هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
دیوانه بدانند مرا اهل زمانه
آخر زده از خاک دلم غنچه جوانه
نبوَد متناقض همه ی گفت و شنودم
از بهر خدا هست همه بود و نبودم
جانا چه کنم با که بگویم ز دل خویش
ای دل تو مده دل که بوَد آخرتی پیش
مفروش خودت را به جهان ای دل عاشق
ارزان تو مده بهر جهان خود به شقایق
آخر چه کنم با که بگویم سخن جان
رازی که بوَد در دل من نیست بدین سان
آخر تو نما فکر به حال من مضطر
اسرار شگفتی است مرا در همه ی سر
راز دل خود با که بگویم که بداند
آخر چه کسی راه به آخر بتواند
آیا تو مرا همرهی راه نمایی ؟!
یا در ره خود تا ابد الدهر بمانی ؟!
آخر به سرانجام جهان نیک نظر کن
غم را بِنِه از جان به خدا نیک سفر کن
آیا شده ای واقف اسرار دل من ؟!
برکن ز خود این خرقه ی دنیا تو ز این تن
ای دل تو مخور غم ز غم و محنت دوران
نومیدی تو هست ز دست و دل شیطان
آخر که گذشته ز سر تو بِگُذشته
ایزد گِل تو بهره خودش او بسرشته
آخر که تویی بهره خدا خود چه فروشی ؟!
از بهره فنا از چه تو در جوش و خروشی ؟!
جان را تو فدا کن به سر کوی عزیزان
بسپر تو دلت دست طبیبان مریضان
آخر برسیده سخنم بهره تو این دم
آیا که دلت گشته رها از بر آن غم ؟!
بر هم بزن این دور زمان را تو به یکبار
بسپر تو دل خود به دل و صاحب و دلدار -
@Alireza1111
ممنونم
همچنیننن
کنکوری هستین؟ یا فارغالتحصیل؟
چون قبلا نبودین انجمن -
شعراتون خیلی زیبان
من چند تاشو خوندم
از کدوم شاعرن؟
@Alireza1111 -
@Alireza1111
عهه یعنی خودتون میگین؟
چه جالبب -
عجیبه سوالا تا الان نیومده بیرون
مگه میشه؟ هیچ جایی نه تحلیل زدن نه سوالارو فرستادن -
@Alireza1111
موفق باشید🪻 -
دوبار از رشتهم متنفرم شدم، هر دو بارم بازه فرجه و امتحانای پایانترمه
-
واقعن میترسم، از همهشون 🥲
-
مخصوصاااا ژنتیک
نمیدونم چطوری قراره اون کتابو بخونم 🥲