هرچی تودلته بریز بیرون7
-
هرجا رفتم با زلزله ازم استقبال شد
-
Pluto در هرچی تودلته بریز بیرون7 گفته است:
هیچ آستانهی تحملی برای حاشیه، حماقت و آدمهای متظاهر ندارند...
سلام
امیدوارم خوب باشید
این خودش یه نشونه از ضد اجتماعی بودن نیست؟ -
یه مسابقه گذاشتن با موضوع جنگ دوازده روزه
منم یکم دست به قلم شدم
ممنون میشم بگید چطوره و بنظرتون در حد مسابقه هست یا نه
و چطور ارزیابیش میکنیدآسمان غرق در آرامش و نظم خاصی بود ، قرار بر این بود مهتاب در لحظه گرگ و میش مثل سایر روز ها جایگاه قدرت را به گرمای حیات بخش آسمان کوچک ما ببخشد ، همه چیز منظم و از پیش کنترل شده بود اما اشغالگران بی شرافت بر قلب این آسمان نجیبی که هدف بر حیات و آرامش داشت اجرام خیانتکاری وارد کردند که ساکنان سرزمین این آسمان حس ویرانی و نابود کنندگی حیات بگیرند.
در سکوت و آرامش شبانگهان صدای مهیبی آمد ، آری ؛ به این سرزمین نجیب زاده تجاوزی صورت گرفته بود ، وجدان و شرافت پیش کش ، انسانیت این اشغالگران چطور اجازه بر غرق در خون کردن وطن مرا داد ؟ هر صدای مهیب گویی خبر از زخمی دیگر بر بدن وطن عزیز من میداد ، هم وطنانی بی گناه وادار به رهایی از این خاک شدند ، تاسیساتی که آغشته به علم و زحمت اهل فن و دانش بزرگمردان وطنم بود غرق در ویرانی میشد ، نمیدانم چطور شرافت قدرت ها اجازه بر دفاع از این خیانت بزرگ به وطن من را میداد ولی به پاس از این خیانت بر قلب پاک وطن من ، هدایای اعمال این اشغالگران باید در جای جای خاک این سرزمین های اشغالی به پاکسازی از ظلم میپرداختند که چه بسا فقط با ویرانی کل این سرزمین جوشش خون غیرت این وطن به اثبات نه این منطقه بلکه بر کل جهان حاکم فرما میشد.
کلمات عاجزند از این روز های نفوذ بی نجیبان بر وطن من ، هر لحظه داغی بر غم های این سرزمین افزوده میشد در تک تک مناطق این وطن یادگاری از خون هم وطنان بی گناهی به تاریخ پیوست که هر قطره از این خون های ریخته شده برابر با کل مایعات در حرکت در بدن این نامردان اشغالگر نبود ، به ظاهر دوازده روز بود ولی در بطن ماجرا سال عاجز از بیان طول مدت این غم وارده بر سرزمین من است ، پیر و کودک و جوان و زن و همه برای این بی نجیبان نظامی به حساب می آمدند ؟ به کدامین گناه سرزمین من باید متحمل بر این غم عظیم میشد ؟ به کدامین مدرک ما متهم شدیم ؟
در این دوازده روز ها لحظه خدشه ای دیگر به آسمان امن و نجیب وطن من وارد شد که قابل با هیچ گونه جبرانی نبود ، غم وارده بر از دست دادن عزیزان و هم وطنان سرزمین من قادر به سپردن به فراموشی نبود ، این جسارت دوازده روزه قلب وطن من را در هم فشرد ، بر وطن من غم جبران ناپذیری هک کرد که یاد و خاطره آن برای همیشه در سینه وطن من به یادگار خواهد ماند. -
یه مسابقه گذاشتن با موضوع جنگ دوازده روزه
منم یکم دست به قلم شدم
ممنون میشم بگید چطوره و بنظرتون در حد مسابقه هست یا نه
و چطور ارزیابیش میکنیدآسمان غرق در آرامش و نظم خاصی بود ، قرار بر این بود مهتاب در لحظه گرگ و میش مثل سایر روز ها جایگاه قدرت را به گرمای حیات بخش آسمان کوچک ما ببخشد ، همه چیز منظم و از پیش کنترل شده بود اما اشغالگران بی شرافت بر قلب این آسمان نجیبی که هدف بر حیات و آرامش داشت اجرام خیانتکاری وارد کردند که ساکنان سرزمین این آسمان حس ویرانی و نابود کنندگی حیات بگیرند.
در سکوت و آرامش شبانگهان صدای مهیبی آمد ، آری ؛ به این سرزمین نجیب زاده تجاوزی صورت گرفته بود ، وجدان و شرافت پیش کش ، انسانیت این اشغالگران چطور اجازه بر غرق در خون کردن وطن مرا داد ؟ هر صدای مهیب گویی خبر از زخمی دیگر بر بدن وطن عزیز من میداد ، هم وطنانی بی گناه وادار به رهایی از این خاک شدند ، تاسیساتی که آغشته به علم و زحمت اهل فن و دانش بزرگمردان وطنم بود غرق در ویرانی میشد ، نمیدانم چطور شرافت قدرت ها اجازه بر دفاع از این خیانت بزرگ به وطن من را میداد ولی به پاس از این خیانت بر قلب پاک وطن من ، هدایای اعمال این اشغالگران باید در جای جای خاک این سرزمین های اشغالی به پاکسازی از ظلم میپرداختند که چه بسا فقط با ویرانی کل این سرزمین جوشش خون غیرت این وطن به اثبات نه این منطقه بلکه بر کل جهان حاکم فرما میشد.
