هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
بابونــــه نه صرفا
چون ما یاد نگرفتیم از مسیر لذت ببریم
فقط منتظر تموم شدن یسری روز های خاصیم
در صورتی که باید از مسیر لذت ببری
وگرنه هیچ وقت لذتی نمیبری
چون روزی که هیچ دغدغه ای نداشته باشی وجود نداره@Pr.Gh.ir در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
بابونــــه نه صرفا
چون ما یاد نگرفتیم از مسیر لذت ببریم
فقط منتظر تموم شدن یسری روز های خاصیم
در صورتی که باید از مسیر لذت ببری
وگرنه هیچ وقت لذتی نمیبریبله همینه
چون روزی که هیچ دغدغه ای نداشته باشی وجود نداره
دقیقا...
-
تنها موقعیت خنده دار امروز این بود که برای یه خانومه که تقریبا سنش بالا بود..دوستم آنژیوکت زد و سرمشو وصل کرد
حالا بعد اینکه رگ گیری رو انجام داده بود گویا یادش رفته بود گارو رو باز کنه
بعد ما گیر این بودیم که چرا سرم اینقدر آروم آروم میره ،استاد میگفت که ..″نه ببینید بچه ها این رگش پوزیشنیه ،اگه دستشو اینجوری بزاره سرم بهتر میره″
و ما:
+اهااا بله استاد درسته
یه ربع بعد خواستیم دوباره رگ گیری کنیم ،دنیال گارو همه جا گشتیم و پیداش نکردیم
رفتیم دیدیم رو دستشه هنوز -
از امروز که حتی یادم رفته بود غذامو رزرو کنم ؟
حتی ظهر هم ناهار نخوردم و همینطوری پاشدم رفتم بیمارستان
گرمای اورژانس هم داشت اذیتم میکردم
هر لحظه امکان داشت فینت کنم
تازه الان یادم اومد حتی صبحونه هم نخورده بودم
خوب دووم آوردم تا حالا پس -
از اول تا آخر ترم
نیای سرکلاس، وقتی هم میای از اول تا آخر سرت تو گوشی باشه و جزوه ننویسی
بعد آخر ترم دنبال جزوه بگردی و وظیفه بقیه بدونی جزوه شون رو تقدیمت کنن -
اومدن دم اتاقمون گفتن کیا چادرین
گفتم ۳نفر هستیم
اسامی رو گرفت و شماره تلفن و رشته و اینا
گفتم برا چی میخواید؟
خندید بدم خندید
گفت حالا بگید من بنویسم اطلاعاتتونو بعد میگم
بعدم گفت که بهمون گفتن اسامی رو بنویسیم
منم دیگه باز نپرسیدم چرا
آخه پارسالم خانمه به خودِ ما گفت چندتا چادری هست و اسامی رو برام بیارید
و ما نرفتیم
خب بگید واسه چی میخواید حداقل -
خب چرا میخندی خواهرممم
-
بیمارستانی که برای گرفتن نوار قلب ژل نداشته باشه چیه ؟
میگه آب بزنید!
خب بنده ی خدا در میاد این لید ها
با ژل هم نویز داره چه برسه با آب:////پرستو بابایی بعضی وقتا با آب بهتر نوار میگیره
-
پرستو بابایی بعضی وقتا با آب بهتر نوار میگیره
jahad.20
ولی مدام در میاد
من تا می اومدم ۲ رو وصل کنم ۱ در اومده بود -
سگ افتاد دنبالم
خب سگ دارید یه زنجیری چیزی بهش بزنید وقتی میارید تو خیابون
داشتم سکته میکردم -
@Yuqi در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
JuDi از خودم متنفرم که انقد بدبختم چرا به این مرحله رسیدم چیشد بهم که اینجام الان
-
سگ افتاد دنبالم
خب سگ دارید یه زنجیری چیزی بهش بزنید وقتی میارید تو خیابون
داشتم سکته میکردمMasoumeh.sh بدترین و وحشتناک ترین اتفاق ممکن...
-
حس خوبی نسبت به امتحان ادبیات ندارم...
احساس میکنم قراره اذیت کنن. -
حس خوبی نسبت به امتحان ادبیات ندارم...
احساس میکنم قراره اذیت کنن.E.B.BUTTERFLY
منم
پارسالو سخت گرفته بودن واقعا