هرچی تودلته بریز بیرون۶
- 
بابونــــه
آها آرام((:
خیلی وقته از اونم خبر ندارم
پرستو بابایی من هم
 - 
چه غریبانه
 - 
انگار با همه غریبه شدم
 - 
و همه با من
 - 
خب
داییم و خالم ازم ناراحت شدن
من مقصر نیستم و فقط متوجه حرف من نبودن...! - 
برام سواله آدمایی که داخل غسالخانه کار میکنن بعد یه مدت دچار فروپاشی روانی، افسردگی و ناامیدی نسبت به بقیه زندگی نمیشن؟
 - 
برام سواله آدمایی که داخل غسالخانه کار میکنن بعد یه مدت دچار فروپاشی روانی، افسردگی و ناامیدی نسبت به بقیه زندگی نمیشن؟
بابونــــه تو محفل یکی رو اروده بودن غسال بود
 - 
بابونــــه تو محفل یکی رو اروده بودن غسال بود
mr.vinyzo ندیدم
اما یه پیج رو دیدم خانمه غساله هست
از اتفاقات مینویسه و خیلی بد و وحشتناکه و شغل سختی هم هست واقعا شجاعت می خواد - 
mr.vinyzo
هعی ببخشید ولی راستشو بخوای عملا از هیچکی خبر ندارم از هیچکی

پرستو بابایی در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
mr.vinyzo
هعی ببخشید ولی راستشو بخوای عملا از هیچکی خبر ندارم از هیچکی

 
اوضاعت رواله؟
 - 
mr.vinyzo ندیدم
اما یه پیج رو دیدم خانمه غساله هست
از اتفاقات مینویسه و خیلی بد و وحشتناکه و شغل سختی هم هست واقعا شجاعت می خوادبابونــــه مگه خانوما هم غسال میشن؟
 - 
یه غسالی رو میشناختم جنازه خانمشو خودش شست...
 - 
بابونــــه مگه خانوما هم غسال میشن؟
mr.vinyzo بله
 - 
بمیرم برا دلت علی ....:

 - 
mr.vinyzo بله
بابونــــه نمیدونستم
 - 
ای خندهی تو دور ترین خاطرهی من
دیدار تو نایاب ترین منظرهی من
ای دوری تو نیمهی تاریک جهانم
دلتنگیِ تو آتش افتاده به جانم... - 
ویرایش شد
 - 
بگذار که من تشنهی دریای تو باشم
مجنون تو و دیدهی شیدای تو باشم
بگذار پس از این همه دلتنگی و دوری
چون آینه در حال تماشای تو باشم... - 
زیبایی این قصه از آغاز تو بودی...
من خاک نشین بودم و پرواز تو بودی...
عشق آمد و آمادهی رنج سفرم کرد
هر سو که دویدم به تو نزدیک ترم کرد... - 
بگذار که من تشنهی دریای تو باشم
مجنون تو و دیدهی شیدای تو باشم
بگذار پس از این همه دلتنگی و دوری
چون آینه در حال تماشای تو باشم... - 
من اون شهر دورم که دریا نداره
که بی تو غروبم تماشا نداره... 
 |
شعردانه

