|
️
شعردانه
هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
چرا پدر مادرا با نوه هاشون بهتر از بچگیای بچه هاشون رفتار میکنن . واقعا برام عجیبه
اکثرا که دیدم همینن -
I got that summertime, summertime sadness
-
برنامه اکنون یکی و اوردن استاده زبانه
شعر مولانارو به انگلیسی ترجمه کرده
واقعا دمش گرم چه کاری کردههچرا گفتم شعر مولانا
سعدی و ترجمه کرده -
یسریا رفیق بازن میرن این ور اون ور
میگردن و از زندگی لذت میبرن
یه عده هم تو هر زمینه ای مثلا علمی آدم خفنی شدن چون کلا درگیر این لذتا زندگی نبودنحالا من چکار کنم که جزو هیچ کدوم نیستم و انگار داخل یه خلا رها شدم :)) شاید کسی نتونه درکم کنه ، نمیدونم
-
اگه میدونستم تهش اینجوری میشه رژیممو نمیشکوندم واسه ی بستنی یخ زده و بدمزه
-
کاکتوس تو این زندگی
-
_ Reza _ برنامه‌ی هرشب هم‌اتاقیام بود
بعضی شبا اتفاقی ایرانی میشد، چون با فیلترشکنه به خارجیا وصل میشه بیشتر -
یسریا رفیق بازن میرن این ور اون ور
میگردن و از زندگی لذت میبرن
یه عده هم تو هر زمینه ای مثلا علمی آدم خفنی شدن چون کلا درگیر این لذتا زندگی نبودنحالا من چکار کنم که جزو هیچ کدوم نیستم و انگار داخل یه خلا رها شدم :)) شاید کسی نتونه درکم کنه ، نمیدونم
mahdi.ek آفرین حق تا ابد
-
یسریا رفیق بازن میرن این ور اون ور
میگردن و از زندگی لذت میبرن
یه عده هم تو هر زمینه ای مثلا علمی آدم خفنی شدن چون کلا درگیر این لذتا زندگی نبودنحالا من چکار کنم که جزو هیچ کدوم نیستم و انگار داخل یه خلا رها شدم :)) شاید کسی نتونه درکم کنه ، نمیدونم
-
mr.vinyzo
یادمه یبار گفتی کسی که با ابری دوبل بگیره راننده نیست
گفتم ازت بپرسم خودت چطوری زاویه ۴۵ درجه رو تشخیص میدی
در کل دوبلت چطوریهmahdi.ek نگاا من خیلی وقته دوبل نزدم ولی خب اینه رو یکم جلو تر از اینه ماشینه تنظیم میکنی میای عقب تا با شیشه مثلثی چراغ عقب ماشین رو بیینی با بازی با کلاچو دنده و فرمون میری رو دوبل تا اسفالت تموم شه و جدول رو تو اینه کامل ببینی بعد فرمون رو دور میدی و میای عقب درست در میاد ....البته من چشمی میرم کلن ...
-
https://kunmanga.com/manga/city-of-arrogance/
اون موقعی که می خوندم خیلی جذاب تر بود (نمی دونم چرا)
سیر تغییر شخصیتِ شخصیت اولش جالب بود
چند قسمت آخرش رو نخوندم (همون پایان شیرین)
شاید سختی کشیدن شخصیت ها رو دوست دارم
The lord of Perbaz, who led the 28-year war to victory,‘Asha Perbaz’. For Pervaz, who was devastated by the long war, Asha heads to the imperial family to receive the victory reward promised by the emperor. However, the only reward that came back was the . As the best choice, Asha pointed out the ‘Duke of Carlisle Haven’, the first prince who had recently been deprived of the title of crown prince. If she was refused, she intended to receive alimony from the emperor… “Marquis Perbaz. I will accept your marriage proposal.” Contrary to expectations, the Duke of Carlisle accepted Asha’s choice. Promising tremendous support for Pervaz… !
