مُهانِگه

[_..Parisa_]

کسایی که خوابگاهی هستین داخل خوابگاه چه کار می کنید که حالتون خوب بشه از حالت افسردگی و ناراحتی در بیاین
(من از موقعی که اومدم از خوابگاه خارج نشدم و فقط رفتم طبقه های پایین برای کلاس )
خیلی وقت غروب و عصر دلم میگیره حالم بد میشه توی اون حالت حوصله هیچ چیز رو ندارم حتی درس
راهکارتون برای این مشکل چیه ؟

[Akito]

_..Parisa_ پیش نیومده برام
ولی شب یا عصر پیاده روی تو هوای خنک خیلی کمکم می‌کنه(یبار امتحانش کردم)

[Akito]

اولین باره دارم تنهایی میرم خرید لباس
مامان کجایی

[Maaah]

_..Parisa_ شب میام میگم برات

[Maaah]

Sally
Blue28
_ Reza _
_..Parisa_
تو آناتومی‌تون، تو قسمت terms of movements، چیزی درباره حرکات شانه خوندین؟
استادمون هنوز جزوه‌شو نفرستاده، از ترم بالایی‌ها گرفتم ولی ویسارو که گوش میدم، pdfعه این قسمت رو نداره انگار که ببینم طرز نوشتن انگلیسی‌ش چجوریه

[_..Parisa_]

@Akitoممنون از نظرتون
ولی پیاده روی نمیشه رفت خوابگاه طبقه سومه و خیابون هم این موقع خیلی خطرناکه
حتی دیگه گریه‌ام هم نمیاد نمیدونم چرا اینجوری شدم نمیدونم باید چی کار کنم

[_..Parisa_]

Maaah باشه عزیزم منتظرت هستم

[_..Parisa_]

Maaah نمیدونم
ما هنوز مقدمات اولیه هستیم بچه ها نگذاشتن استاد بیشتر درس بده ولی جزوه رو دارم اگر خواستی بیا تلگرام برات بفرستم

[MSina]

Blue28 سلام

[پرستو بابایی]

این میکروب شناسی دیگه چه سمیه
هر چی بیشتر می خونم بیشتر می فهمم که هیچی دارم نمی فهمم

[Maaah]

_..Parisa_ خوابگاه‌تون محوطه‌ای برای راه‌ رفتن نداره؟
عصر یا شب یکم پیاده‌روی کن، ببین منم طبقه سومم آسانسورم نداریم ولی بازم بعضی شبا میرم آهنگ گوش میدم
بعد درس مثلن، من هر چی میخونم بازم تموم نمیشه اگرم درس ندادن استادا، تو پیش‌خوانی کن یا رفرنس از کتابخونه بگیر عکساشو نگا کن مثلن
من غذام درست میکنم، میتونی دو، سه بار در هفته غذا رزرو نکنی به‌جاش خودت غذا درست کنی
بعد من با بچه‌هام خیلی دوست شدم، بعضی وقتا میان تو اتاق ما یا من میرم. این قضیه بستگی به تایپ‌شخصیتی‌ت داره اگه نمیتونی ارتباط برقرار کنی عیبی نداره
بعد مثلن زبان‌تو اوکی کن، ما این ترم زبان نداریم ولی من با کتابای گرامر این یوز شروع کردم فعلن که ترم بعدی اذیت نشم
دیگه خلاصه من لباس زیاد میشورم ماشین‌لباس‌شویی نداریم
خلاصه بخوام بگم، کارای معمولی. ابنارو فک کنم خودتم بدونی و اینکه عادت میکنی دیگه، سخت نگیر

[_ Reza _]

Maaah آناتومی فلن فقط چند چیز ساده بهمون گفته هنوز وارد جزئیات نشدیم

[Maaah]

_ Reza _ هعییییی 🥲 باشه مرسی

[_..Parisa_]

Maaah از جلو نه ولی از عقب یه محوطه خاکی داره
رفت و آمد که بچه ها معمولا میان اتاق ما شبا و خودمون هم ۶ نفریم سر و صدا زیاده شوخی و مسخره بازی هم زیاد در میارن
غذا رو یه جمعه اومدم درست کردم واقعا مردم خودم آشپزی خیلی دوست دارم ولی شرایط این جا یه کم فرق میکنه داخل آشپز خونه کولر نداریم قشنگ آب‌پز میشیم زمان زیاد نمیشه موند
با بچه ها هم حرف زیاد میزنم ولی این چیزا روم اثر نمیزاره نمیدونم چرا شاید مریضی ،چیزی گرفتم الان هم همین جوری ام
عصری اونا رفتن بیرون من نرفتم بدتر هم شدم

[پرستو بابایی]

حس می کنم قراره این درسای دانشگاه رو بیفتم چرا
میکروب که هیچی نمی فهممممممم

[f.nalist]

Heay zendegi

[Mehrsa 14]

از لحاظ روحی نیاز دارم مغزمو با همه مشغولیاتش دربیارم بذارم یه گوشه و با پتو برم کنار بخاری بخوابم🥲

[Mehrsa 14]

تولد سه سالگی اکانتم تو آلاخونه:)
اکانتی که شاید دیگه دوستش ندارم...

[Blue28]

ما هم روپوش دار شدیم:)))))

[Mehrsa 14]

Blue28
مبارکهههه