هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
خب شب همگی اناناسیی
-
مرز نامفهومی هست بین اینکه کی لیاقت و ارزش آموزش دیدن رو داره و کی نه.
مرز نامفهومی بین اینکه بفهمی به کی نظرت رو دربارهٔ کارش، اخلاقش، فن و هنرش بگی و به کی نه. -
مرزهای نامفهوم... تعاریف نامفهوم...
کلافهم میکنن. -
پاسخ نامفهومی هست بین اینکه لحظهای که بارقهای از استعداد روی توی شخصی دیدی، بری دستشو بگیری کمکش کنی تا از اون خامیِ خودش خارج بشه یا بذاریش به همون حالت بمونه.
-
بله پیام داد ...
چی بگم دیگه چی دارم بگم -
نتیجهٔ اولی اینه که اغلب افراد فکر میکنن از دماغ چه فیلهایی افتادهن. یا نادیده میگیرن یا به معنای واقعی کلمه با توهین و مزخرف گفتن تلاش میکنن به منِ دروغین درونشون این امید رو بدن که نترس. ما هنوزم خیلی خوب و بینظیر و اوفیم.
و یه جمعیت بسیار بسیار بسیار کمی وجود دارن که تشنهٔ فهمیدن چیزیان که تو میخوای بگی. برای دونستن ذهنی تو. نسبت به خودشون، هنرشون، دیدگاهشون. شاید حتی در نهایت نپذیرن. اما میخوان که بدونن. -
پیچیدهس و بدون پاسخ.
درنهایت تبدیلت میکنه به یه منفعل که میگی «هرکی اومد پرسید جواب میدم» ولی این باز راضیت نمیکنه. باز هی یکی ته دلت هی تحلیل میکنه، هی میخواد بره و بگه به خدا اگه یه تغییر کوچولو بده... تو رو خدا بذار بهش بگم... -
منفعلِ در خود خَلیده.
-
عقیق اصل داند کنج بازار بدلکاران...
-
اما چه بگویم؟ بگویم آنقدر غمگینم که هیچچیز تکانم نمیدهد؟ بگویم احساساتم را انگار که جایی جا گذاشته باشم، دیگر ندارم؟