کلمات عاجزند از این روز های نفوذ بی نجیبان بر وطن من ، هر لحظه داغی بر غم های این سرزمین افزوده میشد در تک تک مناطق این وطن یادگاری از خون هم وطنان بی گناهی به تاریخ پیوست که هر قطره از این خون های ریخته شده برابر با کل مایعات در حرکت در بدن این نامردان اشغالگر نبود ، به ظاهر دوازده روز بود ولی در بطن ماجرا سال عاجز از بیان طول مدت این غم وارده بر سرزمین من است ، پیر و کودک و جوان و زن و همه برای این بی نجیبان نظامی به حساب می آمدند ؟ به کدامین گناه سرزمین من باید متحمل بر این غم عظیم میشد ؟ به کدامین مدرک ما متهم شدیم ؟
در این دوازده روز ها لحظه خدشه ای دیگر به آسمان امن و نجیب وطن من وارد شد که قابل با هیچ گونه جبرانی نبود ، غم وارده بر از دست دادن عزیزان و هم وطنان سرزمین من قادر به سپردن به فراموشی نبود ، این جسارت دوازده روزه قلب وطن من را در هم فشرد ، بر وطن من غم جبران ناپذیری هک کرد که یاد و خاطره آن برای همیشه در سینه وطن من به یادگار خواهد ماند. -
هعییی
-
یه مسابقه گذاشتن با موضوع جنگ دوازده روزه
منم یکم دست به قلم شدم
ممنون میشم بگید چطوره و بنظرتون در حد مسابقه هست یا نه
و چطور ارزیابیش میکنیدآسمان غرق در آرامش و نظم خاصی بود ، قرار بر این بود مهتاب در لحظه گرگ و میش مثل سایر روز ها جایگاه قدرت را به گرمای حیات بخش آسمان کوچک ما ببخشد ، همه چیز منظم و از پیش کنترل شده بود اما اشغالگران بی شرافت بر قلب این آسمان نجیبی که هدف بر حیات و آرامش داشت اجرام خیانتکاری وارد کردند که ساکنان سرزمین این آسمان حس ویرانی و نابود کنندگی حیات بگیرند.
در سکوت و آرامش شبانگهان صدای مهیبی آمد ، آری ؛ به این سرزمین نجیب زاده تجاوزی صورت گرفته بود ، وجدان و شرافت پیش کش ، انسانیت این اشغالگران چطور اجازه بر غرق در خون کردن وطن مرا داد ؟ هر صدای مهیب گویی خبر از زخمی دیگر بر بدن وطن عزیز من میداد ، هم وطنانی بی گناه وادار به رهایی از این خاک شدند ، تاسیساتی که آغشته به علم و زحمت اهل فن و دانش بزرگمردان وطنم بود غرق در ویرانی میشد ، نمیدانم چطور شرافت قدرت ها اجازه بر دفاع از این خیانت بزرگ به وطن من را میداد ولی به پاس از این خیانت بر قلب پاک وطن من ، هدایای اعمال این اشغالگران باید در جای جای خاک این سرزمین های اشغالی به پاکسازی از ظلم میپرداختند که چه بسا فقط با ویرانی کل این سرزمین جوشش خون غیرت این وطن به اثبات نه این منطقه بلکه بر کل جهان حاکم فرما میشد.
کلمات عاجزند از این روز های نفوذ بی نجیبان بر وطن من ، هر لحظه داغی بر غم های این سرزمین افزوده میشد در تک تک مناطق این وطن یادگاری از خون هم وطنان بی گناهی به تاریخ پیوست که هر قطره از این خون های ریخته شده برابر با کل مایعات در حرکت در بدن این نامردان اشغالگر نبود ، به ظاهر دوازده روز بود ولی در بطن ماجرا سال عاجز از بیان طول مدت این غم وارده بر سرزمین من است ، پیر و کودک و جوان و زن و همه برای این بی نجیبان نظامی به حساب می آمدند ؟ به کدامین گناه سرزمین من باید متحمل بر این غم عظیم میشد ؟ به کدامین مدرک ما متهم شدیم ؟
در این دوازده روز ها لحظه خدشه ای دیگر به آسمان امن و نجیب وطن من وارد شد که قابل با هیچ گونه جبرانی نبود ، غم وارده بر از دست دادن عزیزان و هم وطنان سرزمین من قادر به سپردن به فراموشی نبود ، این جسارت دوازده روزه قلب وطن من را در هم فشرد ، بر وطن من غم جبران ناپذیری هک کرد که یاد و خاطره آن برای همیشه در سینه وطن من به یادگار خواهد ماند.