هرچی تودلته بریز بیرون۶
-

نمیخوام بزنم تو ذوقت ولی در مورد چیزی که مطمئن نیستی هیچوقت اضهار نظر نکن.
https://forum.alaatv.com/post/3621220
@هویججج -
آدمها سه دستهاند:
آنها که مردهاند، آنها که زندهاند و آنهایی که هنوز نمردهاند. به خیابان بنگر، خیابانها مالامال از آدمهایی است که هنوز نمردهاند.
ساموئل بکت -

نمیخوام بزنم تو ذوقت ولی در مورد چیزی که مطمئن نیستی هیچوقت اضهار نظر نکن.
https://forum.alaatv.com/post/3621220
@هویججج -

نمیخوام بزنم تو ذوقت ولی در مورد چیزی که مطمئن نیستی هیچوقت اضهار نظر نکن.
https://forum.alaatv.com/post/3621220
@هویججج -

نمیخوام بزنم تو ذوقت ولی در مورد چیزی که مطمئن نیستی هیچوقت اضهار نظر نکن.
https://forum.alaatv.com/post/3621220
@هویججج -
واییی تو مهمونی یه عکسایی گرفتم دوست دارم به عالم و ادم بفرستم همشونو مهم نیست چند تاعه فقط یه نفر گردن بگیره بفرستم
*تو همه عکسا چپل چلاق افتادم یا خلیلی سممممننن -
-
مرا میبینی و هر دَم زیادَت میکنی دَردَم
تو را میبینم و میلم زیادَت میشود هر دَمبه سامانم نمیپرسی، نمیدانم چه سر داری
به درمانم نمیکوشی، نمیدانی مگر دردم؟نه راه است این که بُگذاری مرا بر خاک و بُگریزی
گُذاری آر و بازم پرس تا خاکِ رَهَت گردمندارم دستت از دامن، به جز در خاک و آن دَم هَم
که بر خاکم روان گَردی بگیرد دامنت گَردمفرو رفت از غمِ عشقت دَمَم دَم میدهی تا کی؟
دَمار از من برآوردی نمیگویی برآوردمشبی دل را به تاریکی ز زلفت باز میجُستم
رُخَت میدیدم و جامی هلالی باز میخوردمکشیدم در بَرَت ناگاه و شد در تابْ گیسویت
نهادم بر لبت لب را و جان و دل فِدا کردمتو خوش میباش با حافظ، برو گو خصم جان میده
چو گرمی از تو میبینم، چه باک از خصمِ دَم سَردمحداقل دوماه پیش این غزلو گذاشتم «واژه آبی» و باهاش گریه کردم الانم برگشتم پستهای قبلی رو خوندم و باز باهاش گریه کردم...
نمیدونم دفعه بعد که میخونمش و باهاش گریه میکنم کی خواهد بود:) -
خیام شاعر قرن ۴ تا ۵ بوده و مولانا ۷
چون خیام و عطار نیشابوری بودن، ادبیات ما بیشتر درباره این دوتا شاعر بوده. مولانا تو خیلب از شعراش از ابیات خیام استفاده کرده. تو اینترنت میتونین فهرست اشعاری که تقریبا شبیه همه رو پیدا کنین@هویججج
Hako
@mr-vinyzo
|
شعردانه




️

