هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
زندگی کردن ما مردن تدریجی بود
انچه جان کند تنم عمر حسابش کردم.. -
خودکشی مرگ قشنگی که به ان دلبستم
دست کم هر دوسه شب سیر به فکرش هستم
گاه و بیگاه پر از پنجره های خطرم
به سرم میزند این مرتبه حتما بپرم
گاه و بیگاه شقیقست و تفنگی که منم
قرص ماهی که تو باشی و پلنگی که منم -
مراقب گلدون اطلسی باش
یه وقتایی منتظر کسی باش
کسی که چشماش یکمی روشنه
شاید یه قدریام شبیه منه -
کی بعد من جامو میگیره؟!…
-
منو از من نرنجونم
از این دنیا نترسونم
تموم دلخوشی هامو
به اغوش تو مدیونم -
اگه دل سوخته ای عاشق
مث برگی نسوزونم
منو دریاب که دلتنگم
مدارا کن ک ویرونم -
نیاد روزی ک کم باشم
از این دو سایه رو دیوار
به این زودی نگو دیره
منو دست خدا نسپار -
یجایی توی. قلبت هست
که روزی خونه من بود
به این زودی نگو دیره
به این زودی نگو بدرود -
پر از احساس ازادی نشسته کنج زندونم
ی بغض کهنه ک انگار میون ابرو بارونم
وجودم بی تو یخ بسته
بتاب سردم زمستونم -
منو مثل همون روزا
با اغوشت بپوشونم… -
خودکشی مرگ قشنگی که به ان دلبستم
دست کم هر دوسه شب سیر به فکرش هستم
گاه و بیگاه پر از پنجره های خطرم
به سرم میزند این مرتبه حتما بپرم
گاه و بیگاه شقیقست و تفنگی که منم
قرص ماهی که تو باشی و پلنگی که منممژده ای دل که مسیحا نفسی میآید
که ز انفاس خوشش بوی کسی میآید
از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش
زدهام فالی و فریادرسی میآید
-
بسوز ای دل اگر تو سوختستی
درونت آتشی افروختستی
بسوز ای دل همه راز نهانی
که خود گفتی و هم خود میندانی
بسوز ای دل که همدردی ندیدی
در این ره همچو خود فردی ندیدی
بسوز ای دل که ماندستی تو غمناک
در این ماتم سرای کرهٔ خاک
بسوز ای دل که دید یار دیدی
در اینجا غصهٔ بسیار دیدی
بسوز ای دل که مردان چون چراغی
تمامت سوختند اندر فراقی
در این باد هوس تا چند باشی
از آن مانده چنین در بند باشی
بسوز این پرده اندر آتش عشق
که تا گردد حقیقت سرکش عشق
بسوز این پرده ای غافل بمانده
چو بیکاران تو بیحاصل بمانده
-
صنما با غم عشق تو چه تدبیر کنم
تا به کی در غم تو ناله شبگیر کنم
دل دیوانه از آن شد که نصیحت شنود
مگرش هم ز سر زلف تو زنجیر کنم -
زیست عشقه فقط خدایی شکست عشقی نخورم روز یه شنبه
-
فککنم باید جدار شکمو حذف کنم
-
اه می خواستم نمره بالا بگیرم گوارشو، ای کاش بگیرم
-
چرا سمت کولون و روده باریک انقد سختههسخسخقتیح