هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
Maaah در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
وایییی اینا چه مهربونن همه ://// درک نمیکنم جدی
رفتم پیش ترم ۳ایها بعد دیگه اجازه ندادن برم اتاق خودم
کلی حرف زدیم بعد گفتن فردا شبم بیاهعععی
ماهم ک روابط بین الطبقه ای داریمهمین امروز رفتم طبقه سوم اتاق بچه های دیگه باهم چایی خوردیم و بازی کردیم
زهرا بنده خدا 2 در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
Maaah در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
وایییی اینا چه مهربونن همه ://// درک نمیکنم جدی
رفتم پیش ترم ۳ایها بعد دیگه اجازه ندادن برم اتاق خودم
کلی حرف زدیم بعد گفتن فردا شبم بیاMichael Vey
کجایی پرنیااینجاممم
راستی اخر شکلاتو نبردم بچه بازی بودMichael Vey در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
اینجاممم
راستی اخر شکلاتو نبردم بچه بازی بودMichael Vey در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
زهرا بنده خدا 2 🥲
حتی خودشونم باهم تعامل ندارن متشکل از چن تا اکیپن هم اتاقیامون ک هر اکیپ رو ی تخت میشینن باهم حرف میزننوای
-
گشنمه.
-
خوابم میایه.
-
من به قربون تو
-
Who's gonna be the first to say goodbye
-
@xanomi در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
ari_14
ساعت خابت تنظیم کن
پ ن : خودش باید 11 میخابیدمن مشکل تایم دارم بخوام شبم زود بخوابم وقت نمیمونه برام
-
گفت مامان بزرگش فوت شده و حالش خوب نیست باهاش بحث نکنید...
دلم براش سوخت...
ان شاءالله که زودتر حالش خوب شه... -
دلم برا بابابزرگم تنگ شد...
کاش بود...
خونمون نزدیک خونهی پدربزرگ و مادربزرگ پدریمه...
مادربزرگمو زیاد یادم نیست و خاطرهی خاصی ندارم
پدر بزرگم چرا...( : -
ای پرندهی مهاجر سفرت سلامت اما به کجا میری عزیزم؟قفسه تموم دنیا..
-
آخرش یروزی هجرت در خونتو میکوبه تازه اون لحظه میفهمی همه آسمون غروبه