هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
Ramos9248 یه فصله میخوان رای بیرانوند رو بدن فقط
ولی شما هم بیشوخی کم کاری کردید دیگه از بقیه شاکی نباشید وضعیتتون از پرسپولیس و استقلال بهتر بودالان مثلا امروز این چه بازی جلو گلگهر بود آخه باختید
Aqua دارم میگم دیگه
هم از داخل باشگاه دارن شیطونی میکنن هم بیرون باشگاه
تموم بازیکنای خارجی که زمان مورایس اومدن البته به جز دابو و انزونزی همشونو دلال آورد
تیمی که یه زمانی جام باشگاه های جهان رو هم تجربه کرده الان افتاده به این روز
یه چند تا بازیکن درجه دو و سه از بقیه تیم ها میگیرن یک در هزار از تو اون بازیکنا لیموچی و محبی از توشون درمیاد
الان بهت بگم مهاجم های سپاهان کاوه رضایی، رضا اسدی و جواد آقایی هستند خندت میگیره -
بابونــــه اونی که تریدر باشه محتاج این دوره ها نیست
طرف این کارا نمیاد
یوتیوب پره بعد کلا ترید جوریه استراتژی های مختلف باید تست کنی مثلا سی تا مجموع استراتژی خوب هست
چهارتاشو گلچین کنی اونارو معمولاً استفاده کنیAqua بله، دوره فروشا احتمالا موفق نیستن که سراغ این کار میان...
در نهایت باید برای خودت یه استراتژی و ستاپ معاملاتی داشته باشی که موفق باشی
بعضی ها خودشون اندیکاتور طراحی میکنن و سود میده
بعضی ها از تلفیق پرایس اکشن و چندتا اندیکاتور استفاده میکنن و سود میده... -
چند وقت پیش دونفر داشتن پدر همو درمیاوردن
و من در کمال ارامش داشتم هندزفری تو گوشم بود و داشتم درس میخوندم
اونجا بود که فهمیدم
بیش از حد نباید درگیر ادما شد
یه بار دوبار سه بار
بعد دیگه خودشون باید درستش کنن
اون لحظه گفتم
الان همو نفله کنیدم واسم مهم نیست
چون من حرفمو زدم از قبل یه اخطاری دادم
خلاصه که فاقد اهمیت -
پدر منم یه زمانی خیلی درگیر فوتبال بود
اون موقع ها وقتی فوتبال میزاشت هیچ برنامهای نمیشد دید
و من میگفتم
بابا انقدر مهمه؟ اصلا چرا مهمه؟
من تا همین سه چهارسال پیش نمیدونستم نساجی مازندران یا شهرداری نوشهر یا سپاهان و تراکتور و... داریم
بعد که فهمیدم گفتم
چرا پس همش میگن استقلالی یا پرسپولیس؟
یا یه سری از دوستام کیدرامر و کی پاپن
الان من مشکلم با کیدرامر و کی پاپ نیست
ولی همش میگفتم خب چه وقتی دارع طرف که بره فن بشه کانال بزنه تمام رویداداشونو در بیاره
بعد اینو با اون شیپ کنه بعد امار رل هاشونو دربیاره کمپانی که باهاش قرار داد بستن تعداد فرزنداش طلاقش
مشکلم با فیلم دیدن نبود
ولی با درگیر زندگی بازیگراش شدن بود -
بعد یادمه که تو کلاسمون با یکی از بچه ها حرف میزدیم
بعد بهش گفتم من اینطوری نیست کلا فیلم و سریال کره ای نبینم ولی خیلی ظریفن
دیگه از یه حدیشو دارن رد میکنن و بهش گفتم مثلا فلان سریال وقتی پسره دختره رو کول کرد من میگفتم الان دیسکاش پاره میشه
یکی از کی درامرای کلاسمون شنید
داشت منو میخورد
بهش میگم مگه من با تو بودم
میگه حق نداری بهشون توهین کنی
صداشم جیغ جیغ رو اعصاب
منم پوکر نگاش کردم گفتم خدا شفات بده بی نوبت -
یکی از دوستام ارشد فلسفه دانشگاه تهران میخونه
۲۴ سالشه
