شعردانه
|
هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
بیاتاگُل‌برافشانیم‌و‌مِی‌درساغراندازیم..
-
Blue28 در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
دیگه حتی تو گروه های صیغه یابی تلگرام هم اد نمیشم
کی منو طلسم کرده موندم -
-
Blue28 در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
دیگه حتی تو گروه های صیغه یابی تلگرام هم اد نمیشم
کی منو طلسم کرده موندمSuccinate سگگگ تو روحتتت
-
تو موزیک گوش میدی موبایل من پر صدای جارو برقی و آبمیوه گیر
#ما_با_هم_فرق_داریم
الان شاید متوجه حرفم نشی ...پیروز در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
تو موزیک گوش میدی موبایل من پر صدای جارو برقی و آبمیوه گیر
#ما_با_هم_فرق_داریم
الان شاید متوجه حرفم نشی ...ای خدا کولیک داره🥺
فاطمه زهرای ماهم با سشوار میخوابید
البته نه محمدصدرا اینطور بود
-
یکی از همکلاسی هامون دهه شصتیه از شهر دیگه میاد(۲ ساعت فاصله است) دو تا بچه و شوهر داره
بعد این هفته من کاراموزی اتاق عمل آف ام و نمیرم
اون کاراموزی آی سیو داره
و به من گفت به جاش برم آی سیو و جابه جا کنیم چون پدر شوهرش سکته کرده و خونه ایناس و نمیتونه بیاد
بعد من؟
من قرار بود این هفته برم کاراموزی اتاق عمل جبرانی های خودم ولی چون مامان بابام مشغول گل زعفرونن حتی نمیتونن منو ببرن تا بیمارستان و شنبه کمک دستشون بودم امروزم مریض شدم و حال خودم خوب نیست
از طرفی اگر کسی به جای اون هم کلاسی نره آی سیو استاد شیفت همه رو آف میکنه و برای همه غیبت میزنه
من بهش گفتم خودم درگیرم نمیتونم برم🥲🥲
اما عذاب وجدان دارم.. -
پیروز در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
@jahad-20 اون سالا هیچوقت فکر نمیکردم انقد زود مادر بشم
از عمه خانم تبدیل به مامان خانم شدی🥺
من همچنان خاله موندم@jahad-20 از 1400تا الان کلی اتفاق افتاده
خیلی از کسایی که میشناسم چن ساله ندیده بودمشون امسال دیدمشون این همه اتفاق که افتاده رو تعریف کردم بعد گفتم خب شما چه خبر
هیچکس اندازه من خبر همراهش نبود
قوی باش مثل یک لبخند،پر از بغض🙂
-
@jahad-20 از 1400تا الان کلی اتفاق افتاده
خیلی از کسایی که میشناسم چن ساله ندیده بودمشون امسال دیدمشون این همه اتفاق که افتاده رو تعریف کردم بعد گفتم خب شما چه خبر
هیچکس اندازه من خبر همراهش نبود -
پیروز در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
تو موزیک گوش میدی موبایل من پر صدای جارو برقی و آبمیوه گیر
#ما_با_هم_فرق_داریم
الان شاید متوجه حرفم نشی ...ای خدا کولیک داره🥺
فاطمه زهرای ماهم با سشوار میخوابید
البته نه محمدصدرا اینطور بود -
یکی از همکلاسی هامون دهه شصتیه از شهر دیگه میاد(۲ ساعت فاصله است) دو تا بچه و شوهر داره
بعد این هفته من کاراموزی اتاق عمل آف ام و نمیرم
اون کاراموزی آی سیو داره
و به من گفت به جاش برم آی سیو و جابه جا کنیم چون پدر شوهرش سکته کرده و خونه ایناس و نمیتونه بیاد
بعد من؟
من قرار بود این هفته برم کاراموزی اتاق عمل جبرانی های خودم ولی چون مامان بابام مشغول گل زعفرونن حتی نمیتونن منو ببرن تا بیمارستان و شنبه کمک دستشون بودم امروزم مریض شدم و حال خودم خوب نیست
از طرفی اگر کسی به جای اون هم کلاسی نره آی سیو استاد شیفت همه رو آف میکنه و برای همه غیبت میزنه
من بهش گفتم خودم درگیرم نمیتونم برم🥲🥲
اما عذاب وجدان دارم.. -
@jahad-20 آی گفتی 🥲
دیگه یادم نمیاد آخرین باری که مداحی یا موزیک گوش دادم کی بوده چون اجازه نمیده
-
پیروز خب خوبه دیگه تو به اندازه همه اتفاق داشتی
ان شاالله همش اتفاقای خوب بوده باشه و از این به بعدم همش خوب باشه🥲@jahad-20 مرسی عزیزم 🫂
-
-
@jahad-20 ان شاءالله میتونی دختر
-
@jahad-20
تا قبل چهله میگفتن روز چهلم از سرش میوفته بعد گفتن سه ماهگی الان یه ماه دیگه مونده امیدوارم درست شه
مگرنه درسای این ترممو مجبور میشم با گواهی پزشکی حذف کنم🥲پیروز بچه هنوز فک میکنه در دنیای قبلیه🥺
ای بابا🥲
امیدوارم خدا توانشو بهت بده
ولی اگه حذفم کردی عیب نداره بعدا بزرگ شد هی بهش بگو من به خاطر توی فسقل از درسم عقب افتادم -
پیروز
ببخشید میشه بشه تون رو به من بدین ؟
شما به درساتون برسید منم نی نی بازی میکنمنبمثمص 🥺این دنیا ارزش زندگی کردن رو داره تا وقتی توش لبخند باشه
-
پیروز
ببخشید میشه بشه تون رو به من بدین ؟
شما به درساتون برسید منم نی نی بازی میکنمنبمثمص 🥺
