هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
تو که باشی دیگه جا هیشکی خالی نی
پیشت انقدر خوبم انگار حسم عادی نی
از همون اولین بار که همو دیدیم
فهمیدم معتادت میشم مثه کوکائینی -
دشت پروانههارو خیلی میدوستم :))))
-
ای از ورای پردهها تاب تو تابستان ما
ما را چو تابستان ببر دل گرم تا بستان ما
ای چشم جان را توتیا آخر کجا رفتی بیا
تا آب رحمت برزند از صحن آتشدان ما
-
تا سبزه گردد شورهها تا روضه گردد گورها
انگور گردد غورهها تا پخته گردد نان ما
ای آفتاب جان و دل ای آفتاب از تو خجل
آخر ببین کاین آب و گل چون بست گرد جان ما
-
شد خارها گلزارها از عشق رویت بارها
تا صد هزار اقرارها افکند در ایمان ما
ای صورت عشق ابد خوش رو نمودی در جسد
تا ره بری سوی احد جان را از این زندان ما
-
@Yuqi من هر روز مینویسم
نوشتن متن آهنگام حس خوبی بهم میده
از روز اولی که وارد انجمن شدم همیشه حال خوب و بدمو با آهنگام بیان کردم -
واقعا قراره زندگیم تا آخرش با این حال و احوال ادامه پیدا کنه؟!

-
خب
بالاخره بعد از ۳سال
به خودم این جرعتو دادم که شب
اینجا تنها برمبیرون
️
ترسم ریخته شد و میتونم ان شاءالله
اگه یه وقتی دلمگرفت
تنها برممهدیه و منتظر کسی نمونم...
البته که شهر امنی نیست...
هرچند این محدوده شلوغه و اتفاق خاصی نمیفته
اما
همینکه با وجود تمام رعایت کردنِ من
یکی یه حرف چرت و پرتی بزنه
بار روانی زیادی برامداره
️ -
Nilay در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
روز سختی بود ولی خوب گذشت
Maaah روز تو چطور بود؟ممنون که پرسیدی.
تا اینجا آره خوب بوده، اونقدرام سخت نبود -
باران سرخ از ابر چشمانم چه میخواهی
-
البته چون روستا بودم و همونجا هم تنها بیرون نمیرم(اونجاجایی نیست که بخوام برم)
اصلا عادت هم ندارم شب تنها بخوام برم بیرون
ولی خب باید یاد بگیرم...
|
شعردانه


