هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
صبح خواستم با مترو بیام دانشگاه
موقع خط عوض کردن فهمیدم خط بسته هست...
ایستگاهی که پیاده شدم برای خروج باید چندین طبقه بالا میرفتی که من نمیدونستم انقدر زیاده احساس میکردم دارم دور خودم میچرخم و برمیگردم سر جای اولم
خیلی بد بود -
پرستو بابایی منم کلاسای امروزو پیچوندم به امید خوندن ایمنی.
Blue28 در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
پرستو بابایی منم کلاسای امروزو پیچوندم به امید خوندن ایمنی.
و نخوندم
امیدوارم تو خونده باشی
وقتی بچه ها برگشتن فکر کردم تازه می خوان برن و من اون موقع بیدار شدم -
melancholy
نمی دونم یکم تظمین کاری و اینا نداره و واقعا سنگینه درساشخیلیی ازتون ممنونم لطف دارید ان شاء الله همیشه سلامت و سربلند باشید
🩵🩵
jahad_121 آره درسای ما هم همینه انشاءالله خدا بزرگه
.
کاری نکردم، ممنونن همچنینننن.
-
یه زمانی تلاش میکردیم اعتبارمون به ۳۰۰ برسه تا بتونیم بیایم تودلی..هعی زندگی حالا دیگه اون محدودیت هم برداشته شده
پیر شدیم -
یه زمانی تلاش میکردیم اعتبارمون به ۳۰۰ برسه تا بتونیم بیایم تودلی..هعی زندگی حالا دیگه اون محدودیت هم برداشته شده
پیر شدیمپرستو بابایی یه زمانی تلاش میکردیم به 2,000 اعتبار برسیم تا بتونیم امضا بذاریم
حدود 5 سال از اون روزا گذشت -
بچه ها گفته بودن بریم با استاد هماهنگ کنیم برا مصاحبه
من رفتم
فرداش ازش نگرفتن گفتن همون قبلیا بسه
الان فک میکنه سر کارش گذاشتم
زشت شد...
هرچند قطعی ام نشده بود
اما در کل بد شد... -
مفدای عزیز
خب
باز میرم که خودمو بندازم تو دل ترسام
یه کمم زیادی استرس دارم
ولی میرممممممممممممممم -
من هربار دلم برای مشهد و حرم امام رضا تنگ میشه
یه نشونه ای برام میفرسته
اوندفعه دوستم یهو زنگ زد گفت گوشی و میگیرم و به حرم هرچی میخوای بگو
ایندفعه پرچم و تبرکشو فرستاد اینجا
وقتی خادم حرم گفت قطعا دلت میخواسته بری مشهد که الان اینجایی اصلا یه حالی شدم
امام رضا هیچوقت بی جواب نمیزاره : ) -
همین صبح داشتم تورای مشهد و نگاه میکردم و اینجوری بودم که کاش میرفتم
یه ساعت بعدش خودش اومد🥲