هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
چه زود گذشت
همین طور یک دفعه از دور داخل ساختمان j کلاسشون دیدم من کلا می خواستم سر کلاس یک استاد دیگه هم برم ریاضی
بعد اروم رفتم یک مدتی از پشت در نگاه کردم
بعد رفتم سر کلاساخر کلاس استاد بیرون کلاس داشت با دانشجو هاش صحبت می کرد رفتم بگم میشه منم عضو این گروه که گفتید کنید
بعد گفتم گفت شما رشته تون چیه گفتم شیمی محض گفت با استاد فلانی دارید گفتم اره گفت اینا بچه ها فنی هستن درسشون سنگین تره به درد شما نمی خوره
گفتم اشکال نداره می خوام همین طور یادبگیرم
گفتن متوجه می شید!؟ فکر کنم) (هرچی بود داشتک قانع ش می کردم که گفتم اره الان این مثلثاتی ها که امروز می گفتید رو متوجه شدم و...
بعدم گفت عضو گروه نمی تونید بشید باید خودم عضو کنم و..
بعد دیگه اجازه گرفتم فقط کلاس ها رو بیام گفتن مشکلی نیستروز اولی انقدر جدی برخورد کردن خیلی هم قانون مند و منظم بودن کلا
ولی من باز م رفتم سر کلاس هاشون هر کدوم ها که تداخل نداشت با کلاسامو چقدر خوب بود کلاسا هعی حیف تموم شد اون ریاضی ها و الان اکثر ریاضی 1 ها افتاده بااستادی که خودش عملا به بچه ها می گفته یا حذف کنید یا می ندازمتون
هرچند کلا این دانشگاه استادش رحم تو نمره دادن ندارن حداقل ادم با استاد ها برداره که اعصاب داشته باشند و خوب تدریس کنند یکم درک کنند چقدر سنگین درسامون
-
چرا هنوز ادامه داری
️
-
اون یکی دیگه استاد بچه ها فنی هم بدک نبود. ولی نمی دونم چه اصراری داشت همش اعدادش انگلیسی بنویسه بعد سر همین نوشتنش تایم می رد
خب ننویس دنیا عوض میشه!؟مگه چشه فارسی رون و بعضا زیبا ترم هست که
-
می خوایید بنویسید م مثل استاد شیمی مون بنویسید
این بشر انقدر خوب و عالی تدریس می کرد بعدم جوری می نوشت ما باز ازش عقب هم می افتادیم
هعییی
چراااا تو دیگه شیمی عمومی 2 ارائه نمی دی
قدرت دونستیم
شعر که برامون می نوشتی اهنگ سنتی هم که می زاشتی
به منی که همیشه دیر میومدم سر کلاس یک بارم گیر ندادی
خفن هم که درس می دادی
الحق خفن هم امتحان می گرفتیجدی و سخت گیرم بود ولی استااااد بودیی
اهل کوه نوردی هم که بودید.
عیب نداره با اینکه بازنشست شدین بازم باشین این دانشگاه به وجود استاد ها مثل شما نیاز داره -
غمت
-
-
-
هعی
-
در میان
معلق -
️
-
به یه آهنگ و یا ترانهای نیاز دارم که یکم عصبانی باشه و حتی شاید یکم ترسیده... و درمورد این حرف بزنه که چرا هرچی نگاه میکنم چیزی رو پیدا نمیکنم که مطلوب من باشه، چرا به هیچچیزی و هیچجایی احساس تعلق ندارم و اینقدر «گم» شدهم.
-
بعله برنامه امتحانات میان ترم هم اومد
2 تا میان ترم برای ریاضی 2 یکی شیمی یکی هم فیزیک -
نمیدانم چه میخواهم بگویم
زبانم در دهانِ باز، بستهست
در تنگِففس باز است افسوس
که بال مرغ آوازم شکستهست -
نمیدانم چه میخواهم بگویم...
غمی در استخوانم میگدازد...
خیال ناشناسی آشنارنگ
گهی میسوزدم، گه مینوازد... -
زبانم در دهان باز بسته است
-
@هویججج
من معمولا تلاش میکنم یک سری چیزها رو نادیده بگیرم... مگر اینکه به ستوه بیام که واکنش نشون بدم... شاید تو صرفا در موقعیت بد، در زمان بدی، پیام بدی گذاشته باشی. نمیدونم.
اما در کل، چیزی که خصوصیه، (من فارسی زبانم و ترجیحا به جای "پرایوت" از خصوصی، شخصی و امثالهم استفاده میکنم) جای پرسش و پاسخش هم در یک جای خصوصیه.
نه توی یک محیط عمومی با خط بولد و درشت شده! که هرکی رد شد قطعا چشمش بیوفته و همون پیام رو بخونه... و بعد هرکسی که درخواستش رو مطرح کرد، براش جالب شد، یا به هر دلیل دیگری دوست داشت یا به تو نزدیکتر بشه یا حتی ببینه محتوایی که منتشر میکنی و بقیه دارن بهت بازخورد میدن چیه رو با یه جملهٔ خیلی بیرمق و زنندهای پس بزنی. افرادی که دوستانت محسوب میشن.
با این کنش و واکنشهایی که راه میندازی، حتی اگر نگی، خیلی حرفها به دیگران میزنی... من به اون مفاهیم پس پردهٔ جملاتت ورودی نمیکنم.
کلیت کاری که انجام میدی، دلایل واضح و مبرهن و مشخصی میتونه داشته باشه، و من حتی به این هم ورود نمیکنم. میذارم به عهدهٔ خودت که به درونیاتت توجه کنی و ببین دقیقا چرا یه همچین کارایی میکنی... نیت و قصد و میل باطنیت از این کارای عجیب غریب دقیقا چیه و چرا یه چیز خصوصی رو، همون سؤالاتش رو داخل همون کانال نمیپرسی!!! چرا توی پیوی تلگرام نمیپرسی!!! چرا توی پیوی انجمن نمیپرسی!!!
یحتمل که آخرین و دورترین گزینه برای یه کار خصوصی، یه مجمع عمومیه =))))
خیلی از ماها کانال داریم. خود من دارم. اما تو میدونی؟ شاید بدونی. اما بعید میدونم. با اینکه خصوصی هم نیست. ولی جار نمیزنم. چون لزومی به جار زدن نیست. =))))کارای اینچنینیت وقیحن... و گاهاً پیامهای دوست نداشتنی و حتی منزجرکنندهای رو به افرادی که دور و برتن متبادر میکنن.
بازنگری کن توی خودت.