هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
ماهلین به هرچی فکر نکن سعی از این دو ماه نهایت لذت رو ببری
شاد باش دوست دارم قبل از اینکه بمیرم تو رو شاد ببینم :>هویججج در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
ماهلین به هرچی فکر نکن سعی از این دو ماه نهایت لذت رو ببری
شاد باش دوست دارم قبل از اینکه بمیرم تو رو شاد ببینم :>منم...( :
-
ی وقتا دوری باعث میشه فقط لبخندمو ببینی دردام غمگینت نکنه
-
اسمت ک میاد تو خودت شعریو اهنگ منی
-
هویججج در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
ماهلین به هرچی فکر نکن سعی از این دو ماه نهایت لذت رو ببری
شاد باش دوست دارم قبل از اینکه بمیرم تو رو شاد ببینم :>منم...( :
زهرا بنده خدا 2
فدات شم...{{{:
-
تو ک میدونی هنوزم خودمم در ب درت
-
ی سرم بما بزن بذار دو روزم بد بگذره
-
دیروز رفتم باغمون ی عالمه مرغ خریده بودن فیلم گرفتم خیلی خوشگل بودن حیف نمیشه گذاشت
-
هویججج
غلط کردی اینجوری نگو
تو هنوز بااااااید بشی ی متخصص عالی من پزتو بدم
چشم(:
-
ولی عکس ک میشه گذاشت
-
هویججج در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
ماهلین به هرچی فکر نکن سعی از این دو ماه نهایت لذت رو ببری
شاد باش دوست دارم قبل از اینکه بمیرم تو رو شاد ببینم :>منم...( :
زهرا بنده خدا 2
این بچه خیلی مظلومه مثل یه جوجه که هر سری میخواد بپره ولی نمیتونه الانم یه مدته که کلافه شده :> -
-
-
زهرا بنده خدا 2
این بچه خیلی مظلومه مثل یه جوجه که هر سری میخواد بپره ولی نمیتونه الانم یه مدته که کلافه شده :>هویججج
پریدن قسمتم نبود عزیزم -
اون روز اومدن خونمون
ما هردو اوایل خیلی سرسنگین بودیم
من که تو جمع خجالت میکشیدم و نگاشم نمیکردم(دست خودمم نبود
️/هنوزم همینم
)
اوشون هم جدی و منطقی و غیرِ چشم چرون...
تنها مکالمه مون تو جمع همون سلامِ موقع استقبال بود
بعد این دفعه من مظلومانه تنها نشسته بودم و حرفم نمیزدم و رو به در بودم
مامانش بهش گفت فلانی احوال زهرا رو بپرس...
همهی نگاها اومد سمت ما
و اوشون اومدن یه کم از جدیتشون کم کنن و با لبخند ملیحی گفتن خوبین؟
و واکنش من؟
خنده ام گرفت
و نیشم تا بناگوش باز شد و یه خندهی ریز کردم و همه با تعجب داشتن نگاه میکردن
خودمو جمع کردم
و البته با لبخند گفتم ممنون شما خوبین؟
قیافهش دیدنی بود
فک کنم واسه اولین بار درجه ای از سمیت منو دید 🥲
#تودلی -
زهرا بنده خدا 2
این بچه خیلی مظلومه مثل یه جوجه که هر سری میخواد بپره ولی نمیتونه الانم یه مدته که کلافه شده :>هویججج
ان شاءالله درست میشه...( : -
اون روز اومدن خونمون
ما هردو اوایل خیلی سرسنگین بودیم
من که تو جمع خجالت میکشیدم و نگاشم نمیکردم(دست خودمم نبود
️/هنوزم همینم
)
اوشون هم جدی و منطقی و غیرِ چشم چرون...
تنها مکالمه مون تو جمع همون سلامِ موقع استقبال بود
بعد این دفعه من مظلومانه تنها نشسته بودم و حرفم نمیزدم و رو به در بودم
مامانش بهش گفت فلانی احوال زهرا رو بپرس...
همهی نگاها اومد سمت ما
و اوشون اومدن یه کم از جدیتشون کم کنن و با لبخند ملیحی گفتن خوبین؟
و واکنش من؟
خنده ام گرفت
و نیشم تا بناگوش باز شد و یه خندهی ریز کردم و همه با تعجب داشتن نگاه میکردن
خودمو جمع کردم
و البته با لبخند گفتم ممنون شما خوبین؟
قیافهش دیدنی بود
فک کنم واسه اولین بار درجه ای از سمیت منو دید 🥲
#تودلیزهرا بنده خدا 2
همون اولیه س؟
یعنی شد؟ -
زهرا بنده خدا 2
همون اولیه س؟
یعنی شد؟@خسته
همونه که راجع بهش با هم حرف زدیم...
در آستانه... -
@خسته
همونه که راجع بهش با هم حرف زدیم...
در آستانه...زهرا بنده خدا 2
خیلی خوشحال شدم برات خوشبخت بشین الهی -
زهرا بنده خدا 2
خیلی خوشحال شدم برات خوشبخت بشین الهی@خسته
ممنونم عزیزم( :
ان شاءالله امسال خوشحالیِ قبولیتو ببینیم...
و
دعا کن برامون...( :