هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
نوشتهشده در ۹ آبان ۱۴۰۳، ۱۹:۳۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
جالبهها
یه بازهای مثل ۱۳۰۰ تا دو دهه بعدش... -
نوشتهشده در ۹ آبان ۱۴۰۳، ۱۹:۳۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
بیتو مهتابشبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم -
نوشتهشده در ۹ آبان ۱۴۰۳، ۱۹:۴۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
رفت در ظلمت غم آن شب و شبهای دگر هم
نگرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم
نکنی دیگر از آن کوچه گذر هم
بی تو اما به چه حالی
من از آن کوچه گذشتم -
نوشتهشده در ۹ آبان ۱۴۰۳، ۱۹:۴۴ آخرین ویرایش توسط نقطه انجام شده
شود غزاله خورشید صید لاغر من
گر آهویی چو تو یک دم شکار من باشی -
نوشتهشده در ۹ آبان ۱۴۰۳، ۱۹:۴۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
سه بوسه کز دو لبت کردهای وظیفه من
اگر ادا نکنی قرضدار من باشی -
نوشتهشده در ۹ آبان ۱۴۰۳، ۱۹:۴۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
من این مراد ببینم به خود که نیمشبی
بجای اشک روان در کنار من باشی -
نوشتهشده در ۹ آبان ۱۴۰۳، ۱۹:۵۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
غزل ۴۵۷ و ۴۶۸ جالبن^-^
-
نوشتهشده در ۹ آبان ۱۴۰۳، ۲۰:۰۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
تو که کیمیافروشی نظری به قلب ما کن
که بضاعتی نداریم و فکندهایم دامی -
نوشتهشده در ۹ آبان ۱۴۰۳، ۲۰:۰۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
عجب از وفای جانان که عنایتی نفرمود
نه به نامهای پیامی نه به خامهای سلامی:) -
نوشتهشده در ۹ آبان ۱۴۰۳، ۲۰:۰۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
که برد به نزد شاهان ز من گدا پیامی؟!
-
نوشتهشده در ۹ آبان ۱۴۰۳، ۲۰:۰۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
چو خسروان ملاحت به بندگان نازند
تو در میانه خداوندگار من باشی -
نوشتهشده در ۹ آبان ۱۴۰۳، ۲۰:۰۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
خب بسه زیاد شد دیگه
اینکه پستهام جز اخرین پستهای تودلی بمونه اذیتم میکنه
بیایید حرف بزنید
چت کنید
سخن بگویید
نقطه بفرستید اصلا(اجازهشو دارید)
خلاصه که پستهامو بفرستید چندین صفحه اونورتر...:)) -
خب بسه زیاد شد دیگه
اینکه پستهام جز اخرین پستهای تودلی بمونه اذیتم میکنه
بیایید حرف بزنید
چت کنید
سخن بگویید
نقطه بفرستید اصلا(اجازهشو دارید)
خلاصه که پستهامو بفرستید چندین صفحه اونورتر...:))نقطه
• -
نوشتهشده در ۹ آبان ۱۴۰۳، ۲۰:۲۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
حافظ میگه که
رشک برم کاش قبا بودمی
چونکه در آغوش قبا بودهایو سعدی میگه که
رشکم از پیرهن آید که در آغوش تو خسبد
زهرم از غالیه آید که بر اندام تو سایدحافظ حسودیش میشه به قبا، چون معشوق رو در آغوش داره... و سعدی حسودیش میشه به پیراهن، چون معتقده که در آغوش معشوق میخوابه.
«ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا» =))) -
نـادان دلش خوش است به تدبیر ناخـدا
غافل که ناخدا هم ازین تخته پاره هاست -
نوشتهشده در ۹ آبان ۱۴۰۳، ۲۰:۵۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
شبتون بخیر
-
شبتون بخیر
@danial-hosseiny
شب شماهم بخیر -
نوشتهشده در ۹ آبان ۱۴۰۳، ۲۰:۵۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
یه موقعایی هست که حال هیچی نی
-
نوشتهشده در ۹ آبان ۱۴۰۳، ۲۱:۰۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
0-0ftm در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
Kosar A003 یس بیبی
چطوری حسن
@Infinitie-A در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
Kosar A003 در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
Kosar A003 ابلفضلو میدونم حتمن هست
@Infinitie-Aنه من نیستم🦦
نمکتو از دست ندادی اینفینیتی
چون از اول نداشتیش🫡نوشتهشده در ۹ آبان ۱۴۰۳، ۲۱:۰۴ آخرین ویرایش توسط انجام شدهKosar A003 در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
0-0ftm در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
Kosar A003 یس بیبی
چطوری حسن
@Infinitie-A در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
Kosar A003 در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
Kosar A003 ابلفضلو میدونم حتمن هست
@Infinitie-Aنه من نیستم🦦
نمکتو از دست ندادی اینفینیتی
چون از اول نداشتیش🫡خوبم ممد
تو چطوری