هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
آدامس خودمو چسبونده بودم تو دهنش تا اونم آدامس داشته باشه😂💔
-
لباسای نوزادی خواهرم مال تربچه شده بود و لباساشم عوض میکردم😂💔
-
بلو میتونی خاطراتت از عروکست رو بیزحمت یه سه ساعتی کش بدی تا من برسم شهرستان؟🤝🤝
-
دلم برا تربچه تنگ شد
-
Akito تا یک و نیم میتونم.😂
بعدش برم بیوشیمی😂 -
Akito میتونم بهت بیوشیمی یاد بدم😂
-
Blue28 خب میشه همینطور که بیوشیمی میخونی جزوه شم بذاری اینجا ماهم از بیوشیمی بهرهمند بشیم؟😂💔
-
Blue28 آره آره خیلی هم عالیه🤝
-
یه عروسک داشتم مامانم از کربلا آوزده بود.یکی دیگم بود خالم از کربلا آورده بود.اینا با هم خواهر بودن.اسمشونم روژان و مژگان بود🫠😂
-
دلم سوغاتی میخواد
-
اگه راحت تری تو چت بفرست جزواتشو😂💔
یسری بچها هرکاری میکردم جزوه شونو نمیفرستادن تو تودلی... -
Blue28 خب میشه همینطور که بیوشیمی میخونی جزوه شم بذاری اینجا ماهم از بیوشیمی بهرهمند بشیم؟😂💔
Akito 🤣🤣😂باشه
-
دیدی آن قهقهه کبک خرامان حافظ
که ز سرپنجه شاهین قضا غافل بود -
Akito وا چرا😂
-
به به..
-
Blue28 نمیدونم
ظاهرا راحت نبودن😂💔 -
خب تربچه رو داماد هم کردی؟
-
من یادم نمیاد تو بازبای بچگی مامان بوده باشم😂
با دختر خالم بازی میکردیم
نهایتا همسایه بودم😂
برا همدیگه غذا درست میکردیم
اکثرا هم من نقش خوبا رو برمیداشتم🤧😂
همیشه من دکتر و پلیس بودم
داداش دزد بود و دختر خالم مریض
در غیر این صورت بازی نمیکردم😂
البته چون داداشم کوچیک تره مجبور بودم چندوقت یه بار دزد شم که بیاد باهام بازی کنه🤧 -
واقعن دلم عروسکامو میخواد😂😭
-
نمیدونم کجان😭😂