هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
ی چیزی وجود داشت قدیم
یکم گرد و بیضی شبیه تخم مرغ ولی فک کنم قرمز بود
بازش میکردی آب نبات اینا بود باید لیس میزدی تا تموم میشد ی بوی داشت هنوزم ک هنوزه هر مغازه ی میرم دنبالشم ولی نیس
وای فقط بوش عجیب بود -
پرستو بابایی
بااجازه پیامتو براش کپی کردم@د-ژ-م
مرسی ازت -
Ramos9248 در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
آدم اصن دوست داره بیست چاری بشینه حرف بزنه
+++
من با مامانم... یا فاطمه و سمیرا -
@د-ژ-م
مرسی ازت -
بابونــــه
من یدونه لباس پیش بندی زردشو داشتم 🥺️
______ فکر کنم دیدم مشابهش رو...
جنسشون هم لطیف بود -
این پست پاک شده!
-
وضعیت روحی من مثل اون بیماریه که تا دردش میگیره میخواد بره دکتر ولی همین که درد موقتا میخوابه فکر دکتر رفتن از سرش میفته.
-
یهو همه چی بد شد
قلبش عین سنگ شد
سرد سرد سرد شد
مثل کوه یخ شد
رفت ازم رد شد
باهام بد شد -
Ramos9248 در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
داغ یک عشق قدیمو اومدی تازه کردی
شهر خاموش دلم رو تو پر آوازه کردی
-
یهو همه چی بد شد
قلبش عین سنگ شد
سرد سرد سرد شد
مثل کوه یخ شد
رفت ازم رد شد
باهام بد شدپرستو بابایی در زمان های گذشته
چطور بیهوش میکردن افراد رو
بگو ببینم -
Ramos9248 در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
داغ یک عشق قدیمو اومدی تازه کردی
شهر خاموش دلم رو تو پر آوازه کردی
-
پرستو بابایی در زمان های گذشته
چطور بیهوش میکردن افراد رو
بگو ببینمبابونــــه
دسمال را در جلو بینی ودهن گذاشته و طرف را خفه مینودن -
آتش این عشق کهنه دیگه خاکستری بود