هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
-
Succinate
ریاضی هفتم بود یا هشتم بود فک کنمکه داشتم توضیح میدادم براشون....بعد یهو به یه سوالی رسیدیم و من موندم توش

هرکاری میکردم حل نمیشد

بعد میگفتم خودت فک کن ببین باید چیکار کنی و همزمان خودمم فکر میکردم...آخر داشتم میگفتم خب باید بپیچونم اینجوری نمیشه که اون یکی دیگشون اومد گفت که اینجوری حل میشه
و نجات پیدا کردم



دقیقاا...ما یه اردوی جهادی رفته بودیم(که ای کاش نمیرفتم...اولین و اخرین اردویی بود که رفتم) واسه تب مالت تو یه روستایی که به مردمم بگیم چیکار کنن مریض نشن...اونایی که از قبل گرفته بودن، از ما هم بیشتر بلد بودن و بهتر رعایت میکردن، اونایی هم که نگرفته بودن، میگفتن تا الان که نگرفتیم، بقیشم خدا بزرگه...عملا برای هیچ و پوچ رفتیم🫠
اخه این چیهههه...کراسینگ اور مضاعف تو مگس سرکهههههه

اگه به جز فرار همون روز درستو حذف میکردی هم بهت حق میدم


اصلا خیییییلی بد بووود، این با اون بوده ولی این یکی بچهی اون و اون یکی دیگس که اون یکی باز با فلانی...بذار نگم واقعا


آرایش ارتش...


MSina در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
Succinate
ریاضی هفتم بود یا هشتم بود فک کنمکه داشتم توضیح میدادم براشون....بعد یهو به یه سوالی رسیدیم و من موندم توش

هرکاری میکردم حل نمیشد

بعد میگفتم خودت فک کن ببین باید چیکار کنی و همزمان خودمم فکر میکردم...آخر داشتم میگفتم خب باید بپیچونم اینجوری نمیشه که اون یکی دیگشون اومد گفت که اینجوری حل میشه
و نجات پیدا کردم



دقیقاا...ما یه اردوی جهادی رفته بودیم(که ای کاش نمیرفتم...اولین و اخرین اردویی بود که رفتم) واسه تب مالت تو یه روستایی که به مردمم بگیم چیکار کنن مریض نشن...اونایی که از قبل گرفته بودن، از ما هم بیشتر بلد بودن و بهتر رعایت میکردن، اونایی هم که نگرفته بودن، میگفتن تا الان که نگرفتیم، بقیشم خدا بزرگه...عملا برای هیچ و پوچ رفتیم🫠
اخه این چیهههه...کراسینگ اور مضاعف تو مگس سرکهههههه

اگه به جز فرار همون روز درستو حذف میکردی هم بهت حق میدم


اصلا خیییییلی بد بووود، این با اون بوده ولی این یکی بچهی اون و اون یکی دیگس که اون یکی باز با فلانی...بذار نگم واقعا


آرایش ارتش...


دقیقاا همچین موقعیتی تو ریاضی داشتم




ما خودمون بچه فامیل دیگه بهمون توضیح داد
اون داشت یادمون میداد انگار
وای من اصلا این اردو و جشن و مراسم اینا هیچیییی نمیرم
آره دقیقا تو شجرنامه اینجور کثافت بازیا مشخص میشه
یهو به طرف میگن تو اصلا بچه دار نمیشی... ای داد بیداد....

چه عکس خیلی مزخرف از اون مبحث گرفتم هر چی میخونم نمی فهمم


-
بر سرِ دوشْ جسم بیجانی
حمل میشد به نقطهای مرموز
همه خواهان به دلْ درازیِ شب
گرچه شب بود تلخ و طاقتسوز
تا مگر رازِ شب نگردد فاش
نَبَرَد پی به راز شبْ دلِ روز
رازِ شب بود پیکر زهرا
که شب آغوشِ خاکْ گشتش جاشهریار

|
شعردانه

