زمان چَنبره زد کار به دستم بدهد

                                        تو نباشی من از آیندهٔ خود پیرترم
                                        از خر زخمیِ ابلیس زمین‌گیرترم

                                        تو نباشی من از اعماق غرورم دورم
                                        زیر بی‌رحم‌ترین زاویهٔ ساطورم

                                        تو نباشی من و این پنجره‌ها هم زردیم
                                        شاید آخر سرِ پاییز توافق کردیم

                                        هر کسی شعله شد و داغ به جانم زد و رفت
                                        من تو را تو... دهنه روی دهانم زد و رفت

                                        همهٔ شهر مهیاست، مبادا که تو را
                                        آتش معرکه بالاست، مبادا که تو را

                                        این جماعت همه گرگند، مبادا که تو را
                                        پی یک شام بزرگند، مبادا که تو را

                                        دانه و دام زیاد است، مبادا که تو را
                                        مرد بد نام زیاد است، مبادا که تو را

                                        پشت دیوار نشسته‌اند، مبادا که تو را
                                        نا نجیبان همه هستند، مبادا که تو را

                                        تا مبادا که تو را، باز مبادا که تو را
                                        پرده بر پنجره انداز، مبادا که تو را

                                        دل به دریا زده‌ای پهنه سراب است نرو
                                        برف و کولاک زده راه خراب است نرو

                                        بی‌تو من با بدن لخت خیابان چه کنم
                                        با غم انگیزترین حالت تهران چه کنم

                                        بی‌تو پتیارهٔ پاییز مرا می‌شکند
                                        این شب وسوسه انگیز مرا می‌شکند

                                        بی‌تو بی‌کار و کسم، وسعت پشتم خالی‌ست
                                        گل تو باشی من مفلوک دو مشتم خالی‌ست

                                        بی تو تقویم، پر از جمعهٔ بی‌حوصله‌هاست
                                        و جهان مادر آبستن خط فاصله‌هاست

                                        پسری خیر ندیده‌م که دگر شک دارم
                                        بعد از این هم به دعاهای پدر شک دارم

                                        می‌پرم، دلهره کافی‌ست خدایا تو ببخش
                                        خودکشی دست خودم نیست، خدایا تو ببخش

                                        S.daniyal hosseinyS آنلاین
                                        S.daniyal hosseinyS آنلاین
                                        S.daniyal hosseiny
                                        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                        #45301

                                        @danial-hosseiny در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:

                                        زندگی یک چمدان است که می‌آوری‌اش
                                        بار و بندیل سبک می‌کنی و می‌بری‌اش

                                        خودکشی، مرگ قشنگی که به آن دل بستم
                                        دستِ کم هر دو سه شب سیر به فکرش هستم

                                        گاه و بی‌گاه پُر از پنجره‌های خطرم
                                        به سَرم می‌زند این مرتبه حتما بپرم

                                        گاه و بی‌گاه شقیقه‌ست و تفنگی که منم
                                        قرص ماهی که تو باشی و پلنگی که منم

                                        چمدان دست تو و ترس به چشمان من است
                                        این غم انگیزترین حالت غمگین شدن است

                                        قبل رفتن دو سه خط فحش بده، داد بکش
                                        هی تکانم بده، نفرین کن و فریاد بکش

                                        قبل رفتن بگذار از تهِ دل آه شوم
                                        طوری از ریشه بکش ارّه که کوتاه شوم

                                        مثل سیگار، خطرناک‌ترین دودم باش
                                        شعله آغوش کنم، حضرت نمرودم باش

                                        مثل سیگار بگیرانم و خاکستر کن
                                        هر چه با من همه کردند از آن بدتر کن

                                        مثل سیگار تمامم کن و ترکم کن باز
                                        مثل سیگار تمامم کن و دورم انداز

                                        من خرابم بنشین، زحمت آوار نکش
                                        نفست باز گرفت این همه سیگار نکش

                                        آن به هر لحظهٔ تب دار تو پیوند، منم
                                        آنقدر داغ به جانم، که دماوند منم

                                        توله گرگی، که در اندیشهٔ شریانِ منی
                                        کاسه خونی، جگری سوخته مهمان منی

                                        چَشم بادام، دهان پسته، زبان شیر و شکر
                                        جام معجونِ مجسم شده این گرگ پدر

                                        تا مرا می‌نگرد قافیه را می‌بازم
                                        بازی منتهی العافیه را می‌بازم

                                        سیبِ سیب است، تَن انگیزهٔ هر آه منم
                                        رطب عرشِ نخیل او، قدِ کوتاه منم

                                        ماده آهوی چمن، هوبرهٔ سینه بلور
                                        قاب قوسِین دهن، شاپریه قلعهٔ دور

                                        مظهر جانِ پلنگم که به ماهی بندم
                                        و به جز ماه دل از عالم و آدم کندم

                                        ماهِ بیرون زده از کنگرهٔ پیرهنم
                                        نکند خیز برم پنجه به خالی بزنم

                                        خنده‌های نمکینت، تب دریاچهٔ قم
                                        بغض‌هایت رقمی سردتر از قرنِ اتم

                                        مویِ بَرهم زده‌ات، جنگل انبوه از دود
                                        و دو آتشکده در پیرهنت پنهان بود

                                        قصه‌های کهن از چشم تو آغاز شدند
                                        شاعران با لب تو قافیه پرداز شدند

