هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
هویججج نه اتفاقا، تصورش با تجربه عملیش خیلی متفاوته.
-
با این گریه او بودنم هر روز اونجا هر کی بهم بگه پخ میزنم زیر گریه که :|
Michael Vey تازه رفتار زشت اساتید و پرنسل وتحقیر ها به کنار هی پشت هم مرگ مرگ مرگ هم ببینی
-
jahad.20 بابا خیلی مشتی هستی بمولا :>>>
Michael Vey آروم شوو با قضیه کنار بیا خب؟ (:
-
Maaah
ولی مهدیه اون خانمه که رزیدنت زنان بود استاداش پول دیه رو انداختن گردن اون
چون پول نداشت خودکشی کردهویججج شت نمیدونستم
-
Michael Vey تازه رفتار زشت اساتید و پرنسل وتحقیر ها به کنار هی پشت هم مرگ مرگ مرگ هم ببینی
jahad.20 استادامون میگه تجربه اولین مرگ خیلب وحشتناکه، راست میگن؟
-
mr.vinyzo من خودم همیشه میگم حاضرم بمیرم عمل نشم
حتی سر کمردردم بچه ها میگفتن اگه دیسک داشتی میای همینجا عمل میکنی ما انتوبه ات میکنیم
من اینجوری بودم واقعا فکر کردی میام عمل میکنم؟jahad.20
من دوسال پبش یه عمل داشتم بعد یه پسره ای هی میگفت گلوم دردمیکنه اون تازه عمل کرده بود
بعد من گفتم انقدر به من استرس نده
بعد از یه آقای که توی اتاق عمل بود پرسیدم چرا گلوش درد میکنه؟ گف اون لوله گذاشتم تو حلقش
قیافه من همونم لحظه : 🥸 -
میگم بچه ها
راهکار قوی کردن روحیه چیه؟ اینکه تقی به توقی میخوره روانت بهم نریزه و منفجر نشی از هجوم احساسات -
jahad.20
من دوسال پبش یه عمل داشتم بعد یه پسره ای هی میگفت گلوم دردمیکنه اون تازه عمل کرده بود
بعد من گفتم انقدر به من استرس نده
بعد از یه آقای که توی اتاق عمل بود پرسیدم چرا گلوش درد میکنه؟ گف اون لوله گذاشتم تو حلقش
قیافه من همونم لحظه : 🥸 -
Michael Vey منم اینجوریام ولی با اینکه اونجا خیلی صحنههای بد و دعوا و اینا دیدم گریهم نگرفت
Maaah جدیی؟ من یبار تو دانشگاهمون یکی داشت با یکی دیگه دعوا میفتاد بغضی شده بودم خودمو بزور کنترل کردم :|
-
هویججج وای اره گلو درد بعدش از همه بدترهههههه
ولی خب تو خود بیهوشی هیچی نمیفهمی دیگه تو هپروتی با مخدر ها کیف میکنی -
jahad.20 ای وای
-
هویججج حیف ترمز زیر پاشه وگرنه از خدام بود
-
Maaah جدیی؟ من یبار تو دانشگاهمون یکی داشت با یکی دیگه دعوا میفتاد بغضی شده بودم خودمو بزور کنترل کردم :|
Michael Vey تجربه اینکه یکی باهام بد حرف بزنه رو نداشتم واقعیت ولی خب آره اینجوری منم گریهم میگیره
-
اگر اشتباه نکنم اولین مرگی که دیدم
اقایی بود که کنار خیابون راه میرفته یه از خدا بی خبری بهش زده بود طحالش پاره شده بود
داد میزد تورو خدا یه کاری کنین برام
مریض های بدحالمون معمولا هوشیاری ندارن اکسپایر شدن اون ها هم دردناکه ولی قابل تحمل تر از کسیه که هوشیار ببینیش باهت حرف بزنه
جز اخرین نفرایی بودم که باهم حرف زد
کاراشو خودم کردم (:
خونریزیش شدید بود طحالشو برداشتن
عمل تموم شد
اما فوت کرد ....
من رفته بودم اتاق دیگه وقتی رفتم بالا سرش خشکم زد.
با خودم گفتم خدا کنه دختر نداشته باشه