بهش میگم اینهمه خواستگار
چرا ازدواج نمیکنی؟
میگه هرکدوم که میان هیچی از فلسفه نمیفهمن که هیچ وقتی باهاشون راجع بهش حرف میزنمم علاقه ای به شنیدنش ندارن من چطور میتونم با همچین ادمی زندگی کنم؟
تازه فلسفه الهی و اینا نیستا
خود خود فلسفهخیلی سخته
-
مادرم میگه بهش بگو تو دانشگاهشون با یکی ازدواج کنه اینجا کسی فلسفه دوست نیست
-
اونم گفت دانشگاهشون پسر خوب نداره
و یه چیز دیگه گفت که من مودبانه اشو بخوام بگم گفت :«اگرم باشه به ما نمیرسه بقیه هستن» -
ولی این ادمونگاه کنی مدل حرف زدنش و رفتارش نمیخوره دانشجوی فلسفه باشه
خرخونم هستا بعد اینهمه سال
فکرکنم باید بهش بگم یه تغییراتی ایجاد کن -
اینمجالب بود یکی از دوستام ۲۷ سالشه
این امسال پزشکی سراسری گیلان قبول شد
۴ سال مهندسی کامپیوتر خوند دوست نداشت بعد کنکور تجربی داد
سال اول قبول نشد
دوم قبول نشد
سوم قبول شد
من این ادمو هیچوقت درک نکردم واقعیتش -
یعنی نمیگم درست بود یا نادرست
کلا عجیب بود برام
تو کتابخونه دوسال پیش اشنا شدیم
اون موقع وقتی گفت ۲۵ سالمه
نزدیک بود چشمام دربیاد -
هویججج گربه های دانشگاه ما نون خرمایی میخورن
بابونــــه
مال ماهم
داشتم خیلی عادی قدم میزدم
که بلهههههه با ناصر ( گربه دانشگاهمون ) چشم تو چشم شدم
طبقه 2 چی کار میکرد؟؟؟؟؟ -
پشتیبان بیمار قلمچیمونم همش بهش گیر میداد همش بهش خورده میگرفت
مرتیکه بیشعور
رو اعصاب روانی -
به زووور میخواست من از قلمچی کتاب بگیرم
از دست این بیشعور من نمیرفتم پاسخنامه چاپی بگیرم
میرفتم
بهم میگفت این چه ترازیه؟ کتاب نمیگیری واسه اینه باید کتاب آبی بگیری کوفت بگیری زهرمار بگیری -
آی من حرص میخوردم
چرا نمیشد بزنم لهش کنم
یکی دیگه از اموزشگاه های اطراف
یعنی اینا هیچ کسی رو قبول ندارن جز اساتید خودشون
بعد حالا استاداشون از تهران اومدن اینجا
دیگه کسی که تدریسش خوب باشه تو همون تهران با جلسه ای دو تومن درس میده نمیاد این شهر و اون شهر
فقط چون از تهران اومده میرن پیشش
من رفتم سر کلاسش
اصلا خوب درس نمیداد
دبیر شیمیاشون هم یه ادم بی ادب به شدت بی ادب هیز که من پارت دوم کلاسشو ننشستم
حالا من نمیخواستم برم سر کلاسشون پدر مادرم اجباااار
منم بعد کلاس شیمی به حدی عصبی بودم اومدم خونه مادرم هرچی میگفت چیشد
گفتم مامان نپرس فقط نپرس که عصبانی ام -
حالا یک اعتماد به نفسی داشت مسول اموزشگاهشون
به مادرم میگه هروقت اینارو تو خیابون میبینم میخوام انقدر بزنمشون هرچی عقده و عصبانیتم از بقیه دارم سر اینا خالی کنم
دو ملیون و پونصد ناقابل اونجا حروم شد آی من حرص خوردم -
یعنی خدایا اینا دیگه کی ان اینا دیگه چه موجوداتی ان
فقط میدونم آدم نیستن
این پشتیبان قلمچی رو اعصابمه
هربار میرم میام مثل سوهان روحه
پیشرفت میکنم زنگ میزنه میگه افرین با این تراز فلان رشته میاری
پسرفت میکنم زنگ میزنه میگه با این تراز نمیاری
من بلاکش کردم
رفتم پاسخنامه بگیرم بهم میگه جواب که نمیدی زنگم میزنم
تو جمع قشنگ ترور شخصیتیم کرد
رگبار بست دیگه
از دفتر اومدم بیرون گفتم
من حال تو یکیو میگیرم حالا ببین
یه جوری میگیرم