هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
تف به این زن عموم که تا لحظهی مرگ دست از سر زندگی من برنمیداره...
-
wandering هوا نرفته زیرش احیانا؟ چون مال من هوا زیرش بود خوب کار نمیکرد تاچش . گلسشو عوض کردم اوکی شد
-
کاش چشمام انقدر خشت و خسته نبودن و می تونستم در حد یک گریه خوب اشک بریزم.
خیلی تشنه ام و انگار لیوان ها آب اثر نمی کنند برای این گلو خشک،
یک مشکلی هست
که انگار ساعت هاست در انتظارم ولی خبری نیست
که انگار نیستیم ولی زندگی م داره ادامه پیدا می کنه اما من نیستیمنمی دونم نمی دونم چی به چیه و چند چندم و کجام
خیلی خیلی خستم -
خستم زیاد
نیاز دارم مدتی نباشم
ولی زندگی
نمی دونمنمی دونم چی شده
-
مهم دست فرمونه ک من دارم
-
مامانم زنگ زده به اون یکی زن عموم راجع به یه بخشی از این مسئله راهنمایی خواسته(و خودم شاهدبودم که وقتی زنگ زد گفت کیه کنارتون؟اولش کسی بود، قطع کرد و دوباره زنگ زد که کسی نباشه و نفهمه...)
و بعدش؟
زن عموم به اون یکی زن عموم(=BBC) خبر داده...
و الان؟
همه ماجرا رو فهمیدن...(هرکی ام نفهمیده واسه اینه آنتنا قطع میشه روزانه، در نتیجه سرعت پخشش پایین اومده)
و در کنارش
منم خریت کردم و به عموم یه مسئله ای رو گفته بودم...چیزی که نباید میگفتم...
و چیزی که اون دوست نداشت همه بدونن...
عموم به زن عموم گفته و اونم به BBC...
و الان؟
قطعا به کمک BBC همه میفهمن...
خریت کردم...امیدوارم بتونم جمعش کنم...
تنها خوبی ماجرا چیه؟
خودم اولین نفر بهش گفتم...
تا از طریق بقیه به گوشش برسه زمان میبره...
خیلی ازم ناراحت میشه...
و خیلی حق داره...خیلی...خیلی...خیلی..............
یه رازش رو عملا پخش کردم...
و الانم نمیدونم چه غلطی کنم...
بهش گفتم به عموم گفتم...
حس کردم عصبانی شده...
پرسیدم عصبانی شدین؟
گفت نه اما دوست نداشتم بگید...
و الان چی؟...
همه میفهمن...
بهش حق میدم ازم ناراحت شه...
گفتم نمیدونستم شما دوست ندارید کسی بدونه...و میخوام قضیه رو جمع کنم...اما نمیدونم چه طوری...
گفت میام حرف میزنیم...
کاش فردا موقعیتش پیش بیاد و باهاش حرف بزنم... -
فک کنم آخرش با این زن عموم دعوام بشه...
-
واقعا چه ربطی به تو داره که گوشیتو دست گرفتی و به همه اعلام میکنی؟!
-
من کار اشتباهی نکردم
اما !
وقتی فرهنگ اینجا رو میدونی
یه لحظه انسانیت به خرج بده و فک کن اگه دختر خودتم بود دوست داشتی همینطوری همه خبر دار شن؟!
اونم وقتی معلوم نیست چی بشه! -
باید باهاش حرف بزنم...
-
گندکاریمو گردن بگیرم و راه حل پیدا کنیم...
-
آخه میگن جشنبگیرید
بگیریم که اینا رو دعوت کنیم؟!
اون جشن کوفتم میشه!
#تودلی -
وای از این شهر و هوای کثیفش
قبلا که رودخونه باز بود و این حجم از کارخونه دور بر اصفهان نبود همه چی خیلی بهتر بود زمان بچگی مامان بابام
گند زدن به هوای اینجا
هر موقع سال که باشه هوا کثیفه و بد
قشنگ وقتی آدم یه هفته ده روز اینجا نباشه وقتی برمیگرده حس میکنه این هوا چیه -
اگر این دوتا صوت نبودن چی کار می کردم
️
چقدر قشنگ با خدا حرف زدی امام حسینبرام حس اینو داره نشستم جلو خدا دارم باهاش درد و دل می کنم و میگم من هیچی کی و جز تو ندارم و نمی خوام من هیچ رو مراقبم باش
کاش هميشه می فهمیدم خیلی چیزا خیلی چیزا خیلیی
اصلا مهم نیست اصلا
و کاش توجه ای نمی کردم به این دنیا و چیزا که با گذر زمان نابود و هی هیچ تر از هیچ -
انقدر بدم میاد زیر ابروم جوش ریز درمیاد
فازت چیست
ابرو درد گرفتم -
۱ مرداد روز خوبی بنظر میرسه
اگر چشم نزنم البته