شعردانه
|
هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
تا الان هر حمیدی که دیدم ادم حسابی و خفن بود
یکیش دادش گلمون اقا حمید صباحی @Hamid-s
یکیش استاد حمید آقالویی تو قلمچی
یکیشم حمید سپهری، استاد فیزیولوژی عزیزم ک با گوگولیت تمام باعث شده میانترمشو گند بزنم :>> اخه قربون لپ گلیت بشم مننننجاقفچ۰هقچه چقدر تو خبیث و شروری اخه🥲
من این همه دوست داشتم چطور دلت اومد میانترمتو اونجوریی بگیرییی
ناتینگ برای گفتن
-
تا الان هر حمیدی که دیدم ادم حسابی و خفن بود
یکیش دادش گلمون اقا حمید صباحی @Hamid-s
یکیش استاد حمید آقالویی تو قلمچی
یکیشم حمید سپهری، استاد فیزیولوژی عزیزم ک با گوگولیت تمام باعث شده میانترمشو گند بزنم :>> اخه قربون لپ گلیت بشم مننننجاقفچ۰هقچه چقدر تو خبیث و شروری اخه🥲
من این همه دوست داشتم چطور دلت اومد میانترمتو اونجوریی بگیریییMichael Vey در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
اخه خدایی ب کجای این میخوره ک ی امتحانی بگیره اشک درار🥲
-
Hhh Hh بله کاش همینجور ادامه پیدا کنه 🥲
-
@Hamid-s در
از دانشجو شدنت بگو آلایی عزیز
گفته است:استادهایی که میخندن رو جدی بگیرید تو امتحانا
استادهای سخت گیر هم طول ترم شاید اذیت شید ولی خیلی چیزا یاد میگیرین ازشونهمین که اقا "حمید" گفت
-
نخند زهرا ک دلم خوونهه
-
دارم به عکس سمی که با بچه های ترم بالایی گرفتم فک میکنم
عکس رو خودم ندارم
قطعا با اون خستگی قیافه ام دیدنیه
-
یه عکسه دیگه ام با این استاد گرفتیم و با بچه های کلاس
که بعد از امتحان بیوشیمی بود
بعد از کم خوابی‌های شدید و بیدار موندن با نسکافه(قیافه ام هم رنگ نسکافهه بود)
اونم ندارم
نمیدونم با گوشی کی بود
ولی خودش باید میفرستادش تو گروه -
Michael Vey در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
اخه خدایی ب کجای این میخوره ک ی امتحانی بگیره اشک درار🥲
-
اینی که با بچه های ترم بالایی بود
من تمایل نداشتم که باشم(چون کلا اضافی بودم)
ولی نمیشد نباشم
چون استاد پشت سرم ،صندلی سمت راست
نشسته بود و نمیشد خودمو محو کنمیهو مسخره ام میکردن
نمیشد هم بگم من نمیخوام تو عکس باشم(لوس بازی بود...)
منم با اون قیافه ام زل زدم به دوربین(با همون قیافه ام)
اینقد هممون بد بودیم که استاد گفت با همین قیافه ها عکس بگیریم؟
-
سپهری عزیزممم تو بد کردی با مننننن
اما من انتقام ازت میگیرمم
هر درسی ک واحدش با تو هم باشه میگیرم تا ی روزی پوزتو ب خاک بمالونم -
بعد از اون عکسی که بچه ها با همون حالت نشستن گرفتن
گفتن بیاید جلوی تخته وایسید با هم بگیریم
و من در حالی که رومو کرده بودم سمت چپ به سمت دوستم: فلانی بدووو که فرار کنیم
بپررر
و استاد از جاش که سمت راست بود
وایساده بود اومده بود جایی که قشنگ زل زد بهمممم که سمیتم رو کامل متوجه شه
️
ولی به روی خودم نیاوردم