                                        هر پسر بچه که راهش به خیابان تو خورد
                                        یک شبه مرد شد و یکّه به میدان زد و مُرد

                                        من تو را دیدم و آرام به خاک افتادم
                                        و «از آن روز که در بندِ توام آزادم»

                                        چشممان خورد به هم، صاعقه زد پلکم سوخت
                                        نیزه‌ای جمجمه‌ام را به گلوبند تو دوخت

                                        سَرَم انگار به جوش آمد و مغزم پوسید
                                        سرطانی شدم و مرگ لبم را بوسید

                                        دوزخِ نی شدم و شعله دواندم به تنت
                                        شعله پوشیدم و مشغولِ پدر سوختنت

                                        به خودم آمدم انگار تویی در من بود
                                        این کمی بیشتر از دل به کسی بستن بود

                                        پیش چشم همه از خویش یَلی ساخته‌ام
                                        پیش چشمان تو اما سپر انداخته ام

                                        ناگهان دشنه به پشت آمد و تا بیخ نشست
                                        ماه من روی گرفت و سر مریخ نشست

                                        آسِ در مشتِ مرا لاشخوران قاپ زدند
                                        کرکسان قاعده را از همه بهتر بلدند

                                        چایِ داغی که دلم بود به دستت دادم
                                        آنقدر سرد شدم، از دهنت افتادم

                                        و زمینی که قسم خورد شکستم بدهد
                                        و زمان چَنبره زد کار به دستم بدهد

                                        تو نباشی من از آیندهٔ خود پیرترم
                                        از خر زخمیِ ابلیس زمین‌گیرترم

                                        تو نباشی من از اعماق غرورم دورم
                                        زیر بی‌رحم‌ترین زاویهٔ ساطورم

                                        تو نباشی من و این پنجره‌ها هم زردیم
                                        شاید آخر سرِ پاییز توافق کردیم

                                        هر کسی شعله شد و داغ به جانم زد و رفت
                                        من تو را تو... دهنه روی دهانم زد و رفت

                                        همهٔ شهر مهیاست، مبادا که تو را
                                        آتش معرکه بالاست، مبادا که تو را

                                        این جماعت همه گرگند، مبادا که تو را
                                        پی یک شام بزرگند، مبادا که تو را

                                        دانه و دام زیاد است، مبادا که تو را
                                        مرد بد نام زیاد است، مبادا که تو را

                                        پشت دیوار نشسته‌اند، مبادا که تو را
                                        نا نجیبان همه هستند، مبادا که تو را

                                        تا مبادا که تو را، باز مبادا که تو را
                                        پرده بر پنجره انداز، مبادا که تو را

                                        دل به دریا زده‌ای پهنه سراب است نرو
                                        برف و کولاک زده راه خراب است نرو

                                        بی‌تو من با بدن لخت خیابان چه کنم
                                        با غم انگیزترین حالت تهران چه کنم

                                        بی‌تو پتیارهٔ پاییز مرا می‌شکند
                                        این شب وسوسه انگیز مرا می‌شکند

                                        بی‌تو بی‌کار و کسم، وسعت پشتم خالی‌ست
                                        گل تو باشی من مفلوک دو مشتم خالی‌ست

                                        بی تو تقویم، پر از جمعهٔ بی‌حوصله‌هاست
                                        و جهان مادر آبستن خط فاصله‌هاست

                                        پسری خیر ندیده‌م که دگر شک دارم
                                        بعد از این هم به دعاهای پدر شک دارم

                                        می‌پرم، دلهره کافی‌ست خدایا تو ببخش
                                        خودکشی دست خودم نیست، خدایا تو ببخش

                                        علیرضا آذر

                                        «لَقَد شَدَدتَ عَلَینا؟ إِلامَ تَعقِدُ؟ فَاحْلُل»

                                        B 1 پاسخ آخرین پاسخ
                                        3
                                        • نقطهن نقطه

                                          Akito اومدم بپرسم چی شد؟
                                          هنوز سوار نشدی؟😂

                                          AkitoA آفلاین
                                          AkitoA آفلاین
                                          Akito
                                          فارغ التحصیلان آلاء دانشجویان مهندسی
                                          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                          #45302

                                          نقطه نه متاسفانه:/💔

                                          w.gif

                                          1 پاسخ آخرین پاسخ
                                          1
                                          پاسخ
                                          • پاسخ به عنوان موضوع
                                          وارد شوید تا پست بفرستید
                                          • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
                                          • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
                                          • بیشترین رای ها


                                          • 1
                                          • 2
                                          • 2263
                                          • 2264
                                          • 2265
                                          • 2266
                                          • 2267
                                          • 12615
                                          • 12616
                                          • درون آمدن

                                          • حساب کاربری ندارید؟ نام‌نویسی

                                          • برای جستجو وارد شوید و یا ثبت نام کنید
                                          • اولین پست
                                            آخرین پست
                                          0
                                          • دسته‌بندی‌ها
                                          • نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
                                          • جدیدترین پست ها
                                          • برچسب‌ها
                                          • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
                                          • دوره‌های آلاء
                                          • گروه‌ها
                                          • راهنمای آلاخونه
                                            • معرفی آلاخونه
                                            • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
                                            • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
                                            • استفاده از ابزارهای ادیتور
                                            • معرفی گروه‌ها
                                            • لینک‌های دسترسی سریع