شعردانه
|
هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
ولی من استاد هماتو مون رو خیلی دوست داشتم
آقای احمدیِ باسواد
که از تهران میکوبید میومد کلاس
البته هنوزم استاد محبوب علوم ازمایشگاهی ها هستن
خیلی خوب درس میداد خیلی خوب صحبت میکرد و خیلی خوب درک میکرد
یه بار وسط کلاس برگشت گفت درس و بیخیال
حوصله اشو ندارید انگار
مگه به زور نشستین؟
_بچه ها : اره
استاد : دوست داشتین کجا باشین که نیستین؟
تک تک علایق بچه هارو پرسید
و گفت حتی اگر علاقه تون اینجا نبود بیاین راجبش با من صحبت کنید اگر فکر میکنید میتونم کمکتون کنم🥲شاید یه روز استاد اومدم پیشت و گفتم کمکم کن برای بیو 🥲
-
Hako هماتولوژی؟
-
-
باوری
را به انسانی
هدیه کردن
یعنی؛
نیروی او را
ده برابر کردن... -
Succinate
نشانه‌های الهی از در و دیوار میباره
گربه‌ها باحالن
یه بار داشتم تو پارک راه میرفتم یه گربه‌هه همچین اومد سمتم خودشو میمالید ولم نمیکرد...نمیدونم منو با کی اشتباه گرفته بود ولی تا حالا تو عمرم اونقدر صمیمیت از یک موجود زنده نگرفته بودم
مشکلات عجیبی داری
ما گاهی که تایم آزمایشگاه بد بود یا حوصله نداشتیم بریم، میپیچوندیم با یه گروه دیگه میرفتیمیه بارم حوصلمون سر رفته بود با مسئول آزمایشگاه تصمیم گرفتیم کارای جدید بکنیم، انگشتمون میبریدیم خونو میداشتیم رو لام زیر میکروسکوپ نگاه میکردیم خیییلی باحال بود
هرچی بیشتر بررسی میکنم میبینم بیشتر غلط دارم...امیدوارم که پاس شم🫠
هیچ جزوه‌ی درست و حسابی‌ای نداشت واقعا بد بود@سینا-0 در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
نمیدونم منو با کی اشتباه گرفته بود ولی تا حالا تو عمرم اونقدر صمیمیت از یک موجود زنده نگرفته بودم
:)))))))))))))))
-
Hako قربانت
-
خواب می‌برد مرا
-
Hako خواهش میکنم خیلی چیزا
راجب همه چی خون میخونن
البته بچه های علوم ازمایشگاهی درس اصلیشون هست
ما کلا دو واحد داشتیم فکر کنم 🥲
که چیزی که یادمه اکثرا راجب سلول های خونی خوندیم -
Hako خواهش میکنم خیلی چیزا
راجب همه چی خون میخونن
البته بچه های علوم ازمایشگاهی درس اصلیشون هست
ما کلا دو واحد داشتیم فکر کنم 🥲
که چیزی که یادمه اکثرا راجب سلول های خونی خوندیم
